• پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
  • الخميس 17 شوال 1445
  • Thursday 25 April 2024
اجتماعی

نیروی انتظامی باید اوج قانون مداری باشد!

   30 خرداد 1396  300

احسان دست نشان- روز و شب ندارد، مرخصی و تعطیلات هم ندارد. عروسی و عزا، درگیری و سرقت و هرچه مربوط زندگی اجتماعی یا خصوصی آدم ها که با وظیفه اش پیوند بخورد را نباید از دست بدهد. نیروی انتظامی که زمانی در کشور ما شحنه و رییس آن را داروغه می گفتند در دوره قجر و آمدن سوئدی ها نظم و نسقی گرفت وگرنه تا آن روز مار بدست گزمه گان بود و بقیه را هم طبیعت (زور) حل می کرد.

پلیس قرن حاضر خورشیدی هم دیگر صاحب دم و دستگاهی شد و برای خود تشکیلاتی داشت که شهربانی لغت یادگار آن روزهاست. کسی شاید دقیقا خاطرش نیست کی اولین بار کلمه کمیسر را شنیده اما کمیسری و ده ها کلمه مثل آن تا سال ها ورد زبان بود. انقلاب هم که شد شهربانی و کلانتری و ژاندارمری تا چند سالی بودند و همراه کمیته های انقلاب اسلامی به انتظام شهرها و راه ها می پرداختند که در دهه هفتاد و طرح ادغام، همه یکپارچه شدند و شد نیروی انتظامی یا به طور عام نیرو انتظامی هم خوانده می شود.

نیروی انتظامی اما وظایف سنگینی هم بر دوش دارد، وقتی کسی از بیرون به آن نگاه می کند یک کل یکپارچه می بیند، از راهنماییی و رانندگی گرفته تا آگاهی و راهور و البته اداره اماکن همه را پلیس می بیند و این همان چیزی است که باعث همدلی و نفوذ نیروی انتظامی یا پلیس در پس ذهن شهروندان می شود.

در واقع شهروند وقتی پلیس را می بیند باید احساس آرامش کند که پشتیبان قوی و تکیه گاه دارد. چه اگر کودکی بر سر چهارراه مادرش را گم کرده باشد یا دختری که دیر وقت از سر کار به خانه می رود و بالعکس. پلیس یعنی سکینه، آرامش توام فعال بودن و این چیزی است که در جوامع خاورمیانه کمتر دیده می شود و البته کشورهای اسکاندیناوی به خاطر بالا بودن شاخص هنجارپذیری جامعه یکی از بهترین نیروهای پلیس دنیا را دارند (به قولی کار سنگینشان اندازه گیری سرعت غیرمجاز است) اما در کشور ما کار پلیس بسیار سنگین و با وجود توقعات فراوان همه دستگاه ها و مردم زیر فشارهای دوطرفه و گاه چندگاه قرار می گیرد.

به غیر از وظایف ذاتی پلیس در برقراری امنیت شهری، تقیب و دستگیری مجرمان یا تنظیم عبور و مرور گاهی دیده می شود وظایفی هم بر گردن آنها گذاشته شده که بیشتر در حوزه سبک زندگی افراد باید وارد شود و جنس مشکل آن با نیروی پلیس نمی خواند، مثل گشت های ارشاد که همه وظایف خود را گذاشته اند و آوار شده اند بر سر نیرو انتظامی که جبران مافات همه را بکند.

مقابله با آسیب های اجتماعی هم یکی از آنهاست که در بخشی به نیروی انتظامی مربوط است اما بیشتر در حوزه ارتکاب بزه و قرار نیست کار بهزیستی یا آموزش و پرورش را هم انجام بدهد. فرهنگ سازی و هنجارپذیر کردن جامعه که تنها وظیفه ذاتی پلیس نیست.

با همه این وجود نیروی انتظامی همیشه تلاش کرده در همه صحنه ها حاضر باشد اما یکسری نقاط ضعف هم دارد.

برای مثال بخش عظیمی از نیروهای راهنمایی و رانندگی یا دیگر بخش های پلیس را سربازان و افسران وظیفه تشکیل می دهند. کم تجربگی طبیعی آنها یا تفاوت ها فرهنگی افراد گاهی باعث می شود برخوردها و عملکردها در سطح نیروی انتظامی نباشد، گفتگوها از حالت محترمانه خارج شود و برخوردهای نامناسب صورت بگیرد.

