چگونگی محیط خانواده از نظر روانی و عاطفی، سبکهای تربیتی والدین، روابط بین افراد خانواده و توجه به ارزشها، نقش دین در خانواده و... از اموری است که باید مورد توجه قرار گیرد. ریشه بسیاری از اختلالات رفتاری و روحی را باید در خانواده های نامتعادل جستجو کرد.
از این رو تامین بهداشت روانی افراد خانواده سهم به سزایی در تامین و حفظ بهداشت روان جامعه دارد و عدم تامین بهداشت روان خانواده آسیب های شدیدی بر پیکره جامعه وارد می کند. تلاش در جهت ارتقا بهداشت روان خانواده کمک به ارتقا بهداشت روان جامعه می باشد، پس برای رسیدن به یک جامعه سالم باید ابتدا خانواده سالمی داشته باشیم.
در یک خانواده سالم تبادل افکار وجود دارد و به عبارت دیگر خانواده سالم خانواده ای است که از سلامت روان و آرامش روانی و معنوی هر یک از اعضای خانواده حمایت می کند. اگر خانواده از سلامت کافی برخوردار نباشد، افراد بیمار خانواده نیز پس از ورود به جامعه، بیماری خویش را به دیگران انتقال داده و ساختار جامعه را از هم فرو می پاشند. گاهی ممکن است یک رفتار نامعقول اجتماعی در اثر همین تعاملات به صورت یک رفتار پسندیده در جامعه ظهور کند. به طور كلي اصولي كه بايد پدر و مادر، به عنوان والدين كودك و نوجوان، هميشه در نظر داشته باشند، عبارتند از: هماهنگي در انضباط و تربيت كودكان و نوجوانان، يگانگي در انتظار و توقع از آنان با توجه به تفاوتهاي فردي و محدوديتهاي موجود و جلوگيري از وقوع مسایلي كه موجب ايجاد هيجان ناخوشايند در كودك و نوجوان ميگردد.
عنصر اساسي در هر تعريفي كه از بهداشت رواني ارایه ميشود، مفهوم پيش گيري است. پيشگيري را ميتوان از دو ديدگاه بررسي كرد: ديدگاه موقعيت مدار و ديدگاه فرد مدار. در ديدگاه پيشگيري موقعيت مدار، تلاش متخصصان بهداشت و سلامت رواني متوجه كاهش علل محيطي و موقعيتي رفتار غيرعادي است؛ و در ديدگاه پيشگيري فردمدار، بر تواناييهاي فرد در مقابله با شرايطي كه امكان دارد به رفتار ناسازگار منجر گردد تاكيد ميشود.
حال به یک عامل دیگر بهداشت روانی می پردازیم که امروزه دغدغه ی اکثر مردم است... اقتصاد در بهداشت روانی: هزاره سوم ميلادي در شرايطي آغاز مي گردد که جهان همچنان درگير مشکلات عديده اي در ابعاد رواني اقتصادي است. و اکنون در قرن ۲۱، انسان مضطرب افسرده و بحران زده عصر حاضر، بيش ازهر زماني ديگر، خود را در آستانه سوالاتي اساسي در مقوله ارزشها وسلامت رواني مي يابد و عامل پيدايش بسياري از ناسازگاريها و نابهنجاريها را تضادهاي ارزشي و عدم استقرار يک نظام ارزشي اقتصادي سازمان يافته شده در فرد وجامعه مي داند و اينک با توجه به اهميت اين موضوع، هزينه اي که کشورها ي جهان بابت پيشگيري و درمان بيماريهاي رواني اقتصادی و يا مبارزه با برخي ناهنجاريهاي رواني اقتصادی پرداخت مي کند، سهم قابل توجهي از بودجه کشورها را به خود اختصاص مي دهد، گرچه اين پژوهشها عموما در کشورهاي توسعه يافته صورت گرفته، اما با تمام تلاشهاي صورت گرفته در اين زمينه، وضعيت بهداشت رواني اقتصادي در اين کشورها رو به وخامت گزارش شده است. عدم وجود سلامت و بهداشت رواني اقتصادي در اکثريت جوامع بشري و فشارهاي ناشي از برخي عوامل بازدارنده، يکي از عواملي است که ضرورت اين موضوع را بر همگان گوشزد مي نمايد!
فقر، اتراف(مصرف گرایی و رفاه زدگی) و سرقت، از مهمترین بیماریهای روانی اقتصادی هستند. کار، تلاش و تقوای فردی، حذف ثروت از معیارهای ارزیابی، همنشینی با محرومان و دوری از متکاثران ورسیدگی اغنیا به محرومان، از جمله راهکارهای قرآن وروایات، جهت درمان بیماری فقر و در نتیجه رسیدن به بهداشت روانی اقتصادی در عرصه اجتماع، می باشد. همه ی این بحث ها بیان شد تا همگان اهمیت بهداشت روانی را هرچه بیشتر و بهتر درک کنند. به امید جهانی عاری از هرگونه مشکلات روانی!!!
*منابع: مقالات کریم عباسی اول.. مصطفی احمدی فر