• شنبه 15 ارديبهشت 1403
  • السبت 26 شوال 1445
  • Saturday 04 May 2024
اقتصادی

سه سد سکندری

   12 مهر 1395  488

گلشن بابادی- با سرعت هر آنچه تمام تر، در اتوبان ترکستان می تازیم! سوار بر اتومبیلی به نام؛ سد سازی. سدهایی که این روزها هر لحظه مسوول، مهندس، وزیر نیرو یا در کل هر کس که هوس ساختنشان را کند؛ می تواند سر کوچه، وسط چهارراه، دم بقالی، هرکجا که باشد و هر لحظه که بخواهد، احداثشان نماید! سدسازی هایی که در یکی دو دهه اخیر، در کشورمان بسیار رونق پیدا کرده اما غافل از آنکه رونق این بازار؛ کسادیست! سدهایی که هر چه می گذرد در کشور ما از رونقشان کاسته نمی شود؛ ادامه دهنده ی راه سدهایی است که سال ها پیش در نقاط دور و نزدیک جهان ساخته می شد. ساخت سد های بزرگ در جهان به دهه نخست قرن 21 باز می گردد، زمانی که تلاش هنگفت کشورهای در حال توسعه  باعث شد در کمتر از 60 سال تعداد سدها که در قرن بیستم به 5000 می رسید در قرن 21 به 52000 برسد؛ چرا که مهندسان و دولتمردان سد را نوعی غرور ملی و استیلای نبوغ انسانی بر طبیعت می دانستند و به منظور تامین کننده آب و برق، مهارکننده سیلاب ها، آباد کردن بیابان ها و... شیفته ی این موجودات انکرالهیکل شده و با چنگ زدن به جای جای زمین تعداد سدهایی که به دنیا تقدیم می کردند را روز به روز افزایش داده و صورت زمین را می خراشیدند.

از بزرگترین سد سازان جهان می توان ابتدا به چین با بیش از 19000 سد بزرگ و سپس آمریکا با 5500 سد بزرگ و بعد شوروی سابق و هند اشاره کرد. کشورهای مختلف جهان رودهای خود را با زنجیره ای از سدهای بزرگ و کوچک به اسارت کشیدند. غافل از آنکه ارز اندام کشورهایی که این چنین جنون سد سازی را با خود به قرن 21 آورده بودند به همراه سدهایی که می ساختند تخریب های اساسی در قلب محیط زیست کره زمین به جا می گذاشتند. این پیامدها بسیارند اما برخی از  اصلی ترینشان: تغییر در بالادست رودخانه تا مخزن، تغییر در محل مخزن و دریاچه، تغییر در پایین دست رودخانه، لرزه خیزی، تبخیر و شوری آب، انقراض نسل ماهی های رودخانه ای و مهاجر، پیامدهای هیدرولوژیکی، نابودی شیلات دهانه ها و دلتاها و از میان رفتن و حذف اراضی زراعی و باغی، جنگل ها و مراتع و تپه های مشرف به رودخانه و دره های اطراف در اثر زیر آب رفتن، ازمیان رفتن نقاط مسکونی و روستاها، زیر آب رفتن نقاط تاریخی و میراث فرهنگی و از بین رفتن زیبایی های طبیعی و... این ها همه، مشتی  از خروارها تخریب و تهدید منابع طبیعی و محیط زیست است، که جهان را به واسطه ی زورآزمایی این کشورها بر طبیعت متضرر کرد.

اما این کشورهایی که این چنین محیط زیست را با سدهایشان به سمت نابودی سوق دادند پس از چندی، زمانی که متوجه شدند سدسازی آب در هاون کوبیدن است و تنها مشکلات پایدار و اساسی اش به بار می نشیند. درحالی که از تب سوزان سدسازی می سوختند، کم کم به هوش آمده، فهمیدند که سد سازی چیزی جز زیان، نمی رساند. ایلات متحده امریکا که تا چندی پیش از ساخت و تجهیز سدها به شدت حمایت می کرد بیشتر از ده سال است که پروژه ای تحت عنوان حذف سدهای زیان آور در کشورش اجرا می کند.

و اما ما که متاسفانه هر آنچه پس از چندی در جهان منسوخ می شود را بعد از چند ده سال در کشورمان، با آغوش باز پذیرا می شویم؛ هنوز در تب ویروسی می سوزیم که از جان همه کنده شده و به جان ما افتاده است. ویروس سد سازی را که به تازگی به ما سرایت شده، دو دستی چسبیده ایم و با آنکه می دانیم و می بینیم که این ره که می رویم به ترکستان است؛ باز می رویم... سدسازی های صحیح و اصولی پیامدهای مرگباری برای محیط زیست دارند، حال آنکه ما نه تنها از پس ساخت اصولی، فنی و کارآمد سدها بر نیامده ایم بلکه با ساخت سدهای سکندری خورده ای چون، گوتوند و سیمره و 15 خرداد؛ درست در قلب ترکستان؛ سکنی گزیده ایم.

تقریبا 600 سد در کشور ساخته شده و بیش از 130 سد نیز در حال ساخت است، سدهایی که به گفته ی برخی مسوولین مشتی استخر بی فایده اند! و برخی دیگر نیز از مافیای سدسازی در ایران صحبت می کنند و آدم را به یاد فیلم پدر خوانده می اندازند؛ وقتی اصرارها بر ساخت سدهایی دیده می شود که مخالفت با آن شدید است اما به هر قیمتی این سدها احداث می شوند، شاید برای یک لحظه  به یاد این ادعاها و این پدر خوانده ها می افتیم و در می یابیم؛ چرا آنچه جایی نرسد فریاد است!

برسیم بر سر سه دسته گل به آب داده ی دولت های اخیر که یکی پس از دیگری به بار نابودی می نشینند و به نابودی می کشانند. سد 15 خرداد دلیجان، سد سیمره و بالاخره سدی که کارش از دسته گل و گلخانه گذشته و تبدیل به  گلستان شده؛ گلستان گتوند! سد 15 خرداد دلیجان که نمی شود به آن واژه سد را اطلاق کرد و بهتر است آن را برکه ای برای ماهیگیری بنماییم و آن را سد ماهیگیری دلیجان لقب بدهیم چرا که دیگر با توجه به حجم پایین آب، هیچ گونه برداشتی از آب این سد انجام نمی شود و بیش از 92درصد آن خالی است و15 خرداد را تبدیل کرده است به جولانگاهی برای ماهیگیران و ماهیگیری! البته اگر فضلاب شهرک ها و خونابه کشتارگاه های دلیجان بگذارد و دل ماهیان برکه 15 خرداد را خون نکند!

و سد سیمره ! سد سیمره، سدی که با 65 کیلومتر طول 6 هزار و 500 هکتار از اراضی زراعی و عرصه های ملی و مستحدثات را مستغرق کرد و خانه بیش از یک هزار و 22 خانوار روستاهای ایلام را با جمعیتی نزدیک به 5 هزار و 700 نفر، زیر آب برد و با 70 هزار تن سیمان ساخته شد و منجر به نابودی زمین و خانه های کشاورزانی شده بود که مسوولان زمین هایشان را با قیمت ناچیز خریداری کرده بودند. سیمره؛ بزرگترین پروژه سدسازی در استان ایلام که بزرگترین ضرر را به میراث فرهنگی این استان و کشورمان متحمل کرد! چرا که 150 محوطه باستانی که آثار غنی میراث فرهنگی را از ادوار پارینه سنگی، فرا پارینه سنگی، نوسنگی، مس سنگی، مفرغ، عصر آهن ادوار تاریخی اشکانی و ساسانی و دوره های اسلامی؛ در بر داشت، زیر آب بلعید! سیمره، زمین های حاصلخیزی که چند هزار سال تاریخ، در وجودشان مدفون بود را، به یک چشم به هم زدن قورت داد!

  البته ناگفته نماند که نماینده ایلام در مجلس در مورد افتتاح و آبگیری سد سیمره که منجر به نابودی آثار باستانی و مناطق کشاورزی می شد، هشدارداده و از این پروژه به عنوان یک پروژه بدون هیچ فکر و کارشناسی، نام برده بود. اما متاسفانه این هشدارها و مخالفت های مسوولین استان نیز دردی از غرق شدن سیمره، درمان نکرد . در آذر ماه سال 72 آغاز و تا سال 75 ادامه داشت و نهایتا در اسفند ماه 76 نتایج بررسی ها تصویب و وارد فاز اجرایی شد. در واقع تاریخ چند هزار ساله به 3 سال زمان برای مطالعات اولیه باخت و محکوم به غرق شدن، شد! 13 هزار و300 میلیارد ریال هزینه برای سدی شد که به علت رعایت نشدن مسایل فنی در ساختش و سربرآوردن آب از زیر کوه، آبگیری موفقی نداشت. این اعداد و ارقام از هزینه ها و اراضی غرق شده، شرم برانگیزترین شواهد موجود بر عدم کارشناسی بودن این سد است!

مردم روستاهایی که زمین ها و خانه هایشان به قیمت سر در آوردن آب از دل کوه تخریب شد، بعد از این پروژه مهندسی دقیق و بی مانند، خود ماندند و حوضشان. مسوولین؛ سدی که می خواستند را احداث کردند و زحمت تخریب همه چیز را به خوبی کشیدند، به تمام نکات ریز و درشت احداث سد، تسلط و آگاهی داشتند؛ جز اشتغال روستاییان که روستاهاشان زیر آب رفته بود! البته به تازگی فرماندار شهرستان سیروان خبر از بهره برداری12 طرح عمرانی خدماتی در سیروان داده است و همچنین برای روستاهای بخش کارزان نیز ایستگاه تقویت و پشتیبانی امواج شبکه های صدا و سیما جمهوری اسلامی راه اندازی شده است. به نظر می رسد چندین شبکه صداوسیما تحفه های باارزشی است، که به دست روستاییان ایلام به جای هزاران خانه و تاریخ چند هزار ساله داده ایم؛ اکنون دیگر روستاییان با خیال راحت می نشینند و خندوانه می بینند!

 اما مشکل اشتغال روستاییان با چند شبکه صداوسیما و روشنایی معابر و سایر طرح های به بهره برداری رسیده موجود حل نمی شود و به گفته استاندار ایلام: باید برای اشتغال مردم روستاهایی که به زیر آب سد سیمره رفته اند، اصولی چاره اندیشی کرده و زندگی مردم را دچار مشکل نکنیم. بی شک اکنون اشتغال بزرگترین مشکل روستاییان محسوب می شود. البته اگر مسوولین احداث سد سیمره اکنون نیز چون گذشته به سیمره علاقه داشته باشند و بکوشند تا برای اشتغال روستاییان راه حلی بنیادی پیدا کنند اگرهم بخواهند چشمانشان را چون گذشته بر حقایق سیمره ببندند باید به تک تک مسوولین و دست اندر کاران ساخت سد سیمره گفت: اختیار دارید روستاییان سیروان و کارزان و... نه مشکلی به نام اشتغال دارند و نه مسکن ! دور هم بودیم گفتیم  سدی احداث کنیم و تمام آثار باستانی یک منطقه چند هزار ساله را به همراه زمین های کشاورزی و خانه ها زیر آب ببریم! الحق که پس از این پروژه، شما حق را بر روستاییان این نواحی تمام کرده و دیگر در قبالشان مسوول نیستید!

 سیمره و 15 خرداد فراموشمان می شود، وقتی به شاهکاری به اسم گتوند می رسیم. سدی که به گفته، حمید گشتاسب، معاون مناطق حفاظت شده و زیستگاه ها سازمان حفاظت محیط زیست؛ نمونه ی بارزی از توسعه ناپایدار است و از ابتدای احداث آن نیز کارشناسان محیط زیست معتقد به غیر منطقی بودنش، بودند. نکته جالب آن که با تمام مخالفت ها، این سد که کمال نبوغ و مهندسی و مدیریت را می رساند بالاخره به هر قیمتی که هست احداث می شود. سدی که از ابتدای ساخت، بسیاری از اساتید حوزه آب و زمین شناسی دانشگاه چمران اهواز، خواستار توقف روند اجرا و ساختش شدند و دلیل مخالفتشان را وجود تپه نمکی به نام گچساران اعلام کردند که در امتداد مخزن این سد وجود داشت. کارشناسان به مسایل زیست محیطی و طرح های مطالعاتی پیش از احداث این سد معترض بودند، اما اعتراضاتشان هیچ ثمری برای گتوند نداشت و در واقع گتوند، سنگی است که ته چاه انداخته شده و هزاران عاقل هم نمی توانند بیرونش بیاورند... .

سد گتوند علاوه بر هزینه هایی که مانند سایر سدها بر کشور تحمیل کرد؛ هزینه های منحصر به فرد و جبران ناپذیری را نیز بر دستمان گذاشت. 18 روستا شهرستان مسجدسلیمان به زیر آب رفت و 9 روستا در حریم دریاچه این سد قرار گرفت.100  هکتار از زمین های مرغوب و حاصلخیز دشت عقیلی و آثار باستانی ارزشمندش زیر آب و صدها اصله درخت قطع و 700 هکتار جنگل سرسبز از بین رفت. این سوال پیش می آید که این همه تلاش برای نابودی بخاطر چه صورت گرفته است؟ برای چه؟ جواب روشن است برای آنکه نمک تولید کنیم!؟ شور همه ی بی تدبیری ها از دل کارون درآمد و با هزاران تن نمک که در آب سد حل می شود، علاوه بر آب سد؛ کارون نیز شور شده است.

یکی از بزرگترین پروژه های ملی که به گفته کیهان: عدم دقت در مطالعات اولیه این سد در نادیده گرفتن گنبدهای نمکی در مسیر، موجب شد علی رغم تمامی تلاش ها برای ساخت آن، امروز شاهد ایرادات اساسی باشیم. این کوه های نمکی باعث شده، سد گتوند کابوس وزارت نیرو باشد. انحلال گنبدهای نمکی همچنین، باعث بروز ترک خوردگی چند صد متری و رانش زمین و فرسایش نسبتا شدید و شسته شدن و نشست خاک شود.

مسوولین متولی ساخت سد گتوند تمامی ادعاهای مطرح شده را راجب به سازند نمکی گچساران رد می کردند و اصرار به ساخت سد داشتند و زمانی از خوابی که خود را به آن زده بودند، بیدار شدند که میلیاردها تومان بودجه صرف ساختن سد گتوند شده بود. این هم از آن اختیار دارید اشکالی ندارد هاست، میلیاردها تومان هزینه شده است، اگر برای تولید نمک هزینه نمی شد؛ بی شک باید جای دیگر، هزینه می شد !!

گل بود به "پتوی رسی" نیز آراسته شد. پتوی رسی در واقع دیواری حایل از خاک رس بود که به منظور جلوگیری از برخورد آب با سازند گچساران، دوباره با بی توجهی به صحبت های کارشناسان ساخته شد، چراکه کارشناسان ساختش را بی فایده می دانستند. پتوی رسی نیز نمک پاشیده بر زخم گتوند، را دوا نکرد. این فاجعه محیط زیستی زمانی فاجعه برانگیزتر می شود که اگر "پتوی رسی" تنها 5 متر نشست کند و بخشی از صدها میلیون تن نمک موجود در معدن به  رودخانه  کارون، وارد شود؛ شوری کارون به چند برابر خلیج فارس می رسد. میزان نمک حل شده در عمق پایین دریاچه پشت سد گتوند تا یکی دو سال قبل؛ بیش از 10 برابر شوری آب اقیانوس برآورد شده است. خواستیم گتوند را آباد کنیم؛ زمین هایش را به شوره زار تبدیل کردیم. که اگر علاجی برای این سد، نیابیم زمین های منطقه شمال خوزستان تبدیل به نمک زار می شوند.

این بسیار شگفت انگیز است در تمام کرات منظومه شمسی؛ هیچ جنبده ای نمی تواند از پس چنین کار غیر ممکنی برآید که مسوولین دولت های اخیر برآمدند. آخر چه کسی می تواند رود را به اقیانوس تبدیل کند؟! جلل الخالق که امروزه به سبب علم و دانش و کفایت مسوولین و مهندسان و شرکت های بزرگ کشورمان؛ در دریاسازی و اقیانوس زایی؛  به خودکفایی رسیده ایم که این بسیار عظیم و غیر قابل تصور است! حتی می توانیم این علوم باد آورده را به سایر کشورها، صادر کرده و با افتخار اعلام کنیم: هنر نزد ایرانیان است و بس؛ رودهایتان را به ما بسپارید تا پس از  19 سال هزینه و مطالعه و بررسی؛ یک کارخانه ی تولیدات نمک درجه یک به شما تحویل دهیم! البته درست که کشورهای پیشرفته سعی به شیرین کردن آب شور دارند اما هیچکدام تا بحال نتوانسته اند؛ در ره علم مهندسی و سد سازی به گرد پای ما برسند و از پس چنین کار خطیری برآیند. امروزه خدا را شاکریم از برکات دریاسازی و اقیانوس زایی وزرا و مسوولینمان!

17 میلیون تن نمک به زمین های آبخور این سد سرازیر شده و گفته می شود: 50 سال زمان لازم است که این سازند نمکی از بین برود. معصومه ابتکار معاون اول رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت از محیط زیست، خواستار بازنگری در احداث سد گتوند است و گفته است: چاره ای در این زمینه نداریم و مشابه این وضعیت در کشورهای مختلف جهان اتفاق افتاده؛ به طوری که در آمریکا بیش از 14 سد به علت مسایل زیست محیطی و احیای رودخانه ها تاکنون تخریب شده اند. البته باید گفت سدهای نامبرده احتمالا قبل از ساخت با آن همه مخالفت های کارشناسی و یک کوه نمک مواجه نبوده اند! البته اگر چاره ای نیست، شاید بهتر است 50 سال صبر کنیم تا سازند نمکی که پایش را از گلیمش دراز تر کرده و بیخودی وارد پروژه عظیم و پرطرفدار سد گتوند شده و خواسته خودسرانه وارد پروژه عظیم دریاسازی ما شود؛ خودش ذره ذره آب شود و برود پی کارش. البته اگر این گنبد نمکی که مقصر تمام این فجایع و تخریب ها و مشکلات است و این آبروریزی منحصر به فرد را پدید آورده تا50 سال دیگر حل نشود شاید، چاره آن است که یک خروس قندی از همان هایی که به دست مردمان روستاهای کارزان ایلام دادیم به گنبدهای نمکی گچساران هم بدهیم و به این کوه های نمک بگوییم: بچه ی خوبی باش و آرام آرام تا 50 سال دیگر حل شو ببینم...!

منابع:

Silenced rivers The ecology and politics of larg Dams-patrick McCully- افتتاح سد سیمره به بهای نابودی فرهنگ و زندگی مردم تمام می شودخبرگزاری خانه ملت - سدگتوند باید تخریب شودباشگاه خبرنگاران جوان - مافیای سدسازی کیست؟خبرگزاری تسنیم- سدگتوندکارخانه شورابه سازی .کیهان- آبگیری ناموفق سد سیمره ؛جام جم آنلاین- آخرین نفس های نیمه جان15خرداد-روزنامه دنیای اقتصاد- آینده سد15خردادقم در معرض تهدیدفاضلاب/محیط زیست منطقه خون آلود استخبرگزاری مهر- پاسخ مسولان سدسیمره به ابهامات پروزه خبرگزاری مهر- برای احداث سدنیروگاه سیمره 13هزارو300میلیاردهزینه شده است.خبرگزاری فارس- شمارش معکوس آبگیری سد سیمره.خبرگزاری خانه ملت- نیروگاه و سدسیمره خسارات مردم سیروان را پرداخت کند.خبرگزاری مهر- سرنوشت سد گتوند چه خواهدشد؟پایگاه خبری اعتدال- سدسیمره دربرگیرنده آثارغنی؛ سیستم آبرسانی5هزارساله؛100محوطه باستانی غرق شد. خبرگزاری میراث فرهنگی- ابتکار:خواستار بازنگری در سدگتوندهستیم آفتاب.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس