• شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • السبت 12 شوال 1445
  • Saturday 20 April 2024
اقتصادی

یادگاری با لوله ها، پایدار در لفظ وعده ها

   30 خرداد 1396  256

کیاست - مهدی برزین- اصفهان را با پل های تاریخی آن می شناسند، یادگارهای صفویه! اما پدرجد آنها پل شهرستان آنقدر که باید طرفدار ندارد، هرچند که هنوز با سادگی و صلابت بر جا مانده و فلسفه وجودی خود حفظ را کرده است، فلسفه پل بودن و متصل کردن، اما به کجا؟

تن خسته این پل از پس حداقل 15 قرن حالا در حاشیه سازه زمخت و بدقواره نمایشگاه بین‌المللی اصفهان تنها برای رسیدن سوله‌های موقتی به کار می آید که نه از معماری مدرن، المان‌ها و جنبه‌ها زیبا شناختی آن بهره‌ای برده و نه حتی کار شرکت‌کنندگانش را راه می‌اندازد.

این پلِ تنها، هر چند روزی شاهد برگزاری یک رویداد نمایشگاه در یک سوی خود و رفت و آمد بازدیدکنندگان، نمایشگاه بازهای حرفه‌ای است که مقصدشان سوله‌های فلزی آن طرف رودخانه است و کمتر کسی از سنگ و ساروج زیر پایش می‌پرسد قصه تو چیست!

پس از سال‌ها کش و قوس‌های فراوان و مالکیت شهرداری بر بخش اعظم سهام شرکت نمایشگاه‌های بین المللی اصفهان، شهرداری در ادامه تعریف ابرپروژه های بسیاری برای شهر، همه به صرافت افتادند تا سوله‌های فلزی را وانهند و طرحی نو دراندازند.

این طرح نو مثل دیگر ابرطرح‌های شهرداری و همکاران، شبیه سفارش دادن فیلم ارباب حلقه‌ها هست و تحویل گرفتن یک سریال بی و سرته کلمبیایی از فلان کانال ماهواره‌ای!

 زیاد طول می‌کشد، فصل به فصل هنوز درگیر مقدمه است و مثل مترو قرار است خاطرات دوران نوجوانی بسیاری را برای فرزندانشان هم حفظ کند.

اینکه جانمایی محل فعلی نمایشگاه تا چه حد درست بوده و چه توجیهاتی داشته، امروز دیگر فایده ندارد هرچند تصمیم‌گیرندگان آن روزها، هنوز همین روزها در نقش‌های مختلف در حال ارایه خدمات خود به شهر و شهروندانش هستند.

اسفند 94 وعده بهمن 95 تیرماه 95 وعده اواخر 95 یا اوایل 96

اما کمی به عقب برمی گردیم. رسول محققیان در سوم خرداد 91 اعلام می کند نمایشگاه جدید تا سال 92 به بهره برداری می رسد. در همان جا او سخن از دریافت بودجه دولتی از سال 87 می کند و اعتبارات سفر رییس جمهور وقت که این پروژه را در ذیل مهر ماندگار تعریف می کند.

سال 92 گذشت و حالا در 96 هنوز فاز نخست آن آنطور که مصطفی حسینی وعده داده بود؛ اواخر 95 یا اوایل 96 به بهره برداری نرسیده است.

البته آقا محققیان یک بار دیگر در اسفند 94 وعده پایان فاز اول پروژه ای را در بهمن 95 دادند که یکبار دیگر خودش وعده تکمیل همه آن را تا سال 92 داده بود.

حالا باید پرسید این زمان بندی ها، با چه محاسباتی صورت می گیرد؟ آیا تامین اعتبار آن محل سوال است یا دوستان تنها از سر فشار افکار عمومی تنها به گرفتن چند عکس یادگاری با سالن لوله ها (یاد گاز انبر و لوله هم گرامی باد، حداقل آن شخص تابلوی روزشمار نصب می کرد) بسنده می کنند و باز منتظر می شوند تا آقای حسام نژاد دست در انبان مشارکت ها کند و یکباره مبلغ هنگفتی به پیکر نیمه ساز فاز اول تزریق کند؟

البته جناب حسام نژاد در همان خرداد 91 در کسوت معاونت مالی اداری شهردار وقت، نمایشگاه را آبروی شهرداری خوانده بود که ظاهرا این آبرو کماکان به هر قیمتی باید حفظ شود ولو با تزریق وعده های "به زودی افتتاح  می شود" مثل وعده های راه اندازی فاز یک، دو، سه از خط یک مترو که برای خود داستانی دارد.

شهرداری در حال حاضر به عنوان دارنده 60 درصد سهام شرکت نمایشگاه های بین المللی، حتما خود را در 60 درصد محل جدید صاحبخانه می داند اما آیا کسی تا کنون پیگیر کمک های دولت دهم شده که به کجا رفته و خرج کدام سازه شده یا قصه ای شبیه دکل های تاریخی پیدا کرده است و اگر اینگونه نیست کمک های دولت در قالب این طرح نصیب کدام سهامدار شده و چه کسی آن را به ماترک به ارث برده است؟

هنوز دیدن چهره خسته استاندار که در ماه های منتهی به انتخابات اردیبهشت منتظر افتتاح ابرپروژه های شهرداری مانده بود در خاطرها هست، مترو و نمایشگاه و سالن اجلاس شاخص ترین این طرح های ناتمام هستند.

در جایی دیگر شهرداری به شدت پیگیر ساخت سالن اجلاس است، البته سالنی که هنوز توجیه مشخص یا بازده اقتصادی خاصی با وجود کاربری های مناسب نمایشگاه جدید، برای آن متصور نیست.در حالی که همان همت و بودجه اگر برای نمایشگاه جدید گذاشته می شد دیگر لازم نبود بعد از یک دهه، امروز صحبت از افتتاح فاز اول آن باشد.

بلعیده شدن بخش بزرگی از بودجه عمرانی شهر که همه شهروندان در آن سهم مساوی دارند برای ساختن فضاها و اماکن تجاری چه توجیهی می تواند از طرف شهرداری داشته باشد؟ آیا همه شهروندان از موهبت های آن برخوردار می شوند؟ شهردار مردمی و قایم مقام مشارکت های مردمی ایشان که افتخار جذب 1400 میلیارد تومان مشارکت را دارند نمی توانند در برابر کمبودهای محلات پایین شهر بی تفاوت باشند اما پیاده روهای لوکس را در مقابل آپارتمان های چند میلیارد تومانی مستضعفان بالای شهر احداث می کنند.

شهرک نمایشگاهی را با هزار اما و اگر و امروز و فردا بسازد اما پاسخگوی شرایط و عاقبت محل فعلی آن نباشد.

در حالی که نه شهرداری و نه شرکت نمایشگاه های بین المللی تصمیم مشخصی را برای آینده محل فعلی اعلام نکرده اند، سازمان میراث فرهنگی همچون یک تماشاگر محجوب از ترس اینکه تماشاگرنما و مخل توسعه شهر بودن، خوانده نشود، در گوشه رینگ ایستاده و سال هاست غول آهنی را در کنار محوطه قدیمی ترین پل اصفهان و در حریم دژ سارویه یا همان تپه اشرف تحمل می کند در حالی که همین پل و محوطه اطراف آن می توانست محل بازدید گردشگران و شکل گیری یک اکوسیستم اقتصادی- گردشگری پیشرفته باشد نه ساختار موقتی که هنوز برای رفتن این پا و آن پا می کند.

به هر حال شهرداری باید در مورد این نمایشگاه و دیگر ابرپرژه هایش در همین مدت باقی مانده تا پایان کار شورای چهارم پاسخگو باشد، افکار عمومی باید پیگیر شورای جدید باشد تا از آن چه بر سر این شهر طی 12 سال رفته است حساب کشی کند، درست و صحیحش را تایید کند اما در برابر مواردی اینگونه که پای حقوق شهروندان و خود شهر به عنوان یک کالبد و کلیت زنده، در میان است تا آخر ایستاگی کند. همه اینها باید در کنار یک مساله مهمتر مورد بررسی قرار بگیرد.

مساله ای که معاونان عمرانی و مالی و برنامه ریزان شهر باید پاسخ گوی گذشته آن باشد و آیندگان در فکر ساماندهی آن!

و آن چیزی جز داشتن برنامه نیست، قرار نیست که شهر با فروش تراکم و موقعیت های عمومی یا چشم انازهای طبیعی اش اداره شود، کسی اجازه نداده تا شهر و شورا و شهردار چشمشان به کف و سقف بودجه باشد که اگر تامین شد یا هر چه قدر بودجه آمد، خوش آمد و فکری برای آن می شود.

شهر باید برنامه جامعی برای یافتن منابع پایدار درآمدی با مشارکت شهروندان داشته باشد وگرنه این گونه برنامه ریزی کوتاه مدت و باری به هر جهت نه توسعه پایدار شهر را به همراه می آورد و نه به علت توسعه نامتوازن و شکاف های شمال- جنوب و شرق- جنوب، می تواند بر روی مشارکت همه شهروندان حساب کند.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس