• جمعه 31 فروردين 1403
  • الجمعة 11 شوال 1445
  • Friday 19 April 2024
اجتماعی

قصه نخ نمای پلاسکو، سلفی گیر هم می خواهد!

   05 بهمن 1395  330

پروین رهبری -آنقدر به سلفی گیرانمان نتازید. دردمان پیچیده تر از این حرفهاست که سر کلافش سلفی گرفتن ملتمان در مقابل حادثه سوختن دیگری باشد. ریشه های جامعه مان از آن اعماق بیمار است که حالا میوه هایش بی بو و خاصیت و اصلا گندیده شده اند.

مگر چه کسی در این وهله درست فهمیده وظیفه اش چیست که از یک فرد عادی توقع داریم لحظه ای پیش خود بیندیشد وقتی تنی در آتش می سوزد، حالا وظیفه اش چیست؟ وقتی دست کمکی به سویش دراز است، اگر دست گیری بلد نیست لااقل مانع کمک دیگران نشود.

به حق که توقع زیادی است که بخواهیم همه مردم بفهمند، ویران شدن یک برج هفده طبقه و در آتش سوختن هم نوعشان اصلا عرصه مناسبی برای پاسخ گویی به نیاز هیجان طلبی و دیگر نیازهای ارضاء نشده درونی شان نیست در حالی که بالادستی هایشان هنوز خیلی چیزها را نفهمیده اند.

حتما شنیده اید که می گویند مردم رنگ مدیرانشان را می گیرند و اینگونه می شود که رفته رفته همه سر و ته یک کرباس می شویم، مگر عده ای اندک.

در این حادثه، مگر آقای شهردار و شهرداری چی هایمان، به عنوان بالادستی ها فهمیدند که اگر، به قول خودشان 14 بار، اخطار به هیات مدیره در خصوص ناامنی ساختمان، موثر واقع نشد، طبق قانون موظفند راسا به ایمن سازی این مکان اقدام کنند و هزینه مصرفی را به اضافه صدی پانزده از مالکین بگیرند، که حالا از همشهریانمان توقع ادای این همه وظایف سنگین داریم که سلفی نگیرند، سد راه نکنند، محل را ترک کنند، موقعیت را برای امدادگران فراهم کنند، به سمت محل حادثه هجوم نیاورند و کلی توقعات دیگر.

در این حادثه عظیم، از خسارت هزاروپانصد میلیارد تومانی تخمین زده شده، بیمه چقدر پاسخگوست، وقتی از نزدیک به 600 واحد تجاری، تنها حدود 150 واحد بیمه هستند. مگر کسبه ها فهمیدند که باید بیمه باشند؟ مگر بیمه هایمان در تمام این سال ها، فهمیدند باید سازمان هایی مطمئن، حامی و امین باشند، نه محلی برای بلعیدن پول. حالا این مردم هم نمی خواهند بفهمند هجومشان به محل حادثه مانع امداد است، سلفی گرفتنشان زیبا نیست و فیلم هایشان بی خاصیت است. به آن ها نتازید. همه مان، از آن بالا بالاها تا این پایین، در جای خودمان روزانه در حال گرفتن سلفی در مقابل شعله های به آسمان رسیده آتشی هستیم که دیگری در آن می سوزد. خانه از پای بست ویران است. اصلا پلاسکو اگر سلفی گیر نداشته باشد، یک پایش می لنگد.

یعنی جای امیدی هست که حالا بفهمیم که از پیش آمدهای دیگر باید پیش گیری کرد؟ بفهمیم که تهران روی گسل و بسیاری از شهرهای ایران، از این دست ساختمان های تجاری و صنعتی و مسکونی بسیار دارد و نیازمند رسیدگی های جدی هستند؟

شاید هم قرار است همین طور قطارهایمان به هم برخورد کنند، هواپیماهایمان سقوط کنند، ساختمانهایمان فرو ریزند و ملتی در آتش نادانی ها بسوزند و ملتی دیگر ضبطش کنند. شاید قسمت این گونه است. چه می شود کرد.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس