• جمعه 7 ارديبهشت 1403
  • الجمعة 18 شوال 1445
  • Friday 26 April 2024
اجتماعی

تكدي گري چهره شهررا زشت مي كند

   10 اسفند 1395  242

باورهاي ديني مردم باعث شده كه كمك به متكديان را به عنوان صدقه و رفع بلا، به طور روزمره در سرلوحه كارهاي خود قرار دهند و موجب شده تكدي و فقر مآبي در جامعه بيش ازپيش رواج يابد.

امروزه شاهد پشرفت هاي قابل ملاحظه كشورهاي غرب در بخشهاي مختلف صنعت، تكنولوژي، ارتباطات، فناوري اطلاعات‌ و همچنين ارتقاء سطوح فرهنگي و اجتماعي آنان ميباشيم.

اين امري بديهي است كه مشغله كاري باعث كاهش انحرافات اجتماعي مي شود وكمك شاياني نيز به بالا رفتن سطح فرهنگ عمومي مي كند.

اين امر عمده ترين دليل براي كاهش تكدي گرايي دركشورهاي پيشرفته مي باشد، همچنين با توجه به اينكه ساكنان مشرق زمين نسبت به ساكنان مغرب زمين احساساتي تر مي باشند، همين امر باعث شده كه در بين سرزمينهاي شرق تكدي گري رونق بيشتري داشته باشد.

متاسفانه تكدي گري دربين مردم ايران پررنگ تر جلوه مي دهد و باورهاي ديني مردم باعث شده كه كمك به گدايان را به عنوان صدقه و رفع بلا، به طور روزمره در سرلوحه كارهاي خود قرار دهند و موجب شده تكدي و فقر مآبي در جامعه بيش ازپيش رواج پيدا كند.

عواملي چون مهاجرت روستاييان به شهرها، كمبود بازاركار و تعطيل شدن كارخانجات موجود، اعتياد و . . . باعث شده كه در اصفهان تكدي گري بعنوان يك شغل دراقشار ضعيف رواج پيدا كند.

قرآن يكي از علل و عوامل تكدي گري را فقر و نيازمندي انسان ها همراه با نوعي نگاه به شخصيت هاي انساني تحليل و تبيين مي كند، به اين معنا كه ريشه تكدي گري هر چند كه به ظاهر فقر و بي نوايي و نياز به برآورده آن است ولي ريشه رواني و شخصيتي نيز دارد.

به اين معنا كه افراد و اشخاصي به تكدي گري روي مي آورند كه از نظر شخصيت انسان هاي متعادل و سالم اجتماعي نيستند، زيرا انسان هاي سالم و با شخصيت اجتماعي هر چند كه در فقر و فاقه به سر برند، به سوي پديده تكدي گري روي نمي آورند.

فقر و بي نوايي در تحليل قرآني تنها مي تواند به عنوان يك انگيزه و سبب مطرح شود ولي اين مساله موجب نمي شود تا شخص به سوي تكدي گري روي آورد، زيرا تكدي گري كه با شخصيت رواني و اجتماعي انسان ارتباط تنگاتنگي پيدا مي كند، امري دور از شرافت و كرامت انساني است.

انسان سالم و با شخصيت هرگز براي به دست آوردن لقمه ناني به تكدي اقدام نمي كند و گدايي را ابزار و وسيله اي براي برآورد نيازهاي خود قرار نمي دهد، از اين رو بسيار ديده شده كه انسان هاي فقير و بي نوايي كه نيازهاي بسياري آن ها را احاطه كرده است ولي آنان به تكدي و گدايي رو نياورده اند.

قرآن با توجه به شخصيت سالم انسان ها و كرامت و شرافت انساني به اين مساله فرهنگي و اجتماعي توجه مي دهد كه چگونه انسان هاي فقير با شخصيت حاضر نمي شوند به تكدي رو آورند.

قرآن از مومنان مي خواهد كه تنها توجه خويش را به سوي گدايان مبذول نكنند، زيرا در جامعه افراد نيازمند بسياري هستند كه از نظر فرهنگي و اجتماعي و شخصيتي به چنان جايگاهي رسيده اند كه براي رفع نيازهاي خويش دست به سوي ديگران دراز نمي كنند.

