امروز: جمعه 10 فروردين 1403 برابر با 29 مارس 2024

اخبار مهم روز
بازنشستگان زیر تیغ عدالت - سه شنبه, 10 بهمن 1402 03:08
اقتصاد ایران، پیش و پس از انقلاب - سه شنبه, 10 بهمن 1402 03:08
درباره مهاجرت معکوس - سه شنبه, 10 بهمن 1402 05:50
درباره رابطه ایران و آمریکا - دوشنبه, 02 آبان 1401 23:15
پیام
  • Failed loading XML...
  • Failed loading XML... Opening and ending tag mismatch: link line 1 and head Opening and ending tag mismatch: link line 1 and html EndTag: '
  • Failed loading XML...

بررسی کارکرد رسانه های گروهی و تاثیر آنها بر کودکان و نوجوانان

  • یکشنبه, 05 دی 1395
  • نوشته شده توسط 

محمد حسین پسندیده - پژوهشگر و مدرس دانشگاه- در جوامع مدرن و پیشرفته وسایل ارتباط جمعی مهم ترین شاخصه آنها به شمار می‌آید و شامل وسایل ارتباط جمعی از جمله رادیو، تلویزیون، نشریات و... می‌باشد. در این میان نقش رسانه‌های تصویری به خصوص تلویزیون نسبت به سایر رسانه‌ها برجسته‌تر است و در مقایسه با دیگر رسانه‌ها از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، این امر به خصوص، بیشتر آنجا تحقق مییابد که کودکان و نوجوانان به عنوان متقاضیان و مخاطبان جدی برنامه‌های تلویزیون و تحت تاثیر محتوی آنها مطرح می باشند. البته رسانه‌های نوشتاری هم در اطلاع‌رسانی و رشد استعدادهای کودکان و نوجوانان موثر و مفید می‌باشند. یکی از مهم‌ترین کارکردهای رسانه‌ها، کمک به روند آموزش و فرهنگ پذیری است. فرهنگ پذیری، عبارت است از؛ جریان انتقال اندیشه‌ها، هنجارها، باورها، معیارها و نمونه‌های رفتاری موجود در فرهنگ جامعه به افراد آن اجتماع.

لذا نهاد خانواده و سپس نظام آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت، اولین مراکز انتقال مفاهیم فرهنگی به کودکان می‌باشند. با توجه به اهمیت و نقش رسانه‌ها، روانشناسان هر یک از جنبه‌ای مختلف، محتوای رسانه‌ها را مورد مطالعه قرار داده‌اند. با تاثیرهای شناختی رسانه‌ها، می‌توان گفت که رسانه بر الگو‌های رفتاری افراد به شدت تاثیر می‌گذارد و در رابطه با سلامت روانی و اخلاقی فرد و سازگاری وی با جامعه اثرگذار است.

تبادل اطلاعات بدون محدودیت و قلمرو جغرافیای و فرهنگ ملت، امروز به شدت اعمال می‌شود و این مساله در رابطه با تربیت کودکان نگرانی‌هایی را پدید آورده است و محتوای تولیدات رسانه‌ها نیز سوالهای مهمی را بر می‌انگیزد. پخش یک سلسله برنامه‌های تلویزیونی ممکن است بزهکاری را در کودکان و نوجوانان رشد بدهد، به جای این‌که باعث شکوفایی و رشد استعدادهای واقعی آنان شود، موانع گوناگون دیگری از قبیل تقلید رفتاری و نا به هنجاری را به وجود آورد.

پیمان جهانی ملل‌متحد در مورد حقوق کودک که در سال 1989 منعقد شد و در ماده 17 خود چهارچوب بین‌المللی را در ارتباط با رسانه‌های جمعی در نظر گرفته است. این ماده به محافظت از کودک، در برابر اطلاعات و مطالب زیان‌آور برای سلامت (اخلاق) او سخن می‌گوید. امروز از چهار گوشه جهان خواستار اتخاذ تدابیری بر مبنای همین اصل شده‌اند. برای دستیابی به اهداف، جلب توجه جهانی به مساله خشونت در رسانه‌های تصویری و نقش آن در زندگی کودکان و نوجوانان، تشویق به مبارزه با خشونت و کمک به شکل‌گیری پایه‌های بهتر برای تنظیم سیاست‌های مربوط در زندگی سیاسی و اجتماعی کودکان نقش اساسی دارد. برای دستیابی به یک هدف مشترک، یونسکو و تحلیلگران برای مواجه بهتر و دقیق تر با تاثیرات این پدیده ها موارد زیر را پیشنهاد کرده اند :

ـ پژوهش‌های جدی در زمینه کودکان و برنامه‌های خشونت‌آمیز در رسانه‌های تصویری.

ـ دسترسی کودکان به رسانه‌های گروهی و بهره‌برداری آنان از این رسانه‌ها.

ـ دوره‌های آموزشی و مطالعاتی در زمینه کودکان و رسانه‌ها.

ـ جایگزین‌های مثبت برای خشونت رسانه‌ای.

ـ تدابیر و فعالیت‌هایی که با هدف محدود کودکان خشونت نامعقول از طریق رسانه‌ها صورت می‌پذیرد.

