رهبر معظم انقلاب اردیبهشت ماه امسال در دیدار با کارگران بر ضرورت مبارزه با قاچاق کالا تاکید کردند و فرمودند: "یک مساله هم مسالهی قاچاق است. بنده مکرر با مسوولین دولتی در دولتهای مختلف راجع به همین مسالهی واردات که صحبت میکنیم، میگویند اگر ما تعرفهها را خیلی بالا ببریم یا جلوی واردات را بگیریم، همین جنس [بهصورت] قاچاق میآید. به نظر شما این دلیل درستی است؟ خب، جلوی قاچاق را جدی باید گرفت. ما تا حالا در مبارزهی با قاچاق خیلی جدی عمل نکردهایم؛ در مبارزهی با قاچاق جدی عمل کنید.
مراد من از قاچاق، فلان کولهبَرِ ضعیفِ بلوچستانی نیست که میرود آنطرف یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش میآورد اینطرف؛ اینها که چیزی نیست، اینها اهمّیّتی ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشکالی ندارد. من قاچاقهای سازمانیافتهی بزرگ را میگویم؛ دهها کانتینر یا صدها کانتینر اجناس گوناگون قاچاق وارد کشور بشود؟ خب، باید برویم برخورد کنیم با اینها؛ ما دولتیم، ما قدرت داریم، ما میتوانیم؛ بهطور جدّی با اینها برخورد کنیم.
چند مرتبه که برخورد جدّی بشود، یا جلویش گرفته خواهد شد یا لااقل بسیار کاهش خواهد یافت. قاچاق بلای بزرگی است برای کشور؛ قاچاق از واردات دولتی و گمرکی بسیار بدتر است: اوّلاً سلامت جنس معلوم نیست؛ ثانیاً درآمدی از آن عاید دولت نمیشود؛ ثالثاً همان اِشکال واردات را دارد که کساد کردن بازار تولید داخلی است. اینها آسیبهای کوچکی نیست؛ باید با قاچاق بهطور جدّی مقابله کرد. دستگاه مقابلهی با قاچاق را باید خیلی جدّی گرفت؛ قویترین آدمهایمان را باید بگذاریم برای این کار؛ و میشود؛ عقیدهی بنده این است که میشود؛ یا جلویش گرفته خواهد شد یا اگر بکلّی هم جلوگیری نشود، بخش مهمّیاش کاهش خواهد یافت. این یک مسالهی بسیار اساسی است. "
فرمایشات ایشان پیرامون اهمیت مبارزه با قاچاق کالا به ویژه قاچاق سازمان یافته عمق فاجعه را نشان میدهد، از طرفی ایشان نگران کم کاری مسوولان در مبارزه با قاچاق هستند و از طرفی نیز قاچاق سازمان یافته مورد تاکید ایشان است، یعنی قاچاقی که از حمایتهای برخی توصیه کنندگان و برخی صاحبان رانت برخوردار است، ضمن اینکه ایشان مضرات قاچاق را به جامعه گوشزد میکنند موضوعی که کمتر به آن پرداخته شده است.
متاسفانه وقتی نگاهی به لیست تقریبا 20 میلیارد دلاری کالاهای قاچاق وارد شده به کشور بیاندازیم شاهد هستیم که به جز یکی دو قلم در دیگر زمینهها کشور ما یک تولید کننده موفق است اما بنابر دلایل مختلف مردم ترجیح میدهند با هزینه کمتر و گاه با توهم پرداخت هزینه کمتر کالاهایی را خریداری کنند که به صورت قاچاق وارد کشور میشوند.
طلا و جواهر در صدر کالاهای قاچاقی است که به کشور وارد میشوند و پس از آن لباس و منسوجات در رتبه دوم قرار دارند، لوازم خانگی، تلفن همراه، رایانه و لوازم آرایشی رتبههای بعدی ورود قاچاقی به کشور را به خود اختصاص دادهاند، همانطور که مشهود است بیشتر این اقلام در کشور تولید میشوند، آنهایی هم که تولید نمیشوند قطعا در کشوری که جزء برترینهای تکنولوژیهای روز دنیا است میشود به مرحله تولید برسند اگر حالا که خدا برای ما خواسته است خودمان و مسوولانمان بخواهیم.