در دیگر سو اگر وضعیت آنطور که برادران نیروی انتظامی مدعی آن است، باشد آنگاه با کاهش هر چند ماهه جرم و جنایت یا تصادفات دیگر نه مجرمی باقی می ماند و سرقتی انجام می شود. اما همچنان شاهد هستیم که برادران در نشست های خبری خود، خبر از کاهش چند درصدی سرقت یا جرایم خشن می دهند.

با این همه تلاش های این نیرو در راستای انجام وظایف محوله ستودنی است و نقص ها باعث نمی شود که کسی منکر زحمات آنان شود.

ولی نکات زیادی وجود دارد که پرداختن به آن می تواند باعث عملکرد بهتر این نیرو باشد، برای مثال؛ سال هاست که شهروندان اصفهانی از ورود موتور و دوچرخه به پیاده روها، پارک ها و بدتر از همه اتوبان ها در عذاب هستند. چندی پیش با حضور مقامات انتظامی و شهرداری اصفهان از نشان فرهنگ ترافیک رونمایی شد.

با همه سر و صدای پیرامون آن نشان، در عمل شهر اصفهان هر روز بیشتر در چنبره موتورسوارها فرو می رود. نیروی انتظامی توانست بستن کمربند را اجباری و نهادینه کند اما هنوز نتوانسته تغییری در وضع ناهنجار و نامناسب موتورسواران ایجاد کند.

از سوی دیگر نیروی انتظامی در مورد جریمه های اخذ شده از شهروندان متخلف توضیحی نمی دهند ولی همچنان جریمه کردن را با انواع روش های جدید و فناوری های مدرن ادامه می دهند. بالاخره اگر جریمه تخلف از ناحیه آسیبی است که به نظم اجتماعی و عموم مردم وارد می شود باید در راه جبران آسیب ها هزینه شود.

برای رسیدن به شهری بهنجار البته همکاری همه نهادهای آموزشی و فرهنگی مهم است اما آموختن فرهنگ ترافیک به شهروندان کاری پایه ای و البته نیازمند گذراندن یک دوره فشار است.

نباید از نظر دور داشت که نیروی انتظامی فقط قرار نیست در خیابان های بالا شهر حضور داشته باشد، بلکه بعضی محلات شهر هستند که به واسطه اختلاط های فرهنگی نامتجانس یا مهاجران دیگر شهرها از وضعیت مطلوب امنیتی یا محیطی برخوردار نیستند و کم کم در حال تبدیل شدن به یک خاک سفید برای اصفهان هستند. آیا این نیرو نمی تواند با اشراف بی نظیری که به مسایل شهری و امنیتی دارد از تغییرات منفی و احتمال وقوع جرم جلوگیری کند!

مساله دیگر صدور گواهی نامه است، مشکلات و بخش نامه های عجیب و تغییرات مداوم در آیین نامه های صدور آن است که متقاضیان را سرگردان کرده و از سوی دیگر کیفیت پایین رانندگان جدید بسیاری مردم را کلافه کرده است. البته برخی کلافگی ها هم به خاطر رانندگی صحیح یک اقلیت است که مورد رضایت اکثر رانندگان نیست.

بعد از مدتی نیز تمام زحمات آموزشی نیروی انتظامی، آموزشگاه و متخصصان این حوزه به هدر می رود و راننده جدید در هاضمه ناهنجارگرای رانندگان شهر ما حل می شوند.

