پاندمی کرونا بعد از دو سال سخت در دنیا که به مرگ بیش از ۶ میلیون نفر منجر شد و نزدیک به نیم میلیارد نفر را مبتلا کرد، هنوز ادامه دارد. نمودار سینوسی آن با موجهای افزایشی و کاهشی در حرکت است. آمار مرگ و میر کرونا در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا کم شده و در عوض اینبار در آسیایشرقی در کشورهایی مثل کره جنوبی، هنگکنگ و حتی ژاپن بیشتر خودنمایی میکند. این دادهها نشان میدهد که وضعیت کرونا ناپایدار است و با وجود نگاههای خوشبینانه مبنی بر افول پاندمی کرونا، نباید زود قضاوت کرد.
در ایران پس از گذر از ۶ پیک سخت که آخرین آن پیک امیکرون بود، آمار موارد ابتلا و مرگ کمتر شده اما در برخی روزها نمودارها صعودی است. در دو سال گذشته کرونا جان بیش از ۱۴۰ هزار عزیز هموطن را گرفت و حداقل بر اساس موارد شناسایی شده، هفت میلیون نفر بیمار شناسایی شدند. آماری که به نظر می رسد میزان واقعی آن به مراتب بیشتر است به خصوص در پیک امیکرون که به نظر میرسد اکثریت بزرگی از جامعه مبتلا شده اند.
با این حال آمارهای رسمی وزارت بهداشت میگوید؛ میزان مرگ کرونا در نیمه فروردین امسال به حدود روزی ۳۷ تا ۵۴ نفر رسید اما نشانههایی از روند افزایشی هم دیده میشود، حدود دو هزار نفر نیز همچنان در بخشهای مراقبتهای ویژه کرونایی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند.
با این وجود مدارس کشور همزمان با پایان تعطیلات نوروزی طی رکوردشکنی و افزایش چشمگیر سفرهای اعیاد نوروز، از 14 فروردین 1401 به آموزش حضوری بازگشتند؛ اینبار اما طبق روال دوران قبل از کرونا یعنی هر روز، در ساعات کامل و بدون فاصلهگذاری فیزیکی میان دانشآموزان، به طوری که صادق ستاریفرد، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش، اعلام کرد؛ که همه مدارس ملزم به ارایه آموزش حضوری هستند و کارشناسان مناطق و شهرستانها به مدارس سرکشی میکنند. هر مدرسهای هم که در بازگشایی و ارایه آموزش حضوری اهمال کند، طبق ضوابط با آن برخورد میشود و هر دانشآموزی هم که به مدرسه نیاید، غیبت میخورد. از دو دانشگاه صنعتی شریف و علامه طباطبایی که رسما گفتهاند از تاریخ مقرر کلاسها را حضوری برگزار نخواهند کرد اگر بگذریم، تقریبا هیچ صدای مخالفی علیه این بازگشایی به گوش نرسید؛ مخصوصا از مدارس که مقابل تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا تمکین محض کردند.
بنابراین تصمیم قریبالوقوع بازگشایی اجباری مدارس و دانشگاهها به خصوص اجرای آن بدون رعایت فاصلهگذاری فیزیکی با عدم استقبال برخی از دانشآموزان و خانوادهها روبرو شده و شماری از کارشناسان نیز به زمان آغاز نحوه اجرای آن انتقاداتی کردند به طوری که یک اپیدمیولوژیست صراحتا تاکید کرد؛ "این بازگشایی در وقت نامناسب و بدون در نظر گرفتن تدبیرهای لازم انجام شده است. باید برای آموزش حضوری مراکز آموزشی تا دو هفته بعد از تعصیلات صبر میکردند تا ببینیم آیا در جامعه افزایش انتقالی رخ میدهد یا خیر و اگر شواهدی از افزایش انتقال شاهد بودیم، نباید بازگشایی را انجام میدادیم."
در این میان یکی دیگر از مسایلی که موجب افزایش نگرانیها شده عدم نظارت بر شرط واکسینه بودن یا داشتن تست pcr منفی برای سفرهای نوروزی است که ستاد ملی مقابله با کرونا تعیین کرده بود و همچنین مسوولان وزارت آموزش و پرورش با این توجیه که اغلب دانشآموزان به خصوص دوره متوسطه واکسینه شدهاند اعلام کردهاند که در کلاسهای درس نیازی به رعایت فاصلهگذاری فیزیکی نیست.
در حالی که در بخشنامه آموزش و پرورش برای بازگشایی مدارس، شرط فاصلهگذاری فیزیکی حذف شده، پیشتر کانون صنفی معلمان هشدار داده بود که بازگشایی مدارس "پیامدهای هولناکی" خواهد داشت. به گفته این کانون، در بسیاری از مدارس شهرهای بزرگ 40 دانشآموز در یک کلاس حضور دارند. همچنین در بیانیه کانون صنفی معلمان تاکید شده بود که بسیاری از این مدارس فاقد امکانات اولیه تهویه و فاقد فضای آموزش کافی و مناسب برای رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
اما با وجود دیدگاههای درست کارشناسان از پیامدهای منفی تحصیل مجازی و لزوم بازگشایی مدارس، همواره نمایندگان مردم اصفهان در مجلس نیز طی روزهای گذشته این موضوع را به مسوولان آموزش و پرورش استان اصفهان گوشزد و یادآوری کردهاند که کرونا تمام نشده و همچنان این ویروس خطرناک در جامعه در حال چرخیدن است و ادامه تحصیل حضوری در شرایط کرونایی زمانی ایرادی به آن وارد نخواهد بود که به معنای واقعی دستورالعملهای کرونایی در مدارس رعایت شود.
در همین راستا بابک عشرتی، متخصص اپیدمیولوژی گفته بود: «احتمال شیوع سویه جدید کرونا وجود دارد و با توجه به اینکه سرایتپذیری این ویروس بسیار بالاست، امیدوار هستیم بعد از تعطیلات عید نوروز آینده شاهد موج جدیدی از بیماران کرونایی در بیمارستانهای کشور نباشیم.»
پس از پایان یافتن تعطیلات، این باور غلط به جامعه القا شده که کرونا در سراشیبی سقوط است و به پایانش نزدیک شده، حال آنکه بنا بر اظهارات حمید سوری- عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، به علت تغییرات ژنتیکی که رخ داده است و وجود زیر واریانت BA2 اُمیکرون که قابلیت گسترش و انتشار بیشتری دارد، افراد حساس جامعه هنوز در خطر هستند و هیچ شواهدی مبنی بر اینکه اپیدمی در حال حذف است، وجود ندارد.
همچنین این اپیدمیولوژیست درباره زمان احتمالی وقوع پیک هفتم بیماری، با توجه به تعطیلات، سفرها، افزایش تماسها، دید و بازدیدها می گوید: احتمالا این پیک در اواسط اردیبهشت رخ میدهد و وقوع آن بین دو تا ۶ هفته طول میکشد.
مطابق آمارها، هنوز حدود ۶ تا ۸ میلیون نفر واکسینه نشدهاند و کمال حیدری معاون بهداشت وزارت بهداشت گفته است: «با وجود برنامهریزی ویژه وزارت بهداشت و فراهم بودن همه امکانات، حدود ۲۲ میلیون نفر برای تزریق نوبت سوم واکسن کرونا اقدام نکردهاند.» این درحالی است که از هنگام گسترش زیرسویه اُمیکرون موسوم به BA2 در آمریکا نسبت به افزایش احتمالی موارد جدید ابتلا و شیوع مجدد بیماری هشدار داده شده و به نظر میرسد این زیرسویه، حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد از سویه اُمیکرون سرایت بالاتری دارد.
بر این اساس دکتر علیرضا ناجی، رییس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی معتقد است: در بروز واریانتها و زیرسویههای جدید اُمیکرون آنچه اهمیت دارد، اقناع جامعه است، برای آنکه بتوانیم آنان را برای دریافت دُز سوم ترغیب کنیم. به گفته او، سطح پوشش واکسیناسیون، یکی از دلایلی بود که اُمیکرون نتوانست در دنیا نسبت به دلتا و جمعیتی که آلوده کرده موجب مرگ و میر شود، براین اساس باید واکسیناسیون را حتما کامل کرد و دُز بوستر بسیار ضروری است.
