امروزه فنآوریهای مورد استفاده در تولید محصولات فولادی در مراحل بعد از به دست آوردن فولاد مذاب یعنی ریختهگری و نورد، کم و بیش یکسان است. اما برای به دست آوردن فولاد مذاب یا خام، از فنآوریهای مختلفی میتوان استفاده کرد.
به طور کلی فولاد خام از دو روش زیر تولید میگردد:
۱- تهیه آهن خام یا چدن مذاب در کوره بلندو تولید فولاد در کانورترهای اکسیژنی، نظیر ذوبآهن اصفهان.
۲-احیای مستقیم سنگآهن (DR) و ذوب آهناسفنجی (DRI) و قراضه (Scrap) در کورههای الکتریکی از قبیل قوس الکتریکی (EAF).
66.8 درصد فولاد خام جهان به کمک روش کوره بلند و 31.2 درصد آن نیز به روش احیای مستقیم و استفاده از کورههای الکتریکی تولید میگردد. با وجود آنکه بیشتر تولید فولاد خام در جهان به وسیله روش کوره بلند تولید میشود، اما موارد ذیل استفاده از روش احیای مستقیم و کورههای الکتریکی را، مخصوصا در ایران، توجیهپذیرتر میکنند :
- با توجه به استفاده از قراضه آهن، این روش سریعتر است.
- هزینه راهاندازی یک واحد کوره بلند نسبت به یک واحد احیای مستقیم و کوره الکتریکی در ظرفیتهای متناظر، بالاتر است.
- کک متالورژیکی که یکی از مواد اولیه مورد نیاز کورههای بلند است، از زغالسنگ کک شو به دست میآید که منابع آن در ایران محدود است. در نتیجه با توجه به آنکه میتوان از گاز به عنوان ماده احیاکننده در روش احیای مستقیم استفاده نمود و با وجود منابع عظیم گاز در ایران، عملا روش کوره بلند مزیت خود را از دست میدهد.
- روش کوره بلند محدودیتهای زیستمحیطی بیشتری نسبت به روش احیای مستقیم دارد.
- آهن اسفنجی عیار بالاتری نسبت به آهن خام دارد.
- کوره بلند در ظرفیتهای بالا (حداقل یک و نیم میلیون تن در سال) دارای توجیه اقتصادی بیشتری است، در حالیکه از روش احیای مستقیم میتوان در واحدهای کوچک فولادسازی نیز با توجیه اقتصادی مناسب استفاده کرد.
- آهناسفنجی را میتوان به صورت آهن گرم کلوخه شده (HBI) درآورده، به سهولت حمل یا ذخیره کرد. در صورتیکه که حمل آگلومره که خوراک کوره بلند است سخت تر می باشد.
- در فرآیند احیای مستقیم میتوان از گازطبیعی بدون حذف ناخالصیهای آن استفاده کرد.
با توجه به آنچه گفته شد؛ در ایران تولید فولاد از طریق آهناسفنجی توجیه مناسبتری داشته، تولید فولاد از طریق احیای مستقیم و کورههای الکتریکی در راستای سیاستهای شرکت ملی فولاد و وزارت صنایع نیز بوده است.
شرکت ذوب آهن اصفهان به سبب استفاده از روش کوره بلند در مقایسه با احیا مستقیم با هزینه بالاتر و مشکلات مالی بیشتری روبرو است. در واقع ذوب آهن شرکتی است که 50 سال قدمت دارد و تکنیک آن به صنعت گذشته و قدیمی بر می گردد و انتظار برای مقایسه با تکنیک های روز دنیا مقایسه خوبی نیست؛ اما این دلیل بر این نیست که سیستم های آن را تصحیح نکرد! میزان تولید فولاد در ذوب آهن در حدود 3 میلیون تن است در واقع، "چین" همین میزان تولید را با 5 هزار نفر انجام می دهد اما ایران با 20 هزار نفر...! یعنیدر ذوب آهن ظرفیت تولید پایین و تعداد نفرات زیاد است.
از دیگر مشکلاتی ذوب آهن که با آن دست و پنجه نرم می کند بحث آلودگی هایی ست که این صنعت ایجاد کرده است. در واقع اصفهان در دشت فرودست و پست جغرافیایی قرار داشته و صنایعی مانند ذوب آهن در مسیر باد قرار دارد و آلودگی ناشی از آنها هوای شهر اصفهان را تحت شعاع قرار می دهد. برای حل این مشکل باید در پروژه های زیست محیطی بیشتر سرمایه گذاری کرد. معادن سنگ آهن باید با استفاده از تکنیک ها و تجهیزات روز دنیا میزان تولید خود را افزایش دهند تا قیمت تمام شده سنگ آهن داخلی در مقابل نمونه وارداتی کاهش پیدا کند و همین طور کیفیت سنگ آهن تولیدی جهت کاهش میزان باطله و سرباره باید بالا باشد. میزان تولید زغال سنگ چین خیلی بیشتر از ایران است و کیفیت بهتری را داراست و قیمت تمام شده آن ارزانتر از نمونه داخلی است. در اینجا ذوب آهن به عنوان تنها تولید کننده فولاد به روش کوره بلند در ایران باید در اینجا نقش حمایتی را ایفا کند چون منابع زغال سنگ در ایران محدود است. از طرف دیگر با توجه به رکود در بازار مسکن پروانه های تولیدی برای ساخت و ساز 50 درصد افت کرده و تقاضا برای محصولات فولادی کمتر است؛ که تاثیر مستقیم روی رکود صنعت فولاد دارد و همچنین باید صنعت خودروسازی حمایت بیشتری از ذوب آهن کند. پس یکی از راهکارهای پیشرو این است که باید ذوب آهن به سمت تولید نوع محصولاتی برود که رقبای دیگر نمی توانند تولید کنند و در ضمن کیفیت مشابه نمونه خارجی و قیمت پایینتر را دارا باشد. در این حال؛ یکی از تولیدات جدید شرکت ذوب آهن ریل است اما قیمت ریل های تولیدی این کارخانه با نمونه وارادتی آن یکسان است و قدرت رقابت با محصول وارداتی را ندارد! از جمله مشکلات دیگری که گریبان گیر این صنعت است شامل؛ عدم تولید فولاد در ظرفیت اقتصادی، برنامه ریزی ناکافی در تامین مواد کمکی مورد نیاز از جمله فروآلیاژها، عدم رشد موردنیاز در تولید دانش فنی به روز و وابستگی به کشورهای خارجی و وجود تحریمهای بین المللی می باشد و با مدیریت بازار بر محور توسعه صادرات و حمایت مالی از طریق ارایه تسهیلات بانکی و اعتباری و عدم دخالت دولت در قیمت گذاری ها و صادرات و تقویت مشوق های جذب سرمایه گذاری خارجی می توان از این مشکلات کاست.
با تمام این احوال تولید فولاد در ایران باید به سمت ایجاد کارخانه هایی در مناطقی که از لحاظ جغرافیایی در بالادست قرار گرفته است برود. همچنین مناطقی که نیروی کار بیشتر و ارزان در اختیار داشته باشد و با توجه به بحران آب و مصرف بالای آن در صنایع، این کارخانه ها باید در مناطقی ایجاد شود که دسترسی بیشتری به منابع آبی دارند و همچنین دسترسی به منایع تامین کننده مواد اولیه این صنعت هم کم هزینه تر باشد و باید از تکنولوژی روز دنیا که امتحان خود را پس داده اند و متناسب با منابع و امکانات ایران است استفاده شود.