اساسا میتوان مسجد را یکی از مهمترین ارکان تحقق هدف آفرینش نامید، چرا که بنابر آیات قرآن کریم هدف از خلقت انسان عبودیت و بندگی خداوند متعال بوده است و مسجد مهمترین محل و محفل برای عبادت و عبودیت است که به عنوان خانه خدا بر روی زمین در این زمینه نقش محوری دارد و برهمین مبنا است که احادیث و روایات زیادی بر اهمیت ارتباط داشتن مسلمانان با مسجد و نهی شدید و اکید نسبت به فاصله رفتن با مسجد وجود دارد.
از طرفی شاهد هستیم در صدر اسلام، از مسجد استفادههای فرهنگی، آموزشی و تبلیغی نیز میشده است، اسلام دینی است که با امر به خواندن، آموزش، قلم و مبارزه با جهل آغاز میگردد از این رو میتوان به اهمیت مسجد به عنوان اصلیترین پایگاه فعالیت دین اسلام در زمینه آموزش و پرورش پیبرد. بنابر گواه تاریخ پیامبر(ص) و یارانش، قبل و بعد از هجرت، از مسجد برای آموزش و تبلیغ استفاده میکردند. آن حضرت پس از تبلیغ رسمی دین اسلام و قبل از هجرت به مدینه، تا آنجا که امکان داشت، از مسجدالحرام در راستای تبلیغ و ترویج دین و آموزههای اسلام بهره میگرفت.
یکی دیگر از کارکردهای مسجد در صدر اسلام کارکرد سیاسی- اجتماعی بود. بهصراحت میتوان ادعا کرد، در کنار بعد عبادی مسجد، وسیعترین و مهمترین کارکرد مسجد کارکرد سیاسی اجتماعی آن بوده است. مسجد پایگاه و مرکز همه فعالیتهای سیاسی جامعه اسلامی و حتی دارالحکومه آن بوده است. همه ملاقاتهای عمومی در زمان پیامبر(ص) خلفای نخستین و امام علی(ع)در مسجد انجام میشده و حتی نمایندگان خارجی در مسجد به حضور پذیرفته میشدند. مسجد محل بیعت و اعلام برنامههای حکومتی نیز بوده است.
از دیگر فعالیتهای مسجد میتوان به رشد اجتماعی افراد مرتبط با مسجد، صورت گرفتن برنامههای اقتصادی حاصل از زیاد شدن ارتباطات مسجدیها با یکدیگر، شکل گرفتن ارتباطات قوی میان جامعه و برطرف کردن نیازهای متقابل فرهنگی، اجتماعی، عاطفی و اقتصادی، اشاره کرد ضمن اینکه مسجد همواره خاستگاه اتفاقات نو در صدر اسلام بوده است و بسیاری از قیامهای تارخی و بیعتهای سرنوشت ساز با بزرگان شیعه در مساجد صورت پذیرفته است.
اما امروزه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی که در مسجد شکل گرفت و امتداد یافته است و تثبیت آن در دوران دفاع مقدس نیز در مسجد بوده است، متاسفانه مساجد تا حدود زیادی کارکردهای خود را از دست دادهاند و بیشتر تبدیل شدهاند به محلی برای برگزاری مراسمات عزاداری، مراسم ترحیم و گاهی هم ممکن است در قالب برنامههای فرهنگی کانونهای مساجد و یا پایگاههای بسیج یک سخنران مفید و اثرگذار در مسجد حاضر شود و وعظ و خطابهای مفید ارایه دهد.
در طول 24 ساعت شبانه روز مساجد کشور ما حداکثر 5 ساعت قابل دسترسی هستند و در این ساعات محدود مردم میتوانند در مسجد حضور پیدا کنند و در ساعات دیگر خانه خدا تعطیل می باشد، از مساجد فاقد روحانی و نیمه تعطیل هم بگذریم که جای تعجب است در مملکت اسلامی با این همه مدرسه علمیه و حوزه علمیه بزرگ در استانها چگونه مسجدی بی روحانی مانده است؟!
این در حالی است که در کشورهایی نظیر چین مسجد محل رجوع مسلمانان است، از محل افطاری و ولیمه دادن به دیگران تا محل خواندن خطبه عقد و عروسی و حتی تهیه غذا از جمله گوشت حلال به عنوان کاربردهای مساجد در میان مسلمانان چینی تعریف شده است و این مساله در دیگر کشورها نیز وجود دارد و نکته مهمتر اینکه در کشور چین همواره یک روحانی به عنوان مسوول مسجد و مسوول رسیدگی به امور مسلمانان حاضر است تا به سوالات و نیازهای فکری و فرهنگی جامعه اسلامی و مراجعین به مسجد پاسخگو باشد.
متاسفانه نگاههای غلط فرهنگی و مشخص نبودن متولی و مسوول انجام امور فرهنگی در کشور و سکولاریزه شدن فرهنگ و جدا کردن ناصواب آن از دین در کشور موجب شده است تا نه تنها نهادهای دینی نظیر حوزه علمیه خود را چندان مسوول در احیای مسجد و کارکردهای مسجد ندانند بلکه اساسا زیرساخت و زیربنایی نیز برای این امر لازم و واجب وجود ندارد و رسما کسی نمیخواهد احیای مساجد را برعهده بگیرد و همه چیز بر دوش نهادی نظیر امور مساجد قرار گرفته است که این دستگاه نیز به علت سکولاریزه بودن نگاهها به فرهنگ از همین حداقل بودجههای فرهنگی که در کشور تصویب و مورد مصرف قرار می گیرد برخوردار نیست و عملا فعالیت چندانی موثری نتوانسته است در این راستا داشته باشد و هنوز اقدامی جدی و چشمگیر در احیای مسجد و تغییر کاربری مسجد صورت نداده است.
لازم است از وزارت ارشاد گرفته تا سازمان اوقاف و امور خیریه و البته در راس همه حوزههای علمیه با ایجاد یک طرح ضربتی ریشهدار و دارای استمرار برگرفته از روشهای عملی صدر اسلام و سیره سلف صالح در راستای احیای مسجد اقدام کنند و فرهنگ سازیهای لازم پیرامون کارکردهای مسجد و لزوم احیای بطن و روح مسجد بهجای زیباسازی تجملی و ناکارآمد مساجد صورت بگیرد و این فرهنگ که مسجد یک محل رجوع فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی برای جامعه اسلامی و حتی غیرمسلمانان حقجو در جامعه به خوبی شکل بگیرد تا خانه خدا از این غربت خارج شود و با احیای مسجد فرهنگ حقیقی اسلام و زندگی بر اساس ملاکهای مسلمانی در جامعه جریان پیدا کند.