شایان ذکر است؛ سویه جدید XE ترکیبی از ۲ زیرسویه BA1 و BA2 اُمیکرون است، به این معنا که سویه ترکیبی از ۲ ویروس یا سویه متفاوت تشکیل شده و ویژگیهای هر دو را داراست. همچنین ۲۹ مارس سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که میزان انتقال XE ممکن است ۱۰ درصد نسبت به زیرشاخه غالب فعلی BA2 اُمیکرون بیشتر باشد.
در این وضعیت؛ اصلیترین نگرانی خانوادههایی که همچنان در برابر فرستادن فرزندان خود به مدرسه مقاومت میکنند، حذف فاصلهگذاری فیزیکی و تعداد بالای جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس مدارس دولتی است، چرا که آنها معتقدند؛ ویروس کرونا یک واقعیت عینی است و تاکنون جان دهها هزار شهروند ایرانی را گرفته و طبیعی است والدین نگران سلامتی فرزندان خود در محیط پرتراکمی همچون مدرسه باشند و مدارس دولتی توانایی کافی را برای رعایت پروتکل های بهداشتی از جمله تامین مواد ضدعفونی کننده، شستوشوی دست و ماسک برای دانشآموزان بهویژه در مناطق محروم ندارند و برخی از کلاسهای درس 25 متری با 30 تا 35 دانشآموزش در حال تحصیل فاقد سیستم تهویه هواست!
از سوی دیگر دانشآموز کلاس اول دبستان توانایی مراقبت از خود، ضدعفونی و شستوشوی دقیق دستها و زدن ماسک بهمدت طولانی را ندارد، آیا مسوولان به این مسایل و وضعیت نابسامان مدارس دولتی فکر کردهاند؟ طبیعی است در مدارس غیردولتی و خاص بهدلیل جمعیت کم دانشآموزان در کلاسهای درس اوضاع بهتر خواهد بود.»
همچنین عدهای از والدین مقطع ابتدایی که از مخالفان سرسخت بازگشایی حضوری مدارس هستند، مطرح میکنند؛ که 1.5 ماه باقیمانده از سال تحصیلی نیازی به بازگشایی مدارس نبود و آموزش حضوری به این شکل باید از مهر ماه و همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید اجرا میشد، بازگشایی مدارس آنهم بلافاصله پس از پایان تعطیلات بزرگترین اشتباه دولتمردان بود، جمعیت کلاسهای درس مدارس دولتی بالای 30 و 35 نفر است و دانشآموز دبستانی توانایی مراقبت از خود را ندارد.
در این میان آنچه نگرانی والدین را در وانفسای فراز و نشیب جهش پیک کرونا ویروس فزونی داده است مسدودی تمام راههای آموزشی در فضای مجازی است. چرا آنها براساس گفتههای مسوولان میگویند دانشآموزانی که علایم دارند، نباید در مدرسه حضور پیدا کنند و از سوی دیگر تمام آموزشهای غیرحضوری کنسل شده است! در این صورت، تکلیف دانشآموزی که به دلیل ابتلاء باید چند روز در منزل قرنطینه باشد و در مدرسه حضور پیدا نکند، چیست؟ با تعطیل شدن آموزشهای غیرحضوری چگونه باید فرآیند آموزشی خود را انجام دهد.
این خانوادهها تاکید میکنند؛ آموزشوپرورش نباید عجولانه عمل میکرد، مشخص است که پس از سفرهای نوروزی شرایط برای بازگشایی مساعد نیست و از سوی دیگر حذف شرط فاصله گذاری و نادیده گرفتن واکسیناسیون دانش آموزان، این تصور را بهوجود آورده که برای مسوولان تصمیمگیر صرفا مقوله افت تحصیلی مهم است و سلامتی در مرتبه چندم اهمیت قرار دارد. آنان گوشزد میکنند که با این شیوه برنامهریزی و تصمیمگیری مسوولان، خواه ناخواه به جامعه این پیام غلط داده میشود که کرونا پس از دو سال دیگر اهمیت خود را از دست داده و یا همچنان مهم است؛ اما به دلیل افت تحصیلی باید به هر قیمتی در کلاسهای درس حاضر شد، حتی اگر امکان رعایت فاصله گذاری میان دانشآموزان مهیا نباشد!
این موارد در شرایطی اتفاق افتاده که زیرسویه جدید اُمیکرون دغدغه تازهای ایجاد کرده است. افزایش شهرهای قرمز کرونایی و حذف فاصلهگذاری میان دانشآموزان در مدارس و عدم تکمیل واکسیناسیون دانشآموزان، میتواند عواقب بدی به همراه داشته باشد.
بر این اساس دکتر محمد وجگانی- دبیر بورد ایمنی شناسی کمیته علمی کرونا، امیدوار است که بیماری از حالت پاندمیک خارج شده و به حالت اندمیک برسد، اما پرهیز از عجله و شتابزدگی را در اعمال تصمیمگیریها ضروری خوانده و میگوید: «گاهی خیلی شتابزده تصمیمگیری میشود و به همین منوال تصمیمات هم شتابزده اجرا میشود. ما میتوانیم مدارس را بازگشایی کنیم ولی به عنوان مثال چه اجباری وجود دارد که کلاسهای کنکور و امثال آن هم حضوری برگزار شود؟ قطعا و مسلما تصمیمات میتوانند پلکانی و با تامل اجرا شود و ما امیدوایم این عملکرد مشکل ایجاد نکند. درحال حاضر شدت و آسیبزایی کووید۱۹ در سطح دنیا کاهش یافته است و امید میرود که بیماری از حالت پاندمیک خارج شده و به حالت اندمیک برسد.»
در شرایطی که رعایت پروتکلهای بهداشتی کرونا، کمرنگ شده، وزارت بهداشت در گزارشی از وضعیت شیوع کووید - ۱۹ در کشور، از افزایش بستریها در ۱۲ استان و بالا رفتن میزان فوتی در تهران خبر میدهد. براساس این گزارش، در هفته آخر فروردین ماه یعنی هفته ۱۱۲ اپیدمی کرونا، ۱۲ استان شامل یزد، بوشهر، همدان، مرکزی، لرستان، تهران، خراسان رضوی، سمنان، هرمزگان، فارس، اصفهان و اردبیل با افزایش موارد بستری کرونا مواجه شدند و در ۱۴ استان موارد مثبت فوت کرونا گزارش شد؛ بهطوریکه تعداد موارد بستری ۲۰۶۸۶ نفر، بستری جدید ۳۰۴۶ نفر و فوتیها ۲۸۲ نفر بود. در استان تهران هم در این مدت، تعداد موارد سرپایی مثبت شناسایی شده ۹۱۴ نفر، بستری جدید ۵۳۲ نفر و فوت جدید ۷۱ نفر اعلام شد. این گزارش نشان میدهد که در استان تهران، موارد بستری افزایش بارز داشته و موارد فوت هم بالا رفته است. همچنین اعلام میشود که بروز موارد بستری به حد متوسط کشور صعود کرده و میزان مرگومیر از متوسط کشور بیشتر شده است.
بر این اساس علیرضا ناجی، رییس مرکز تحقیقات ویروسشناسی بیمارستان مسیحدانشوری با استناد به همین آمارها، اما میگوید که تمام نشانهها برای ورود به یک پیک جدید در کشور وجود دارد: «نمیتوان گفت هماکنون در یک پیک جدید قرار داریم، اما به سمت آن در حرکت هستیم. از ۳، ۲ هفته پیش تعداد شهرهای قرمز در حال افزایش است و از ۲۰ به ۳۶ شهر و حالا هم به ۵۵ شهر رسیده است. تعداد شهرهای نارنجی هم افزایش پیدا کرده است. اینها نتیجه سفرهای پیش از عید و در تعطیلات نوروز و همچنین رفتوآمدها در یک ماه گذشته است. در این مدت رفتارهای بهداشتی مردم اصلا مناسب نبود. همه اینها در شرایطی است که ما هنوز تاثیر بازگشایی مدارس و دانشگاهها را مشاهده نکردهایم. باید منتظر بود و دید که اپیدمی به چه شکلی جلو میرود.»
