کیاست - شهره باقری - در تحلیل مسایل منطقه ای بروز یک سلسله اتفاقات را نمیتوان مستقل از هم مورد بررسی قرار داد. شلیک موشک انصار الله به ریاض و انتساب آن به جمهوری اسلامی و به دنبال آن تهدید ایران توسط ولیعهد کم تجربه سعودی و استعفای تحمیلی سعد حریری در کنار شدت حملات به حوثی ها در یمن را باید از جمله پدیده های مرتبط با یکدیگر دانست که تئوری پردازان آمریکایی و اسراییلی آن را برنامه ریزی و هدایت می کنند. بر اساس این استراتژی رویارویی مستقیم با ایران هزینه های زیادی برای بازیگران منفعت طلب منطقه ای و جهانی درپی خواهد داشت. توان موشکی و نظامی ایران فراتر از آنچه پیش بینی می کنند قدرت تخریبی و باز دارندگی دارد و دارای پشتوانه ملی است. مضافا نفود منطقه ای ایران و پیروزی های پی در پی جبهه مقاومت که پایان داعش را رقم زده و پایان تفکر تکفیری را نیز نوید می دهد، هزینه ریسک درگیری مستقیم با ایران را بسیار بالا خواهد برد لذا شیوه غیر مستقیم رویارویی با جمهوری اسلامی در دستور کار قرار خواهد گرفت. براساس این شیوه آشوب در لبنان و حتی جنگ داخلی راهکار نخست و تهاجم به حزب الله گام بعدی خواهد بود که با نیروی نظامی اسراییل و پشتیبانی اقتصادی سعودی صورت خواهد گرفت. سیطره بر لبنان با جایگزینی بها حریری برادر سعد حریری و کاهش قدرت حزب الله و تضعیف جبهه مقاومت از اهداف کوتاه مدت و محدود کردن دامنه نفوذ ایران در منطقه هدف دراز مدت جبهه استکباری خواهد بود. البته همیشه آنچه در اطاق فکر جنگ طلبان طراحی می شود درصحنه میدانی رخ نمی دهد و پارامترهای دیگری وجود دارد که قابل پیش بینی نخواهد بود، از جمله انسجام داخی ملی، ناامنی کشورهای حوزه خلیج فارس و فرار سرمایه ها از این کشورها امکان ورود قدرتهای دیگر منطقه ای از جمله ترکیه به حمایت از متحد خود قطر و فرا منطقه ای، چون روسیه مانند آنچه در سوریه به وقوع پیوست و قطع صدور نفت از تنگه هرمز و ... .
با این حال در هیاهوی تبلیغاتی بن سلمان جوان بی تجربه و جبهه تند رو حاکم بر عربستان که با سخنان و موضع گیری تند خود بر طبل افراطی گری در مناسبات بین المللی و منطقه ای می کوبند، تجارب قبلی حکام سعودی از جمله خسارات ناشی از جنگ در یمن باعث شده رژیم سعودی روشهای دیپلماسی حمایتی را نیز از دستور خارج نکند و سران اتحادیه عرب را به گردهم آیی فرا خوانده است که نتیجه اجلاس آن نیز از هم اکنون مشخص است و از ایران خواهند خواست به دخالت در منطقه را پایان دهد و روشهای گفتگو را پیش گیرد و امارات باید بر جزایر سه گانه حاکمیت داشته باشد و همين طور ایران از حمایت حوثی ها در یمن دست بردارد. در هرحال شرایط منطقه ای بروز جنگ مستقیم را غیر محتمل می داند ولی کنشگران سیاسی ما باید درکنار آمادگی دفاعی شرایط منطقه را به صورت روزآمد رصد نمایند و از تمام ظرفیتهای دیپلماسی و بین المللی برای داشتن دست بالاتر استفاده کنند. آنچه در فعل و انفعالت داخلی کمی نگران کننده به نظر می رسد چراغ سبز بعضی عناصر سست عنصر برای تحمیل مذاکره ای دیگر درخصوص توان موشکی است که از آن به برجام موشکی یاد میشود. ملت ایران تجربه تلخ برجام و بی اعتمادی به آمریکا را از یاد نبرده است و نباید این تجربه تلخ تکرار گردد زیرا ایران سرنوشتی بهتر از کشورهایی چون عراق و لیبی نخواهد داشت.