چاپ کردن این صفحه
یادداشت

نسبت فرد و جامعه، حرف و کلام

   08 اسفند 1395  238

محمد قطبی جشوقانی - این که فرد اصالت دارد یا جامعه، از مباحث ریشهای در دستگاه معرفتی و فلسفی اسلامی است و دیدگاهها و نظرگاههای متفاوتی نیز نسبت به این موضوع مطرح شده و میشود.

به نظر میرسد نسبت جامعه و فرد شبیه نسبت جمله و حروف است. حروف که مجموعا حدود سی عدد میباشد در شکل و سیستمهای مختلفی با همنشینی و تنظیم روابط، به کلمه و کلام تبدیل میشود. این کلام که پیکرهی اصلی و اجزاء آن همان حروف است در ژستها و ژانرهای متنوعی هویت مییابد. کلام و جملات ادبی، رمانتیک، فلسفی، اخلاقی، عرفانی، خبری، فقهی و امثال اینها. بسته به نوع چینش حروف و کلمات، میتواند عبارتها و جملات، مختلف و گاه متضاد باشد. گاه با آمدن یک فعل یا حرف بر سر یک جمله میتواند کل جمله را از حالت منفی به مثبت یا بالعکس تبدیل کند. این در حالی است که همه جملات، عبارتها و متونِ جهان که اصلا قابل شمارش نیستند همه و همه مرکّب از همان سی و چند حرف اولیه میباشند. متن هرگاه تنظیم شد، هویت مخصوص به خود خواهد داشت و در همهی مکاتب و جوامع به متن، احکام و اموری متعلق میکنند؛ به طور مثال متن را سخیف یا فاخر،  صادق یا کاذب، اخلاقی یا غیر اخلاقی و... میشمارند. این حاکی از این است که به متن اصالت میدهند و بسته به مفاهیم و سیاقِ متن، هویت آن مختلف خواهد بود. جوامع نیز این گونهاند که از اجزاء کوچکتری از جمله افراد تشکیل میشوند و بسته به نوع ارتباطات بین افراد و سیاق و شاکلهی هویتیِ اجتماعات، جوامع هویت و تشخّص مییابند و نسبت به آنها داوری شکل میگیرد به طور مثال جامعه را به وصفهای مختلفی از جمله: جامعهی فرهنگی، جامعهی بیفرهنگ، جامعهی بالنده و... توصیف میکنیم. اینها حاکی از اصالت دادن به جامعه است با هویت و تشخّص جدیدی که پیدا کرده است.

همان طور که یک کلمه یا حتی یک حرف میتواند یک کلام را منفی یا مثبت کند، یک فرد هم ممکن است در تناسب با یک جامعه، هویت آن را دگرگون سازد. این که یک ولی و رهبرِذیحق بالای سرجامعه قرار گیرد یا یک خلیفه و پادشاه غاصب، همین کافیست تا سعادت، شقاوت، مثبت یا منفی بودنِ جامعه رقم بخورد.

براین اساس میتوان گفت: همان طور که حروفِ کلمه و کلام، هم به انفراد و هم به اجتماعِ با یکدیگر، دارای هویت هستند، جامعه هم چه به انفراد و چه با اجتماع و به هم پیوستگیِ آنها با یکدیگر، دارای تشخّص و هویت و اصالت است. همانطور که در فهم کلام به سیاق و محتوای کلّیِ کلام میپردازیم و نه به بررسی حروف متشکله به صورت جداگانه، در جامعه هم روح حاکم و هویت جمعی آن قابل بررسی و مطالعه است. گرچه برخی حروف یا افراد به دلیل تاثیر بالایی که دارند میتوانند در کلام و یا جامعه موثر واقع شوند که باید به طور مستقل مورد کاوش و بررسی قرار بگیرند.