این درحالی است که رشد و توسعه این صنعت میتواند نقش موثری در حمایت از خانوارهای ایرانی و همچنین صنایع و فعالان اقتصادی داشته باشد. اما بررسی رشتههای بیمهای و کل سبد درآمد این صنعت نشان میدهد که بجز دو رشته بیمه شخص ثالث که رشتهای اجباری است و بیمه درمان سایر رشتههای بیمهای با اقبال اندک مردم مواجه شده است. در سایر کشورهای دنیا درکنار چنین رشتههایی پوششهای بیمه عمر و زندگی با استقبال بالایی از سوی مردم همراه است و همین عامل باعث افزایش سهم صنعت بیمه از تولید ناخالص داخلی شده است. زمانی که دلایل اندک بودن سهم بیمه در تولید ناخالص داخلی کشورمان را بررسی میکنیم شاید بزرگترین عامل نبود یک فرهنگسازی و اطلاعرسانی کامل و شفاف از نقش بیمه در زندگی مردم باشد. برهمین اساس در پرس و جو از مردم به این نتیجه میرسیم که عده کمی با قابلیتهای سایر رشتههای بیمهای آشنا هستند ضمن اینکه یک نوع بیاعتمادی نیز نسبت به این صنعت در میان مردم به چشم میخورد. در واقع عملکرد برخی از شرکتها یا نمایندگان آنها در فروش و انجام تعهدات بیمهای باعث شده است تا مردم بهعنوان مشتریان بالقوه این صنعت نگاه چندان مثبتی به بیمه نداشته باشند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، به گفته برخی از بیمهگذاران هنگامی که حادثهای رخ میدهد و زمان دریافت خسارت و عمل به تعهدات میرسد برخی از شرکتهای بیمه موانع تازهای پیش روی بیمهگذاران خود قرار میدهند و آنطور که آنها انتظار دارند از خسارت دریافتی بهرهمند نمیشوند. همچنین طولانی شدن فرایند رسیدگی به پروندههای خسارت و پرداخت خسارت نیز از جمله شکایتهای دیگری است که بیمهگذاران نسبت به صنعت بیمه دارند.
فرهنگسازی راه حل اصلی
در جوامع توسعه یافته یکی از مولفههای تاثیرگذار در اقتصاد ملی هر کشوری بالا بودن ضریب نفوذ بیمه است که البته برای افزایش ضریب نفوذ بیمه برنامه داشتهاند.
مدیرعامل یک بیمهگذار خصوصی درباره این موضوع معتقد است که هرچه شاخصهای رشد و توسعه در کشوری بالاتر باشد، وضعیت صنعت بیمه نیز بهتر خواهد بود. برهمین اساس برای بالابردن سهم بیمه از تولید ناخالص داخلی کشور نیازمند یک برنامهریزی بلندمدت هستیم. یکی از زیرساختهای این کار توسعه فرهنگ بیمه است که در کوتاه مدت ممکن نیست و باید از همان مرحله آموزش و پرورش آغاز و توسط رسانههای گروهی بسط داده شود.
ازسوی دیگر باید با کارهای ترویجی بیمه را در کشور جا بیندازیم. هماکنون زمانی که یک بلای طبیعی مانند سیل و زلزله در یکی از شهرهای کشور رخ میدهد، مردم سایر شهرها نسبت به حادثه دیدگان حس ترحم پیدا میکنند و ممکن است بخشی از کمکهای مردمی از این طریق به دست آنها برسد، اما اگر بتوانیم این حس را با بیمه عوض کنیم خیلی بهتر است.
بنابراین توسعه بیمه در کشور نیازمند یک فرهنگسازی جدی است و باید توسط مردم شناخته شود تا به آن اعتماد کنند. بخشی از این توسعه توسط نظام حاکمیت و مردم صورت میگیرد و بخش دیگر به فعالان صنعت بیمه برمی گردد که باید با ارایه خدمات بموقع و مطلوب رضایت و اعتماد بیمهگذاران را به دست آورند.
زمانی که میزان حق بیمه را با برخی از هزینههای غیرضروری خانوارها مقایسه کنیم میبینیم که بیمه هزینه چندانی ندارد. این درحالی است که بخشی از این حق بیمهها از طریق پرداخت خسارت دوباره به بیمهگذاران بازمی گردد.