ـ برای تحقیق این اصول و اهداف لازم است که مراحل ذیل عملی شود.

  وظایف رسانه ها

از جمله وظایف رسانه ها عبارت است از یاددهی و یادگیری، اندیشه پروری، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهی های اجتماعی و رشد اجتماعی در ابعاد مختلف. چنانكه گفته شد، تمام سعی و تلاش رسانه های جمعی، رسیدن به اهداف و مقاصدی است كه در عین حال، هر كدام به نحوی دارای رنگ و صبغه تربیتی اند؛ زیرا این رسانه ها در اموری نظیر رشد شخصیت افراد در ابعاد مختلف، ایجاد ارتباط بین افراد و جامعه، كمك به افراد در فرایند سازگاری با جهان متغیر پیرامون و... دخالت دارند.

 تحقیقات جدید نشانگر این امر است كه تمام افراد - چه كوچك و چه بزرگ - در برابر محصولات تولیدی رسانه ها منفعل و متاثر محض نیستند؛ بلكه این محصولات پس از دریافت توسط مخاطبان عاقل و براساس اندوخته های ذهنی به یك فهم و درك و معرفت تبدیل می شود. بنابراین انسان به كمك اعتقادات، گرایشها، ارزشها و دیدگاههای خاصی كه دارد، این محصولات رسانه ای را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در نهایت به یك فهم جدید عقلانی كه جهت دهنده یك رفتار از او می باشد، می رسد. اما از آنجا كه به هر حال، رسانه های جمعی بر مخاطبان بخصوص كودكان، نوجوانان و جوانان تاثیرات غیرقابل انكاری دارد، همیشه با تاثیرات سوء نیز همراه می باشد و بیم آن می رود كه اثرات سوء آن در بیشتر موارد غلبه پیدا كند؛ مثلا:

1. زیاده روی در نقل اخبار و بیان حوادث و... به افسردگی روحی و ناراحتیها و حساسیتهای عصبی منجر می شود

2. اعتماد بر اخبار و نیز تحلیل و تفسیرهای رسانه ها، قدرت نقد و تحلیل و بررسی و تحقیق را از افراد می گیرد

3. استفاده از این ابزار در جهت جایگزینی افكار و ارزشهای انحرافی، زمینه ساز انحرافهای اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی است

بنابراین، تاثیرگذاری رسانه ها بر افراد غیرقابل انكار و اجتناب ناپذیر است. از طرف دیگر، روشهای تقلیدی تدریس در مدارس كه انتقال دانش و معلومات و پس گرفتن آن در ایام امتحانات می باشد، به تنهایی برای تغییرات و تحولات مورد نظر اجتماع كافی نیست. علاوه بر این، دستیابی جهانیان به تمام جهان توسط رسانه های گروهی و تبدیل تمام جهان به یك دهكده جهانی، مسوولیت سازمانها و موسسه های آموزشی و تربیتی و دولتها را بیش از گذشته كرده است؛ زیرا این مراكز و موسسه ها نقش بسیار مهمی در امر تشكیل و سازندگی شخصیت انسانی افراد و تحقق رسالت مدرسه و اهداف آن دارند.

  امروزه دیگر برای همه دست اندركاران این امر ثابت شده است كه رسانه های جمعی علاوه بر آن كه ابزاری برای سرگرمی و تفریح مردم اند، ابزاری برای آموزش و پرورش، فكر و اندیشه و تحول و تكامل جامعه بوده و از این جهت بسیار حایز اهمیت اند. به همین سبب می توانند نقش مهمی در تعلیم و تربیت اندیشه نسل حاضر بخصوص نسل جوان ایفا كنند و به خاطر همین نقش مهمی كه ایفا می كنند، امروزه این ابزار و وسایل همچون رادیو و تلویزیون، از لوازم ضروری زندگی اجتماعی شده است.

این لوازم زندگی، مردم را، با رویدادهایی پیوند می دهند كه در زندگی روزانه اهمیت دارند. رسانه ها برای مردم میدانی را فراهم می كنند كه آنان بتوانند در آن افكارشان را در زمینه مسایلی كه بر زندگی روزانه شان تاثیر می گذارد مبادله كنند و سبب می شوند تا مردم درك عمیقتری از خودشان، محیط شان و نهادهایشان پیدا كنند. رسانه ها تعلیم دهندگانی اند كه ادعای معلمی ندارند. رادیو دیگر از مخاطبان خود انتظار ندارد كه دو زانو و مودب در مقابلش زانو زده، به او نگاه كنند تا مطلبی را فراگیرند؛ بلكه در تمام شبانه روز و در هر مكانی و برای همه اقشار بخصوص نوجوانان و جوانان مطالب بسیار متنوع و جذاب ارایه می دهد. تلویزیون، این جعبه جادویی قرن بیستم، از جهت جذابیتهای ظاهری و سرگرم كردن تماشاچیان، گوی سبقت را از دیگر رسانه ها ربوده است، به حدی كه كمتر بیننده ای از میان برنامه های تلویزیون یكی را انتخاب می كند، بلكه این تلویزیون است كه برنامه های جذاب خود را بر بینندگان تحمیل می نماید.

رسانه‌های ویژه کودکان

کودکان مانند بزرگان علاقه به مطالعه، دیدن و شنیدن دارند، تقدیم برنامه‌های جالب و مطابق با استعداد کودکان زمینه‌ساز توسعه، به وسیله رسانه‌های مربوط به کودکان است، تا آنان علاقمندی بیشتری پیدا کنند.

کودکان به مشاهده تلویزیون علاقه زیاد داشته و وقت زیادی را صرف برنامه‌های تلویزیون می‌کنند، پخش برنامه‌های آموزشی زمینه‌ساز رشد، آموزش و پرورش کودکان می‌باشد. مشاهده، خواندن و دسترسی کودکان به رسانه‌ها جزء حقوق‌شان می‌باشد که دولت باید به آن توجه نموده و زمینه‌های لازم را مساعد نماید. چنانچه در ماده «17» پیمان ملل‌متحد در مورد حقوق کودک آمده است که: کشورهای عضو به کارکرد ارزشمند رسانه‌های جمعی واقف هستند و تعهد می‌‌کنند که کودک به اطلاعات و مطالب منابع مختلف ملی و بین‌المللی دسترسی داشته باشند، به خصوص آن دسته از منابع که هدف‌شان ارتقای سلامت اجتماعی، معنوی و اخلاقی کودک و صحت جسمی و روانی او باشد.

وضعیت کنونی رسانه‌های کودک؛

در عرصه جهانی:

توجه به این نکته که کودکان یک گروه کوچک اقلیت و در حاشیه نیستند، ضروری است. حدود دو میلیارد کودک در جهان، حدود 13 درصد در کشورهای غنی‌تر و حدود 87 درصد در کشورهای در حال توسعه زندگی می‌کنند. دسترسی کودکان به تلویزیون و سایر رسانه‌های گروهی نیز از پراکندگی ناهمگن برخوردار است. این ناهمگنی کاملا واضح و بسیار عمیق است، رسوم و عنعنات تماشاکنندگان در هر نقطه از جهان فرق می‌کند، در کشورهای اسلامی، کودکان دوست دارند مطابق به فرهنگ حاکم در جامعه، خواست و نیازمندی خانواده، برنامه‌های سازنده و آموزشی را تماشا کنند. در کشور ما از جمله برنامه‌هایی که به آن کمتر توجه صورت گرفته برنامه‌های کودکان می‌باشد، در حالی‌ که کودکان گروه بزرگ جمعیت ما را تشکیل داده، که باید به آن توجه نمود. پس باید وضعیت کنونی رسانه‌های کودک را خوب درک نمود و در جهت بهتر شدن آن باید تلاش کرد.

تنوع برنامه‌ها و تماشاگران:

یقینا نباید تمام صحنه‌هایی را که در برنامه‌های تلویزیونی نمایش داده می‌شوند، یکسان انگاشت و تمام کودکان و نوجوانان را نیز یکی گرفت. نتیجه آن‌ که فراگیری اتخاذ رفتارها و گرایش‌های پرخاش‌جویان از تلویزیون بستگی به ماهیت نمایش‌ها و شرایط فردی تماشاگر دارد. در تماشای برنامه‌ها، بزرگان به این فکرند که کودکان شاید برنامه‌های تفریحی، سریال‌های خانوادگی و داستان‌های کوتاه را تماشا کنند، در حالی ‌که بسیاری از کودکان به اخبار، مصاحبه و گفتگوهای تلویزیونی علاقه دارند، که روی همین دلیل ما نتوانسته‌ایم برنامه دلخواه آنان را در نظر گیریم، پس در تماشای تلویزیون و خواندن سایر رسانه‌ها باید علاقه کودکان را در نظر گیریم.

به این ترتیب وظیفه مسوولان و برنامه ریزان در این عرصه تضمین دسترسی کودکان به اطلاعات و ترویج ابعاد مثبتی مانند انتشار آن دست از اطلاعاتی است که سبب ارتقای درک و شناخت مقابل جمع، برای زن و مرد و دوستی میان انسان‌ها، گروه‌های قومی، ملی و مذهبی، در مناطق مختلف می‌شود که اگر این وضعیت در ابتدا به کودکان و نوجوانان درست آموزش داده نشود و با آنها به صورت صحیحی برخورد نشود قطعا در ادامه روند زندگی و اجتماعی شدن آنها اختلالات و تعارضاتی بوجود می آید که در آینده ایی نچندان دور در دوران زندگیشان خود را بروز و آثار مخرب خود را نمایان می کند.

منتشر شده در سبک زندگی
کد خبر: 1179

خبر خوان

آخرین اخبار

اخبار

  •  
    استفاده هر چه بیشتر از ظرفیت جوانان به
     
  •  
    دادخواهی عمومی مردم شاهرود از رییس جمهور
     
  •  
    استقبال از غرفه نفت سپاهان در نمایشگاه
     
  •  
    افتتاح مجموعه انبارهای سردار شهید سید
     
  •  
    دولت سیزدهم و تالاب هامون
     

به روايت تصوير

حالت های رنگی