در هفت مورد است که انسان باید خمس پرداخت کند، که سه مورد آن امروزه شیوع دارد و موارد دیگر تقریبا منسوخ شده است، این سه مورد منفعت کسب و کار، مال حلال مخلوط به حرام و معدن است، محل مصرف خمس نیز چه در آیه برای مصرف خمس ذکر شده، ششسهماست: سه سهم آن، سهمخداورسولوذی القربی(نزدیکانپیامبر) بوده که سهماماممینامند، و سه سهم دیگر براییتیمان،مساکینو در راهمانده است کهسهم ساداتنام گرفته است.
زکات ازواجباتمالی در دیناسلاماست که بر اساس آن، مسلمانان باید مقدار معینی از ۹ قلم کالا برای مصرف در زندگی فقرا و سایر امور عمومی اجتماعی بپردازند. این ۹ کالا عبارتند از طلا و نقره، گاو، گوسفند و شتر، گندم، جو، کشمش و خرما که مقدار پرداختی هر یک از این کالاها متفاوت است و در فقه تعیین شده است.
زکات بر دو نوع است، یکی زکات بدن که همان زکات فطره است و در عید فطر پرداخت میشود و دیگری زکات مال است که مربوط به 9 قلم کالایی است که عنوان شد و البته مشروط به شرایطی است که فقه به آن پرداخته است.
محل مصرف زکات نیز در هشت مورد منحصر گشته است: فقیر، مسکین، مامور جمع آوری زکات، تالیف قلوب غیر مسلمانان، آزادی بردگان، بدهکاران، کسانی که در راه مانده باشند و هر امری که مورد رضای خداوند باشد و منفعت آن شامل حال عموم جامعه اسلامی گردد.
تا به اینجا تعریف زکات و خمس مشخص شد و البته موارد مصرف آن که نمیتوان از آن تخطی نمود، نکته دیگر این است که زکات و خمس با مالیات تفاوت دارد، چرا که مالیات برخواسته از قوانین مدنی است ولی خمس و زکات برگرفته از دستورات دینی و شرعی است، مالیات امکان محل مصرف متعدد و بی نهایت دارد ولی خمس و زکات در این زمینه محدودیتهای زیادی داشته و کسی حق تصرف غیر شرعی در آن را ندارد.
در حقیقت نه موارد کسب خمس و زکات ظرفیت جایگزینی مالیات و این دو فریضه واجب را دارند نه محل مصرف خمس و زکات اجازه میدهد که کسی بخواهد آنها را جایگزینی برای مالیات یا مالیات را جایگزین آن عنوان کند، اینکه کسی مالیات پرداخت کرده است به معنای مشارکت و همکاری وی در فعالیت مدنی است که بر اساس قوانین کشور تعیین گشته است و موجب معاف شدن شخص از خمس و یا زکات نمیگردد همچنین اهتمام داشتن افراد به پرداخت وجوه شرعی نظیر خمس و زکات نیز مجوزی برای سرپیچی از قانون نیست کما اینکه تبعیت از قوانین بنابر فتوای مراجع معظم تقلید وجوب شرعی دارد.
از سویی دیگر محل مصرف خمس و زکات نشان دهنده تلاش شارع مقدس برای مقابله با فقر و فاصله طبقاتی از طریق اخذ وجوه از اشخاص دارای توان مالی و اغنیاء و پرداخت آن به نیازمندان است، ولی مالیات اهداف مختلفی دارد که عمده این اهداف به منظور یاری رسانی به دولتها برای تامین نیازهای مالی و عمران و آبادی کشور و ارایه خدمات به پرداخت کنندگان مالیات است.
میزان درآمدهای حاصله از خمس به دلیل کثرت دریافت کنندگان و اجازه داشتن پرداخت کنندگان برای پرداخت شخصی به جامعه هدف پس از محاسبه توسط نمایندگان مراجع به درستی مشخص نیست، اما برای زکات قدری آمار و ارقام میتوان یافت، طبق صحبتهای رییس شورای زکات کشور مبلغی در حدود 270 میلیارد تومان زکات توسط این شورا و نهادهای ذی ربط دریافت شده است.
اما برای دستیابی به مبلغی احتمالی پیرامون خمس بهتر است محاسباتی سرانگشتی انجام دهیم، در کشور بنابر آخرین آمار 20 میلیون نفر شاغل هستند، با احتساب تورم و گرانی و رکود اقتصادی حاکم بر کشور فرض را بر وجوب خمس بر نیمی از این جمعیت به مبلغ متوسط سالانه 1 میلیون تومان میگذاریم، یعنی 10 میلیون نفر در سال مشمول پرداخت یک میلیون تومان در راستای مبارزه با فقر هستند، که مبلغی معادل 10 هزار میلیارد تومان میشود، یعنی یک رقم بزرگ و عظیم که قطعا جهت دهی صحیح و کارشناسانه آن و صد البته اهتمام و جدیت مشمولین پرداخت وجوه شرعی موجب میشود فقر و عوارض ناشی از فقر در کشور ریشه کن شود.
حال این موضوع مطرح است که در کشور اسلامی که قوانین دینی در آن اجرا میشود تا چه حد مشمولان پرداخت وجوهات شرعی دغدغه پرداخت این وجوه را به منظور مصرف در امور عام المنفعه داشتهاند و اساسا تا چه حد نسبت به نتایج، آثار و پیامدهای پرداخت این وجوه به صورت عقلانی و منطقی آگاه سازی شدهاند.
همچنین جامعهای که اکثر مردم آن از فقر و تنگدستی به روشهای مختلفی از انتقاد نسبت به سفرهای زیارتی گرفته تا برگزاری مراسمات مذهبی و حتی مسابقات ورزشی و برنامههای فرهنگی گله و شکایت میکنند، واقعا تا چه اندازه در مورد وجوه شرعی و محل استفاده آن که بنابر شرع خودشان توانایی پرداخت مستقیم آن به نیازمندان را دارند، توجه و جدیت به خرج داده و خود را موظف به محاسبه خمس و زکات دانستهاند؟
به راستی اگر تمام کسانی که حتی یکصد هزار تومان خمس و یا معادل آن زکات به آنها تعلق میگیرد در محاسبه و جدا کردن این مبلغ از اموال و پرداخت آن جدیت و استمرار داشتند آیا اکنون شرایط فقر و فاصله طبقاتی در کشور به صورت دیگری نبود؟ وجود اینهمه فقر و فاصله طبقاتی و مشکلات اجتماعی، عمرانی، اقتصادی، فرهنگی و مشکلات بیشماری که شاهد آن هستیم تنها گواه یک چیز است، سهل انگاری مردم در پرداخت وجوه شرعی و مالیات، اشتباهات مسوولان امر در به کارگیری ظرفیتهای موجود برای سمت و سو دادن به موارد مصرف وجوهات شرعی توسط مردم وظیفه شناس.