دردناکترین بخش این لیست را باید به البسه و صنعت نساجی و لوازم خانگی اختصاص داد، کشوری که خود صادر کننده این دو ردیف کالا است چگونه تبدیل به یک وارد کننده جدی رسمی و غیر رسمی شده است و شاهد هستیم که صنعت نساجی کشور در یک قدمی تعطیلی است، بازار لوازم خانگی داخلی هم علیرغم کیفیت قابل قبول و قیمت مناسب نسبت به محصولات خارجی حال و روز خوشی ندارد، واردات از مجاری قانونی این دو صنعت مهم و اشتغالزا را زمین گیر کرده بود که تیر خلاص را ظاهرا رشد قاچاق قرار است به این دو صنعت بزند و هزاران کارگر و متخصص را خانه نشین نماید.
از طرفی زمانی که کالاها به طور غیر قانونی و از طریق قاچاق وارد کشور شوند چیزی از تعرفههای گمرکی نیز عاید دولت نخواهد شد، اگر فرض کنیم تعرفه واردات 10 درصد باشد، از حدود 20 میلیارد دلار کالای وارداتی چیزی نزدیک به 6 هزار میلیارد تومان درآمد نصیب دولت خواهد شد که رقم مناسبی است در راستای ارایه خدمات توسط دولت به ملت، این موضوع تنها یکی دیگر از صدها زیان و آسیب قاچاق کالا برای کشور و برای کل جامعه است که شاید در هنگام خرید آن اگر کمی به این مسایل فکر کنیم ممکن است تصمیم بهتری بگیریم.
یکی از علتهای عمده این موضوع را پایین بودن کیفیت تولیدات داخلی و بالا بودن قیمت محصولات تولید داخل باید دانست، که این موضوع نیز ریشه در سیاستهای غلط دولتها دارد، زمانی که تعرفهها و مالیاتهای معقول برای صنایع در نظر گرفته نشود از طرفی نظارت صحیح و درست نیز بر تولیدات از نظر کمی و کیفی نباشد قطعا شاهد بروز دو مشکل اساسی خواهیم بود، کالای بی کیفیت، کالای مرغوب با قیمت بالا، در این بین عدم تناسب میان عرضه و تقاضا هم یکی از عواملی است که موجب میشود مصرف کننده ترجیح بدهد بیخیال محصولات داخلی شود، محصولات وارداتی خارجی نیز قیمت بالایی دارند، در نتیجه اینجا است که کالای قاچاق فارغ از در نظر گرفتن کیفیت و برخورداری از خدمات پس از فروش، به خاطر سهولت در دسترسی و قیمت مناسب نسبت با کیفیت محصول مورد استقبال مصرف کنندگان قرار میگیرد.
به علت اختلاف قیمت اجناس در داخل و خارج کشور سود کلانی نصیب قاچاقچیان میشود در حالی که برخوردهای قانونی دارای آن حد از شدت نیست که قاچاق را تبدیل به یک ریسک بزرگ و خطرناک نماید، ضمن اینکه فرهنگ سازی مناسبی برای آگاه سازی جامعه از خطرات و صدمات مادی و معنوی استفاده از کالای قاچاق صورت نگرفته است و همواره شاهد رشد استقبال مردم از کالای قاچاق هستیم کما اینکه با رکود اقتصادی و مشکلات مالی در جامعه این موضوع گسترش یافته است در حالی که 24 دستگاه و نهاد متکفل مقابله با قاچاق بیشتر به دنبال راهبردهای امنیتی و برخوردهای قضایی با این معضل هستند و کمتر در حوزه فرهنگ و اندیشه در این زمینه کاری صورت گرفته است.
آنچه که به نظر میآید در حوزه قاچاق کالا باید یک فرهنگ سازی گسترده و عمومی در کنار اقدامات پیشگیرانه نظیر کاهش تعرفه واردات کالاهایی که در داخل توان تولید آن فعلا وجود ندارد و توانمند سازی تولید داخلی در کنار بالا بردن سطح جامعه آماری برای ایجاد تناسب میان عرضه و تقاضا ایجاد نمود، ضمن اینکه لازم است مبادی ورود کالای قاچاق به خوبی شناسایی و با دانه درشتهای این مساله برخوردهای شدید قضایی نمود، از طرفی باید با یک نظارت دقیق و بدون تعارف و ضابطه مند در راستای افزایش کیفیت کالاهای تولید داخل در کنار حمایت از تولید کننده اقدامات جدی و موثر صورت پذیرد.