آنان با آن كه نيازمند هستند ولي عفت اشان به اندازه اي است كه خودنگه دارند و به سوي ديگران براي رفع نياز دست دراز نمي كنند.

اگر كسي به آنها نگاه كند گمان مي كند كه دارا هستند و نياز ندارند در حالي كه واقعا نيازمند مي باشند، اين افراد مي بايست مورد نظر افراد جامعه قرار گيرند و صدقات را به اينها دهند.

در گزارش قرآن از وضعيت افراد فقير با شخصيت جامعه آمده است : للفقراء الذين احصروا في سبيل الله لايستطيعون ضربا في الارض يحسبهم الجاهل اغنياء من التعفف تعرفهم بسيماهم لايسئلون الناس الحافا و ما تنفقوا من خير فان الله به عليم (بقره آيه 273) صدقات براي آن تهيدستاني است كه در راه خدا محصور شده اند و نمي توانند براي كسب در آمد در زمين سير و سفر كنند، از ان جايي كه خويشتن دارند و فقر و بي نوايي خويش را آشكار نمي سازند، كسي كه از حالشان بي خبر است آنان را توانگر مي پندارد و تو از نشانشان بي نوايي آنان را در مي يابي، آنان با وجود نيازمندي شديد به اصرار از مردم چيزي نمي خواهند، اي مومنان هر مالي را كه انفاق كنيد خدا به آن داناست.

در اين تحليل قرآني هر چند كه يكي از علل و اسباب تكدي گري را فقر و بي نوايي اقتصادي اشخاص بيان مي كند ولي به خوبي نيز روشن مي دارد كه علت اصلي در تكدي گري را مي بايست در فقر فرهنگي و اجتماعي دو بخش از جامعه ديد.

نخست فقر فرهنگي و اجتماعي گروهي كه به تكدي گري رو مي آورند و براي برآورد نياز مادي خويش، شخصيت اجتماعي و كرامت و شرافت انساني خويش را زير پا مي گذارند.

دوم كساني كه از دارايي برخوردار بوده و در جهل و فقر فرهنگي و اجتماعي به سر مي برند.

آنان با ساده نگري به افراد جامعه و گذر سريع و شتاب آلود از اوضاع و احوال جامعه، تحليل درستي از موقعيت خود و جامعه نداشته و مسايل را ساده لوحانه ارزيابي و تحليل مي كنند.

از اين رو تنها با نگاهي به ظاهر افراد جامعه حكم به دارا بودن اشخاصي مي كنند كه تنها از روي تعفف و كرامت و شرافت انساني دست نياز به سوي اين و آن دراز نمي كنند.

اين آيه به رهبران و افراد داراي جامعه هشدار مي دهد كه ساده انگارانه اوضاع را تحليل نكنند، بسياري از افراد دارا و ثروتمند از آن جايي كه خود در شرايط و وضعيت خوبي به سر مي برند بر اين باورند كه وضعيت ديگران نيز مناسب و خوب است .

از اين رو در ضرب المثل ها نيز آمده كه سير را غم گرسنه نيست؛ سواره را غم پياده. به اين معنا كه سيران تحليل درستي از اوضاع و موقعيت گرسنگان ندارند.

قرآن از اين وضعيت به جهل و ناداني ياد مي كند. به اين معنا كه تحليل درستي از خود و ديگران نداشته و بر پايه اين تحليل دست به اقدام نمي زنند.

قرآن براي اين كه مساله تكدي گري را حل كند و يا به آن دامن نزند، از مومنان دارا مي خواهد كه نخست به مومنان عفيف و بي نوايان با شخصيت توجه كنند و از سوي ديگر با ستايش ايشان مردم را به سوي ايشان ترغيب و تشويق مي كند كه چنين رفتاري را در صورت گرفتاري سر مشق قرار دهند و از سوي ديگر نيز از مومنان مي خواهد كه از جهل و تحليل نادرست بيرون آيند و با تحليل و بررسي اوضاع خود و اجتماع، به فقيران عفيف كمك كنيد تا آنان به خاطر افزايش بي نوايي در خطر تكدي گري نيفتند و به اين وسيله به تكدي و گدايي پروري دامن زده نشود.