ناجی از اینکه نسبت به شیوع کرونا، عادیانگاری صورت گرفته، انتقاد میکند و میگوید: «یکی از مکانهایی که این عادی انگاری به آن ضربه میزند، مدارس است. در مدارس شرایط فاصلهگذاری و تهویه مناسب وجود ندارد، ماسکزدن دانشآموزان بهدرستی انجام نمیشود، واکسیناسیون برای گروههای سنی پایینتر اجباری نیست و در نهایت بیتوجهی به این موارد، منجر به افزایش آمار ابتلا میشود. تا یک ماه دیگر، نتیجه این بیتوجهیها مشخص میشود و شیوع کرونا را شدت میدهد.»
بهگفته این ویروسشناس، سناریوی پیکهای سوم، چهارم و پنجم در حال رخدادن است؛ البته در پیکهای قبلی تیم واکنش سریع وجود داشت که بهصورت فوری وارد عمل میشد و از مناطق پرخطر بازدید میکرد، حالا همان تیم هم دیگر منحل شده است.
ناجی در توضیح بیشتر درباره فعالیتها و اقدامات موثر درباره تیم واکنش سریع کرونا، میگوید که این تیم بهطور مستقیم زیرنظر وزیر وقت بهداشت فعالیت میکرد و در دوره قبلی راهاندازی شد: «من یکی از اعضای این تیم بودم که در کنار سایر متخصصان در بخشهای اپیدمیولوژی، ریه، عفونی و... فعالیت کردم. این تیم از پیک چهارم شروع شد و تا پیک پنجم هم ادامه داشت، اما بعد از آن دیگر فعالیتی ندارد. در آن مدت، تیم واکنش سریع به استانهای اراک، سمنان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و... سفر کرد؛ یعنی مناطقی که با افزایش شیوع مواجه شده بودند. در آنجا عملکرد بخشهای اجرایی ارزیابی و تلاش میشد تا وضعیت مدیریت شود. البته معاونتهای بهداشت دانشگاههای علومپزشکی هم میتوانند همین کار را انجام دهند، اما آن زمان وزیر وقت بهداشت، تصمیم گرفته بود که یک تیم مجزا برای این بخش درنظر بگیرد که تشکیل آن موثر هم بود.»
این ویروسشناس در ادامه میگوید که یکی از مشکلاتی که آن زمان وجود داشت و اختلالاتی در کار ایجاد میکرد، در اختیار قرار ندادن اطلاعات لازم به تیمها بود: «ما در خود وزارت بهداشت مشکل داشتیم؛ چرا که اطلاعاتی که نیاز داشتیم به ما داده نمیشد. از سوی دیگر، ستاد ملی مقابله با کرونا، توصیههایی را که کمیته علمی مقابله با کرونای وزارت بهداشت، به آنها ارایه میداد جدی نمیگرفت و توجهی نمیکرد؛ البته هنوز هم چنین وضعیتی وجود دارد.»
بهگفته ناجی، زمانی که موارد ابتلا رو به رشد است، نباید تنها نظارهگر بود، باید به سرعت وارد عمل شد: «افزایش مراجعههای سرپایی به درمانگاهها، بالا رفتن موارد بستری و فوتیها و... همه نشانههای شدت گرفتن بیماری است. همه اینها در شرایطی است که هماکنون میزان بیماریابی و تستگیری بهشدت کم شده و اقدام موثری برای بالا رفتن تعداد شهرهای قرمز نمیشود.»
براساس این گزارش طی دو سال گذشته در پی تعطیلی مدارس به سبب شیوع کرونا، بسترهای آموزش در کشور ناگزیر به سمت فضای مجازی و استفاده از شبکههای اجتماعی رفت، راه حلی که ضمن آن، تدریس از طریق ارسال فایل صوتی و تصویری برای دانش آموزان در شبکه اجتماعی به جای تدریس چهره به چهره و حضوری انجام میشود و صاحبنظران آن را در کوتاه مدت موثر اما در درازمدت آسیبزا میدانند. ولی در حالی که بازگشایی بیچون چرایی مدارس همراه با نگرانی از کرونا پیشروی دانش آموزان، اولیا و مربیان آنهاست، این سوال در ذهن ایجاد میشود که بازگشایی مدارس با آموزش حضوری یا مجازی، کدام یک به صواب نزدیکتر است!