شوفر تازه کار در گیر و دار "کلانشهری"
احتساب - حبیب صادقی - اصفهان از گذشتههای دور طی قدمت صدها و هزاران سال در کنار مناطق بکر طبیعی و زایندهرود زنده با بیش از شش هزار اثر تاریخی متعدد با معماری زیبا، پلهای سرپوشیده، مسجدها و منارههای منحصربهفردش به لقب نصف جهان در ایران و جهان شهره بوده که در سال ۱۳۹۴ به شبکه شهرهای خلاق یونسکو پیوست. اما طی سالهای اخیر سوءمدیریتها و وعدههای توخالی مسوولان تا رنج ناتمام مردم، سبب تاخیر در اجرای طرحهای توسعه بویژه طرح جامع شهری شده است که این تاخیرهای مخرب مهلکترین صدمات را بر پیکر این به اصطلاح "کلانشهر" که شهروندان آن سالهاست که فقط نام "کلانشهر" بودن آن را شنیدهاند و در عمل تغییرات محسوسی در شهر و زندگیشان مشاهده و لمس نکردهاند، وارد کرده و اسباب عقب ماندگی از فرآیند توسعه را در پی داشته است.
باید توجه داشت که بیماری سندروم کلانشهری، اصفهان را همچون دیگر شهرهای کشور درنوردیده و این امر عدم تحقق برنامههای چشمانداز شهری و در نهایت ناکامی در اجرای درست پروژهها و عدم تحقق برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت را برای مدیران شهری به همراه داشته است. بحران مدیریت آب، نابودی منابعآبی و پدیده فرونشست زمین، آشفتگی سیمای شهری، رشد مهاجرت، حاشیهنشینی، آلودگی هوا، آب و خاک، رشد نامتوازن و... طی سالهای گذشته تنها با اقدامات مُسِکنگونه زخمهای بدون درمان را بر پیکره نصف جهان برجا گذاشته است.
موضوع چالش آب در استان اصفهان، مسالهای است که طی دهههای گذشته در اثر بارگذاریهای غیرمجاز بر رودخانه، برداشتهای آب در بخش صنعت، آبیاری فضای سبز، تخلیه آبهای زیرزمینی، کاهش بارندگیها، سوءمدیریت، بیتدبیری و بهتبع عدم اجرای مصوبات شورایعالی آب؛ معیشت کشاورزان را هدف گرفته و هیچگاه عزمی جدی برای حل بحران آن در مدیران کشوری و استانی شکل نگرفته و راهکاری اساسی در قبال آن اندیشیده نشده است.
زایندهرود، زرینهرود و یا زندهرود؛ نامهای آشنای یکی از بزرگترین و پرآبترین رودخانههای مرکز ایران است که میلیونها سال از سرچشمه تا تالاب بینالمللی گاوخونی جریانی دایمی داشته و در فصول و ماههای پربارش، آب فراوانی را به صورت سیلابی وارد تالاب گاوخونی کرده و ضمن سیراب سازی این حوزه، خوان گستردهای برای انواع جانداران، زیستمندان و انسانها، فراهم میکرده و در مسیر طبیعی خود از دیرباز رگ حیاتی و عامل اصلی سرسبزی و حاصلخیزی اراضی کشاورزی بوده، اما بیش از دو دهه سوءمدیریت آبی و تصمیمات غیرکارشناسانه در این حوزه و مدیریت شهری، حیات تاریخی و زیستی اصفهان را تحتتاثیر قرار داده است.
در این شرایط کمبود منابع آبی هم در اصفهان خودنمایی کرد؛ مشکل آنقدر شدت یافت که ساکنان مناطقی از "کلانشهر اصفهان" و شهرهای همجوار، ساعتها، آبی برای مصرف نداشتند و یا با افت جدی فشار آب مواجه شدند، چالشی که مسوولان چاره آن را در آبرسانی سیار یافتند تا شاید با افت دمای هوا و نگاه آسمان گره کار باز شود و این روزهای سخت بیآبی بگذرد.