بنابراين راهكار قرآن را مي توان در چند چيز خلاصه كرد: اول آن تكدي گري را مساله فرهنگي و اجتماعي بدانند، دوم آن كه با مساله از راه تشويق و ترغيب به خودداري از تكدي گري برخورد كنند، سوم آن كه افراد ثروت را به موقعيت و مسايل اجتماعي آگاه سازند و آن را با اين مسايل درگير كنند، چهارم آن كه با پرداخت و كمك مالي به فقراي عفيف از گسترش تكدي گري و گداپروري جلوگيري به عمل آورند.

با اين همه قرآن دور نمودن خشونت آميز و طرد متكديان و گدايان را نادرست بر مي شمارد و از آن نهي كرده و به عنوان عملي ناپسند مذموم بر مي شمارد.

زيرا برخورد خشونت آميز و يا فيزيكي با متكديان بدون از ميان بردن عوامل و علل اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي آن خود افزايش بحران است و جامعه را به سوي مي كشاند كه در يك آن ممكن است منفجر شود.

جامعه اگر مسايل خويش را ريشه اي حل نكند و آن رابه خشونت به لايه هاي زيرين و پنهان سوق دهد، روزي اين معضل به گونه خطرناك تر سر باز مي كند و آسيب هاي بيش تري را بر جامعه تحميل مي كند.

قرآن براي رهايي از مساله تكدي گري و گدايي پيشنهاد مي دهد كه نيازهاي نيازمندان و بي نوايان از سوي جامعه اسلامي تامين گردد و راهي براي پيش گيري اين معضل ايجاد و فراهم گردد.( بقره آيه 273)

از سوي به مومنان ثروتمند حكم و فرمان مي دهد تا با تعاون و ياري ديگر افراد آنان را از وضعيت نابهنجار خارج سازند، تاكيد بر پيمان هاي برادري و ايجاد الفت ميان آنان به هدف تامين نيازهاي روحي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي صورت مي پذيرد.

اين روشي بود كه پيامبر در ميان مومنان انصار و مهاجر در نخستين دولت شهر اسلامي يعني مدينه اجرا كرد و جامعه اسلامي مدينه از فوايد و آثار آن بهره برد.

به گونه اي مومنان انصار برخي از خانه ها و اموال خويش را در اختيار مهاجران قرار دادند و وضعيت اقتصادي مدينه تا اندازه اي بهبود يافت.

اين به معناي گسترش فقر نبود، چنان كه اكنون برخي بر اين باورند كه اگر بخشي از ثروت سرمايه داران به طرق معقول و منطقي و قانوني در اختيار فقرا قرار گيرد به معناي تعميم فقر است، زيرا سخن از سرمايه گذاري از اموال ثروتمندان براي فقيران است و اين همانند دادن ماهي و هم ياد دادن ماهيگيري به فقيران است.

به اين معنا كه نبايد تنها به فقير ماهي داد و نه تنها ماهيگيري بلكه در وهله نخست براي رهايي از فقر كشنده ماهي اي داد تا جان گيرد و سپس در يك برنامه بلند مدت به وي ماهيگيري آموخت، پس مي بايست براي رهايي اي تكدي گري هم به مساله حال اين افراد توجه كرد و فقر شان را برطرف كرد و هم كار فرهنگي و اجتماعي كرد و آنان را به سوي كار و شغل آبرومندانه هدايت كرد.

از اين روست كه قرآن هم سخن از دادن مال و غذا به گدايان مي كند كه شكم آنان را اكنون سير كند.(حج آيه 36 ) و هم تلاش كرد تا با آموختن كاري و همكاري تعاون مومنان از دارايي برخوردار شوند و عزت نفس يابند( بقره آيه 273) .

بنابراين براي برخورد با پديده نابهنجار تكدي گري مي بايست در دو حوزه مختلف و با دو برنامه كوتاه مدت و بلند مدت كار ها را در ابعاد اقتصادي و فرهنگي پيش برد تا اين معضل اجتماعي ريشه كن گردد.

گردآوري: معاونت اجتماعي شهرستان اصفهان

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس