چاپ کردن این صفحه
فرهنگی

نیم نگاهی به معضل حاشیه نشینی شهرها؛

از متن به حاشیه

   27 تیر 1395  320

فرزانه توکلی

واگویه های یکی از هزاران

وقتی پایش به شهر رسید، سردرگم و درمانده بود. مغازه های شیک، شلوغی و رفت و آمد آدم های رنگارنگ همه از زمین تا آسمان با آن روستای سوت و کور تفاوت داشت. روستایی که نه آبی برایش باقی مانده بود نه و کسب و پیشه و کشاورزی.

پدرها کج دیوار کز کرده بودند و پسرهایشان به امید آینده ای بهتر راهی شهر شده بودند. شهری که اگر لحظه ای در خود فرو می رفتی درهیاهویش  گم می شدی.

زمانی که کشاورزی رونق داشت پس از برداشت محصول دست پدر پر می شد. قالی مادر از دار پایین می آمد و دست بافت های خواهر آماده ی فروش. آن وقت همه راهی شهر می شدند برای نو نوار شدن.

اما حالا جریان با آن روزهای دست پر فرق می کرد. آمده بود که بماند. به امید پیدا کردن کاری و درآمدی. آمده بود شهری شود...

دیگر دهات نه آبی برای کشاورزی داشت و نه رونقی؛ وقتی چمدان به دست در حاشیه ی جاده ایستاد، نمی دانست درشهر ماندن و کار کردن بیش از یک چمدان می خواهد و خواه ناخواه به حاشیه رانده می شود. حاشیه ای که نه امنیت و آشنایی روستایش را دارد و نه رونق شهر. چیزی شبیه به ماندن میان زمین و آسمان.

حالا دیگر اسم های تازه پیدا کرده بود، آلونک نشین، زاغه نشین، حاشیه نشین. اسم هایی که باری از ناکامی را به دوش می  کشید و حاصل یک مهاجرت بی فرجام بود.

آلونک ها، چراها و بایدها

حاشیه نشینی واژه‌ای است که با شنیدنش انبوهی از چراها، چگونه‌ها، باید و نبایدها و اما و اگرهای بسیاری را باید در مسیری نامشخص دنبال کرد.

حاشیه نشینی در کنار فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گاهی اوقات دارای آسیب‌های اجتماعی شامل اعتیاد به مواد مخدر، گسترش بیماری‌های مختلف نیز هست که خود زمینه‌ای برای آسیب‌های دیگری از جمله سرقت و شاید هم جرایمی مانند قتل و غارت می شود.

کودکان و نوجوانان این مناطق به جای نشستن سر کلاس‌های درس و مدرسه به اجبار برای گذراندن زندگی، کودکان کار می شوند و در حقیقت می‌توان گفت:‌ حاشیه نشینی همان گونه که از ظاهرش پیداست قطاری از آسیب‌های اجتماعی را با خود به همراه می آورد.

برخی از جامعه شناسان شکل گیری حاشیه نشینی را ناشی از عملکرد نامناسب مدیران و مسوولان ادارات و سازمان های متولی این حوزه می دانند. حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیر رسمی انعکاسی از نابرابری های اجتماعی استکه پایداری واستمرار این عوامل باعث شده نابرابری های اجتماعی در جوامع همانند ویروس خطرناکی خود را نشان دهد و جریان توسعه جوامع را دچار اختلال کند.

این صاحب نظران تاکید می کنند، باید برای برقراری عدالت و کاهش نابرابری ها، برنامه ریزی شود و حاکمیت مسوول این برنامه ریزی است چرا که تمرکز امکانات در شهرها منجر به قطب بندی شهرها و مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها شده است.

 

حاشیه نشینی نتیجه ناکارآمدی برنامه ریزی اجتماعی است. بنابراین اصلاح نظام اولویت گذاری، قطب ها و برخوردارها و دیده شدن حاشیه نشینان در نظام سیاستگزاری کلان و ایجاد عزم وتعهد مدیریتی از الزامات برنامه ریزی است.