شاید تا چند سال پیش فکر این را نمیکردیم که روزی اهالی اصفهان فاخر به زایندهرود و زندهرود آب برای آشامیدن نداشته باشند و کمبود آب آشامیدنی در مقابل جمعیت این "کلانشهر" مسوولان را دست به دامن آبرسانی سیار کند. دیدن این وضعیت که شاید غیرممکن تصور میشد ناخودآگاه ذهن انسان را به روزهای سخت و بیآبی مردم سیستان و بلوچستان میبرد که شهروندان اصفهانی همانند آنان ظرف بهدست دنبال تانکرهای آب آشامیدنی هستند و یا ساعاتها زیرتیغ آفتاب سوزان چشم انتظار رسیدن تانکرهای سیار بودند.
اما با مدیریت بحران یا بحران مدیریت زنگ خطر مرگ تدریجی زمین در اصفهان بهعنوان نمادفرونشست در کشور مدتهاست به صدا در آمده، آمارها از وضعیت تکان دهنده دشت اصفهان- برخوار با تمرکز جمعیتی ۲.۵ میلیون نفر و وجود زیرساختهای استراتژیک همچون فرودگاه، ورزشگاه نقش جهان، پالایشگاه، نیروگاه، پتروشیمی و ... خبر میدهند، تا جایی که اسلامی مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی اصفهان با قاطعیت معتقد است؛ امروز اصفهان تنها شهری است که فرونشست زمین به داخل منطقه مسکونی آن نفوذ کرده و دیگر زمانی برای احیای آبخوان دشت اصفهان- برخوار نداریم و تنها تا سال ۱۴۰۹ و در خوشبینانهترین حالت تا سال ۱۴۱۸ فرصت برای نجات این آبخوان داریم.
اکنون که با حفاری چاههای غیرمجاز و برداشتهای غیرقانونی و بدون کنترل سرطان فرونشست زمین به مغز استخوان اصفهان رسیده و امروز شهری به قدمت تاریخ، در ظاهر و باطن میشکند و آرام آرام در زمین فرو میرود، پشت پرده عدم جلوگیری از چنین فاجعه هولناکی از سوی ارگانهای مرتبط همچون؛ سازمان محیط زیست و آب منطقهای، به زور و توان برخی از کارخانهها و ارگانهای همچون شهرداری اصفهان با حفاری حدود 85 چاه غیرمجاز در شهر اصفهان و آبیاری بیوقفه فضای سبز بازتاب دارد، اما براساس اولویتبندی باید دقیقا مشخص شود که آیا آبیاری فضای سبز امری ضروری است یا فرونشست زمین که با برداشت آبهای زیرزمینی و تخلیه آب از مخازن (آبخوان) بیش از حدمجاز به صورت تدریجی و مداوم در حال وقوع است.
امروزه شهر اصفهان وضعیت خوبی ندارد، در جاهایی که به شهر توجه شده موفق بودهایم اما در برخی موارد از مسایل مرتبط با توسعه پایدار یک شهر غفلت کردهایم، در برخی از مقاطع زمانی در اصفهان تلاش شد تا هر صنعتی به این استان بیاید و انباشته شدن صنایع در اطراف شهر اصفهان آلودگی هوا را فراهم آورده است.
آلودگی هوا زخم کهنهای در شهر اصفهان است که هرساله در پاییز و زمستان سر باز میکند و درد آن گلوی تمام شهروندان و موجودات زنده را میفشارد؛ در این زمان مسوولان مدیریت شهری همزمان با افزایش حجم آلایندههای زیست محیطی و صنایع دست به کار میشوند تا بلکه بتوانند با شعارها و جلساتی، مُسکّنهای مقطعی خود برای کاهش آلایندههای جوی به جامعه تزریق کنند، اما تنها ارایه راهکار تعطیلی مدارس در سالهای اخیر همواره از سوی مسوولان که انگار پنداشتهاند که ریههای اصفهانیها با دود و خاکستر مونس شده این روزها نفس کشیدن در شهر اصفهان را به شماره انداخته است و روند افزایشی روزهای ناسالم در اصفهان و شهرهای صنعتی پیرامون آن، شهر اصفهان را رکورددار آلودهترین شهر کشور کرده و "بحران آلودگی هوا" در این شهر تبدیل به کلاف سردرگم و پیچیدهای شده که باز کردن آن عزم ملی میخواهد.
در این میان برخورداری از هوای پاک، یکی از بدیهیترین و اصلیترین حقوق و از نیازهای ابتدایی زندگی انسانهاست. حقی که مدتیست در شهر اصفهان با اقدامات و تصمیمات اشتباه مدیریت شهری طی سالیان متمادی از یکسو و تغییر اقلیم و خشکسالی از سوی دیگر گرههای کوری به کلاف بزرگ آلودگی هوای اصفهان نادیده گرفته میشود. به طوریکه بر اساس اطلاعات شبکه پایش کیفی هوا، شهر اصفهان در ۷ ماهه اول سال جاری، یعنی از ابتدای فروردین تا آخر مهر ماه، تعداد روزهای ناسالم هوای اصفهان نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۷۴ درصد افزایش یافته که عدد نگران کنندهای است.
همچنین به گفته محمدمهدی امین معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه سال گذشته از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ با افزایش ۳۵ درصدی ذرات معلق با عنوان (PM) پیام ۲.۵ یا ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون میزان مرگو میر در اصفهان تقریبا دو برابر شده و از آمار ۶۸۳ نفری در سال ۱۳۹۷ به یک هزار و ۲۹۱ نفر در سال ۱۳۹۹ افزایش پیدا کرده است و مواردی همچون مرگ زودرس، ابتلاء به انواع سرطانها مانند سرطان ریه، بیماریهای مزمن انسداد ریوی مانند برونشیت، تشدید بیماریهای مزمن ریوی، بیماریهای قلبی و افزایش مراجعه به بیمارستان به دلیل بیماری قلبی و ریوی با آلودگی هوا مرتبط است.
براساس این گزارش موضوع سوال برانگیز این است که خسارتدیدگان از آلودگی هوا لطمه میبینند چه باید بکنند؟ قانونگذار در تبصره 2 ماده 29 قانون پیش گفته اعلام کرده است؛ در مورد جرایم مقرر در این قانون علاوه بر اشخاص حقیقی و حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست بر حسب مورد شاکی یا مدعی خصوصی در زمینه خسارات وارده بر محیط زیست میباشد و ماده 29 و تبصره اول آن صاحبان و مسوولان کارخانجات و کارگاههای آلودهکننده را علاوه بر پرداخت جزای نقدی، مسوول جبران خسارت اشخاص حقیقی و حقوقی نیز کرده است.
درحالحاضر عدهای عدم برنامهریزی مناسب، فعالیت صنایع فراوان، فقدان طرح جامع مبتنی بر مطالعات علمی، نبود مدیریت یکپارچه و نبود قانونگذاری و سیاستگذاری مناسب مدیریت شهری را از عوامل اصلی این چالش قلمداد میکنند و برخی دیگر، خودروهای تک سرنشین، اتوبوسهای دودزا و تاکسیها فرسوده را متهم اصلی این جریان میدانند. به راستی آلودگی هوای شهر اصفهان ناشی از چیست و چه راهکار اساسی به جز تعطیلی مدارس میتواند از میزان آلودگیها بکاهد؟
در این میان یکی از وظایف شهرداری اصفهان در کاهش آلودگی هوا انجام هرساله معاینه فنی خودروها و خروج اتوبوسهای دودزا و فرسوده از ناوگان حمل و نقل شهری است اما به نظر میرسد نه تنها نبود اتوبوس نو و عدم معاینه فنی آنها اولین و بزرگترین مشکلی آلودگیهای شهر اصفهان است که مسوولان مربوطه به آن اذعان میکنند بلکه اتفاقات مرگبار سقوط اتوبوس کهنه از پل چمران طی سالهای گذشته بلای جان مردم اصفهان شده است، اتفاق مرگباری که تنها شانس آن خالی بودن اتوبوس از مسافر بود، در غیر این صورت اصفهانیها با از دست دادن شمار زیادی از همشهریان خود باید به سوگ مینشستند.
با این وجود غیر از اتوبوسهای موجود که به سن فرسودگی رسیده است که بخشی از آنها به سبب نبود قطعات، منابع مالی لازم و فرسودگی زیاد از رده خارج نشدند؛ صفهای شلوغ در انتظار اتوبوسهای کهنه با عدم تهویهها، صندلیهای مناسب و انباشت شهروندان بدون فاصلههای اجتماعی طی همهگیری کرونا ویروس در ایام سرما و گرمای طاقت فرسا در داخل اتوبوسهای به تاریخ پیوسته؛ همواره چگونگی خدماترسانی سازمان شهرداری کلانشهر اصفهان از گلایهها و پرسشهای مردم اصفهان است که ماجرای بازسازی و استفاده دوباره از اتوبوسهای بنز قدیــمی در ناوگان اتوبوسرانی چیست؟ سر و صدا و دود در فضای داخلی این اتوبوسها زیاد است. چرا کمبود اتوبوس اصفهان، با خرید و ورود اتوبوسهای نـو و سالم برطرف نمیشود؟
همچنین از دیگر سو با تاکید مسوولان مدیریت شهری و رسانهها بر استفاده شهروندان از ناوگان حمل و نقل عمومی بهجای خودروی شخصی، مهم است خود این ناوگــان یکی از دلایل آلودگی هوای شهر نباشد. اتوبوسهای شهر اصفهان بهشکل مرتب معاینه فنی میشوند؟ پس چرا برخی دودزا و آلاینده هستند؟ دلیل تاخیر اتوبوسها در برخی خطوط چیست؟ آیا به سیستم گرمایش و سرمایش اتوبوسها توجه میشود؟ بعضی اتوبوسها در برخی خطوط بدنه دوده گرفته، صندلیهای کثیف و پردههای چرک دارند و بیشتر مسافران، دقایق طولانی در این فضا هستند، نظافت اتوبوسها چندوقت یکبار انجــام میشود؟ و اینکه چرا خدماترسانی به بالاشهر و پایینشهر، فرق میکند؟
بر این اساس به گفته مجید عموچی رییس اداره حمل و نقل همگانی شهرداری اصفهان با توجه به اینکه عمر هر اتوبوس بطور متوسط ۱۰ سال است باید هر سال ۱۰۰ دستگاه اتوبوس از رده خارج و ۱۰۰ دستگاه اتوبوس جدید خریداری شود؛ به علت قیمت بالای اتوبوس از سال ۱۳۹۷ تا کنون مجموعا ۱۲۵ اتوبوس برای شهر اصفهان خریداری شده است و کمبود ۱۱۰۰ دستگاه اتوبوس علت تاخیر در ایستگاههای اتوبوس است. اما اگر بخواهیم سیستم متعادل و توزیع متوازن خدماترسانی پایدار را در کلانشهرها داشته باشیم باید به سیاستهای تعریف شده از سوی رهبر معظم انقلاب به صورت کامل عمل کنیم و این در حالی است که برخی مسوولان تنها به یک بند از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در حوزه سیاست افزایش جمعیت توجه دارند.
از این رو سالهاست که هر شهرداری با تکیه بر منصب قدرت در اصفهان بدون تنها نگاهی به شاخصههای توسعه یافتگی "کلانشهر"ها در کشورهای توسعه یافته در گفتههای خود از واژه "جهانشهر" برای نصف جهان استفاده میکند و اینکه اصفهان میتواند بهعنوان یک جهانشهر، اقتصاد کشور را متحول کند و روابط کشور را با دیگر کشورها به خوبی تنظیم کند. اما سوال این است که شهر اصفهان که اکنون از کلانشهری تنها سیاست افزایش جمعیت را در حوزه سیاست خودش گنجانده تا چه میزان در توسعه یافتگی زیرساختهای شهر عملکرد موفقی داشته است مگر نهاینکه عدم پیشرفت زیرساختها در کلانشهرها، حاشیهنشینی را که همواره یکی از معضلات جوامع شهری از نظر امنیت، اشتغال و مسایل فرهنگی و اجتماعی است را گسترش میدهد.
از سوي ديگر بايد در نظر داشت كه افرادی كه از روستاها مهاجرت میكنند، اکثرا به دليل وضعيت نامناسب اقتصادی كه دارند، نمیتوانند در مراكز شهرها سكونت داشته باشند و حاشيه نشينی همواره پايگاهی برای توليد آسيب های اجتماعی مانند قاچاق، دزدی و ديگر آسيبهای اجتماعی به حساب می آيد، تا جايی كه در برخی از موارد نيز باعث ايجاد تظاهرات يا اعتراضات دسته جمعی شده است، چرا كه حاشيه نشينان بهدليل شرايط نامناسبی كه دارند، همواره مستعد برگزاری تظاهرات هستند. اما سوال مهم این است که چرا قاسمزاده شهردار اصفهان تاکید کردند؛ مهاجرت بحثی جدی روی میز کار من است و برطبق تصمیمات مقرر شده در شهر را به روی مهاجران نبندیم. البته تلاش ما این است که نخبگان و سرمایهگذاران به شهر اصفهان وارد شوند.
در همین راستا به گفته ناهید تاجالدین از نمایندگان سابق مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی حدود نیم میلیون نفر حاشیهنشین در استان اصفهان بهویژه در شرق تهدیدی بزرگ برای کلانشهر اصفهان است که مسوولان شهری برای مقابله با مشکلات اجتماعی ناشی از حاشیه نشینی گسترده باید برنامهریزی جدی داشته و حاشیه نشینان را به شهروندان مشارکتپذیر اجتماعی تبدیل کنند.
وحید قبادیدانا معاون وزیر و رییس سازمان بهزیستی دولت دوازدهم اعتیاد، طلاق، بیکاری، حاشیهنشینی و آسیبهای اجتماعی را بهعنوان پنج آسیب نیازمند توجه بیشتر در کشور و در اولویت برنامهها میداند و درباره آسیبهای اجتماعی در سکونتگاههای غیر رسمی به علت وضع معیشتی ساکنان و کمبود امکانات رفاهی هشدار میدهد.
از دیگر سو اینکه چنانچه درهای کلانشهر اصفهان برای مهاجرت سرمایهگذاران گشوده شده است این چالش جدی را باید مدنظر قرار دارد که نیاز سالانه به ۱۰ الی ۲۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در استان اصفهان نقل محافل اقتصادی استان اصفهان قرار گرفته که تنها به گفتن آن بسنده و به راهکاری عملی و موثر ختم نمیشود. «نرخ سرمایهگذاری در اصفهان پایین است» و این جمله همچنان از اشارات اصلی اقتصاددانان و نمایندگان اصفهان به عنوان معضل زیربنایی مسایل اقتصادی و صنایع این استان مطرح میشود که راه برون رفت آن به راه انداختن قطار «سرمایهگذاری» با ریلهای رفع «سرمایه گریزی» در استان است. که برآیند تازهترین آمارها نشان میدهد، اصفهان به عنوان یکی از قطبهای صنعتی، گردشگری و علمی کشور از مناطق پر ظرفیت برای سرمایهگذاری است اما بر اساس جدیدترین آمارها در این زمینه، اصفهان در لیست 10 استان آخر قرار گرفته است.
باید یادآور شد که طی سالهای اخیر بروکراسیهای سختگیرانه اداری و بیدلیل سازمان شهرداری اصفهان نه تنها سبب سرمایهگریزی سرمایهداران از شهر اصفهان شده بلکه بحث پروژههای نیمهتمام استان اصفهان و نبود اعتبار کافی برای اتمام آنها به داستان غمانگیز این روزهای شهر اصفهان بدل شده و از میان پروژههایی که سالها در استان بر زمین مانده و تکمیل آنها نقش فراوانی در بهبود وضعیت اشتغال و معیشت مردم نصفجهان دارد ۳۰۰ پروژه که فقط با ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار امکان بهرهداری دارند عدم تامین این میزان اعتبارات برای اتمام آنها از سوی دولتمردان بسیار تاملبرانگیز است.
حکایت پروژههای نیمهتمام در استان اصفهان موضوع جدیدی نیست، پروژههایی که بخشی از آنها ملی و تعدادی هم استانی است، اما حجم انبوهی از پروژههای عمرانی نیمهتمام سالهاست که در اصفهان جاخوش کرده و لقب سرزمین پروژههای نیمهکاره برپیشانی نصفجهان حک کرده، شاید مردمانش عادت دارند سالها چشم انتظار پروژههایی باشند که فقط در پس وعده و وعیدها باقی میماند.
سالیان سال شاهد مسابقه کلنگزنی قارچگونه پروژهها و ابرپروژههای ملی و استانی اقتصادی و عمرانی که طول عمر عملیاتی برخی آنها بیش از 20 سال میگذرد در نصفجهان بودهایم. اما کمکم با فروکش کردن منابع مالی، رکود، تورم، نبود نقدینگی و سوءمدیریتها فیتیله ساخت و سازها پایین کشیده شد به نحوی که اکنون ۵۱۸ پروژه نیمهتمام در استان اصفهان در پیچ و خم و بنبست اعتبارات و استقبال بدون دغدغه بروکراسی از سرمایهگذاران سرگردان مانده است.
براساس این گزارش به نظر میرسد که عدم شاخصهها و مولفههای توسعه یافتگی شهر یا به اصطلاح شهرداران اصفهانی جهانشهر به همین موارد ختم نمیشود و توزیع عادلانه در آراستن فضای سبز و زیباسازی محیطی در مناطق شهر وجود ندارد چراکه مناطقی را داریم که طرحهای متعدد و غیرکاربردری در بحث زیباسازی دارد و اجرا میشود و از سوی دیگر در برخی مناطق از حداقلها محروم هستیم. بر اساس اطلاعاتی، 3 هزار و 600 هکتار فضای سبز در اصفهان وجود دارد اما مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز اصفهان آن را با 4 هزار هکتار رند کردند، مگر اینکه در این مدت 300 هکتار به اصفهان اضافه کردند اما مسوولان مرتبط باید بفرمایند این میزان در کجای کلانشهر اصفهان قرار دارد؟
همچنین به گفته علی صالحی، عضو ششمین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان نحوه نظارت بر قراردادهای اجرای خدمات و برون سپاری ارایه خدمات به مردم و در حوزه دقت اجرای قراردادها و انتخاب پیمانکار و مبحث اجرای قراردادها باید تجدید نظر صورت گیرد. چراکه نارضایتیهای مردم را به همراه داشته است که به نظر میرسد در فضاسازی و زیباسازی به ویژه در حوزه مناسبتهای ملی کمکاری جدی و چشمگیری را داشتهایم. همواره در حوزه نگهداری و تعمیرات بهویژه زیرساختهایی که شهرداری تهیه میکند و هماهنگی شرکتهای خدماترسان، مواردی وجود داشته اما هنوز هم باوجود موضوعات و مباحثی که در این زمینه مطرح شده است همچنان هیچ هماهنگی صورت نگرفته است.
قابل ذکر است؛ درباره مشکلات فاضلاب اصفهان اینکه فاضلاب خام و پساب خام به دلیل آنکه فلز سنگین و هزاران مشکل دیگر دارد مورد استفاده قرار نمیگیرد. تصفیه خانه سپاهان شهر که تا کنون 2 بار افتتاح شده کارش این است که فاضلاب و پساب را تصفیه میکند که نزدیک به آب شرب است؟
سوالی دیگر این است که درخصوص رینگ چهارم باید اجماعی استانی نسبت به آن داشته باشیم. شهرستانهای فلاورجان، برخوار، شاهین شهر، خمینی شهر و میمه نیز درگیر هستند که باید از ظرفیت آنها برای تکمیل این رینگ استفاده کنیم. در صورتی که این رینگ تکمیل شود میتواند نقشی که برایش در بحث ترافیکی و راحتی مردم تعریف کردهایم را ایفا کند که این موضوع به حرکت ما در بحثهای اجماع سازی استانی و استفاده از ظرفیتهای ملی باز میگردد.
به عبارت دیگر دلیل این حجم تضییع بیتالمال از سوی شهرداری اصفهان چیست؟ مثلا بحث پیادهرو سازیها، در خیابان نشاط پیادهرویی که تمیز بود و هیچ مشکلی نداشت را تخریب کردند و اکنون 2 میلیارد و 600 میلیون تومان شاهد هزینه کرد پول بیتالمال هستیم؟ چه دلیلی دارد که ما پویش اسکن از وضعیت پیادهروهای مناسب شهرمان نداریم و دوباره باید کند و کاو کنیم و این هزینه را بر روی منطقه انجام دهیم.
از سوی دیگر بحث آسانسورهای پلهای عابر پیاده که یاد داریم قرار بود که این پلها به صورت مکانیزه و BOT باشد، چه دلیلی دارد دوباره در این بخش هزینه کنیم؟ همچنین در بحث پروژههای عمران در این سالها برآوردی را به ما دهید که آیا پروژههای عمرانی- فرهنگی اکنون آب رفتهاند یا در همان فضای شتابان گذشته حداقل به لحاظ حجمی و ریالی در حال پیشروی است؟
براساس این گزارش مردم بحث آرامستانهای محلی را مطرح میکنند که این سازمان شهرداری مسوول آرامستانهای شهر اصفهان بوده و گویا تمرکز بر دادهها و آمارها تنها بر روی آرامستان اصلی شهر یعنی باغ رضوان است و به سایر توجه نشده، سوال این است که آیا توسعه آرامستانهای شهری در برنامه شهرداریها هست یا خیر؟
همچنین درباره بحث پسماند خشک و میزان جمع آوری پسماند، سوال این است که آیا با این خدم و حشم پسماند خشک را با این همه هزینه به خوبی جمعآوری میکنید یا دورهگردها آن را جمع میکنند؟ چقدر از قبل جمع آوری پسماند خشک عاید شهرداری میشود و آیا اصلا میتواند هزینههای خود را تامین کند؟ چقدر فرآوری آن میتواند ارزش افزوده داشته باشد؟
در پایان با عنایت به اینکه آلودگی آب، خاک و هوا، از بین رفتن تنوع زیستی، طبیعت و محیط زیست زاییده فعالیت و توسعه شهرها هستند، بر این اساس باید طراحی شهری به صورت هنر و دانشی تعریف شود که وقف ارتقای کیفیت محیط کالبدی در شهرها شود. آبادانی را سمت و سو ببخشد و شهری زیست پذیرتر را برای مردم فراهم کند و در عین حال در راستای اهداف توسعه پایدار زیست محیطی باشد.
کارشناسان معتقدند که توسعه شهری اصفهان برپایه ارزیابی زیست محیطی شکل نگرفته و هیچ یک از شاخصهای زیست محیطی توسعه پایدار مورد توجه نبوده است، وجود صنایع متعدد و بیآبی زایندهرود و خشکی گاوخونی از عمده مشکلات زیست محیطی شهر اصفهان است که به دنبال توسعه شهری پدید آمدهاند با این حال طی سالهای اخیر برای تبدیل شدن اصفهان به شهری زیست پذیرتر اقدامات چندان مناسبی صورت نگرفته است.