همیشه گزارشات زیادی از تصادفات جاده ای منتشر می شود که در آن خطای انسانی ناشی از خواب آلودگی یا سرحال نبودن راننده عامل اصلی بوده است. همه می دانند که راندن اتوبوس یا ماشین سنگین نیاز به گواهی های دوره ای عدم اعتیاد دارد، چگونه است که اعتیاد یک اپیدمی در جاده ها می شود و بسیاری از آنان در سابقه خود به اصطلاح نامه پاکی دارند و در عین حال بدون مصرف مواد مخدر تا مقصد نمی رسند؟

نیروی انتظامی بارها اعلام کرده با شماره گذاری چند خودروی ناایمن مخالف است اما کماکان بر اساس مصالحی این کار را انجام می دهد. هرچند این نگرانی قابل تقدیر است ولی آیا می توان از همه خسارتی که این ارابه های مرگ به جامعه وارد می کنند گذشت؟ چگونه این امر توجیه می شود که به خاطر منافع مقطعی تولیدکنندگان محصولات غیراستاندارد جان بخشی از مردم به خطر بیفتد؟

نیروی انتظامی از سوی دیگر به عنوان بازوی مقتدر نظام در حفظ حقوق عامه مردم ایران باید همیشه ملجا و پناهگاه آنان باشد اما گاهی برخودهای نامناسب یا توام با هیجان زدگی از سوی برخی پرسنل این نیرو که شاید ناشی از فشار کاری زیاد باشد، باعث مشوش شدن ذهن شهروندان و تردید در آنان می شود. این را می توان در برخورد با تجمعات اعتراضی صنفی که جزو حقوق اولیه شهروندان در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است، مشاهده کرد. کسی موافق هرج و مرج یا ایجاد مزاحمت یا اختلال در امنیت شهر و کشور نیست اما امنیت پایدار وقتی به وجود می آید که شهروندان از اعمال حقوق خود اطمینان داشته باشند و از گشودن صدای اعتراض خود بر تضییع حقوق یا نادیده گرفته شدن آرمان های اسلام و انقلاب واهمه نداشته باشند.

سعه صدر، تحمل و خلق محمدی باید از شاخصه های پرسنل نیروی انتظامی که به صفتی علاوه بر ماموران اجرای قانون، سرباز اسلام محسوب می شوند، باشد. تا چه حد نیروی انتظامی توانسته این هماهنگی و استاندارد رفتاری را در تمام نقاط شهر نهادینه کند و تفاوت بالا و پایین شهری را از بین ببرد و چهره ای یکسان از خود را نشان دهد؟

هیچ کس انتظار ندارد در جامعه ماقبل ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فدا، جرم و جنایت و فساد به صفر برسد، کسی مدعی آن نبوده، اما آیا نزدیک شدن به آن که خیال نیست! نقل است پلیس یکی از کشورهای اسکاندیناوی در یک سال فقط دوبار شلیک کرده که یکبار آن هم به خطا رفته، تازه آن هم در کشوری که نه مسلمان است و نه مبانی مادی گرا آن اجازه تعالی و فراتر رفتن از آن را می دهد اما نهادینه شدن قانون در آن کشورباعث شده آنها در باطل خود متحد شوند اما مع الاسف دنیاگرایی و غفلت ما از مبانی انسانی و الهی اسلام گاهی صحنه هایی به وجود می آورد که دشمن را بر ما هوسناک و دوستان را نگران می کند.

نیروی انتظامی ما به طور قطع رسالتی فراتر از همتایان خود در سراسر کشورها دارد و سطح انتظار از آن نیز با  یک نیروی مادی گرا متفاوت است، و این تفاوتی است که ذهن و جان خداجوی ملت ایران با دیگران دارد. نیروی انتظامی باید پاسخ دهد تا چه حد خود را طراز منویات مقام معظم رهبری می داند و تا رسیدن به جایگاه مادی و معنوی مورد نظر فاصله دارد. قطعا غرور و مبرا دانستن خود از خطا سرچشمه همه معصیت هاست و توصیه همه به تقوای الهی و انجام وظیفه نه از سر نقد که از باب نصیحت مومن به مومن است و سعه صدر این نیروی خدوم هم اجازه نمی دهد تا این گفتار و نوشتار موجب آزردگی خاطر را فراهم کند اما باید گفت درد دل ها و ناگفته هایی که بنا به مصالح عالیه نظام بر لب ها جاری نمی شود نباید موجب غفلت همه ما از نقایص و کاستی های موجود شود. باید گفت هر نکته یا نوشته ای که به نقاط ضعف یا برداشت های متفاوت اشاره می کند، هدفی به جز اعتلا و بالا بردن سطح عملکرد این نیرو در سطح طراز یک نیروی ولایی و منطبق بر شاخصه های اسلام ناب ناب محمدی(ص) ندارد. 

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس