• جمعه 14 ارديبهشت 1403
  • الجمعة 25 شوال 1445
  • Friday 03 May 2024
سیاسی

ایران و آمریکا، تقابل یا تعامل

   04 شهریور 1397  907

کیاست - مهدی محمدی- ایالات متحده آمریکا هیچ گاه دست از حمایت پهلوی ها برنداشت، اما وقتی دیگر کار از کار گذشت، انقلاب اسلامی مردم ایران را به رسمیت شناخت اما با پذیرفتن شاه مخلوع یک اشتباه استراتژیک مرتکب شد و هیزم آتشی را فراهم کرد که باقیمانده روابط او با ایران را به خاطره ها سپرد. گروگان گرفته شدن کارکنان سفارت آمریکا را اگرچه بعضی نقل قول ها به برخی تحریکات و اختلافات بین گروه های پیروز انقلاب اسلامی ربط داده و می دهند اما اولین تاثیر آن در بیرون رانده شدن طیفی از انقلابیون طرفدار رابطه با غرب از ساختار نوپای جمهوری اسلامی هویدا شد. طولانی شدن گروگانگیری و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ملت ایران، فرصت های متعددی را از دو طرف برای کاهش تنش و ادامه رابطه گرفت تا جایی که مرحوم صادق طباطبایی در خاطرات یا مصاحبه های خود با اشاره به نیاز جیمی کارتر برای حل این معضل، از نشانه هایی پرده برداشت که قرار بود زمینه ای باشد برای محکومیت عراق در حمله به ایران و آزادی کارکنان سفارت این کشور که با تغییر برنامه های شهید رجایی در سفر به نیویورک، این تلاش های غیرمستقیم به بن بست خورد و در نهایت با سپرده شدن این مساله به مجلس، بیانه الجزایر فصل پایانی روابط ایران و آمریکا را تا آن روز رقم زد، بیانه ای که هنوز منتقدان خود را دارد و بسیاری نقش بهزاد نبوی و طیف چپ انقلاب اسلامی را در تدوین آن برجسته می دانند.

اما ظاهرا ایران و آمریکا قرار نبود نسبت به هم بی تفاوت باشند، در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ایالات متحده بر خلاف پیمان مودت بین دو کشور، با استراتژی جنگ بدون پیروز به یاری سران حزب بعث آمد، حزبی که برساخته اتحاد جماهیر شوروی بود و از یکی از راهبردهای اعلامی آن، نابودی اسرائیل! اما آمریکا و رییس جمهور جمهوری خواه آن در حالی به کمک سوسیالیست های بعثی آمدند که تا چند سال پیش جلوگیری از قدرت گرفتن عراق به ویژه در بخش کردستان، جزو سیاست های ناگفته ولی غالب آنها بود.

ریگان که شاید ریاست جمهوری خود را تنها مدیون طولانی شدن گروگانگیری و بی حیثیت شدن کارتر در این پرونده بود، در مقطعی تلاش کرد با فروش غیر مستقیم اسلحه به ایران و فرستادن مک فارلین به ایران، مسیری را در رابطه با ایران باز کند که باز هم رقابت های درونی مانع از ادامه این روند شد، افشای این مساله که بسیاری آن را به مهدی هاشمی و طیف حامی او نسبت می دهند، دوباره سرنوشت رابطه ایران و آمریکا به دست بادها سپرد، بادهایی که ریگان را در قصه ایران- کنترا به لرزش در برابر کنگره واداشت و با طولانی شدن جنگ عراق علیه ایران، آمریکا را وارد معرکه کرد و دوباره پای او را به خلیج فارس گشود.

پس از جنگ نفت کش ها و حضور مستقیم ناوگان دریایی ایالات متحده به بهانه حفاظت از جریان آزاد نفت در تنگه هرمز، انهدام یکی از سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس و هدف قرارگرفتن دو ناوچه ایرانی توسط آنها، لحظه ای تلخ برای سال ها راه هرگونه مذاکره و یا حتی گفتگو در باره آن را بست. سقوط هواپیمای مسافربری ایرانی با شلیک موشک از ناو آمریکایی، جایی برای مذاکره یا حتی کاهش سطح تنش بین دو کشور باقی نگذاشت. روسای جمهور آمریکا یکی پس از دیگری وضعیت اضطراری میان دو کشور را تمدید می کردند و هر بار لیست اتهامات و تحریم های خود بر علیه دولت و اقتصاد ایران می افزودند.

تحریم ها و کارشکنی های مختلف آمریکا در راه تجارت دیگر کشورها برای مدت ها ادامه پیدا کرد، زمانی بوش پدر و در رزوگاری بیل کلینتون، اما یازده سپتامبر برای این رابطه مانند فصلی جدید بود، جهان برآمده از جنگ سرد در تقلای ساختن پارادایم ها نو بود که ناگهان تروریسم پرده تازه ای بر نمایش افزود، حالا همه جا صحبت مبارزه با افراط گرایی است، افغانستان و عراق با فاصله کمی از هم سقوط می کنند و بوش پسر در نطقی بی سابقه، تمامی تلاش های ایران برای مدیریت فضای بین دو کشور را با محور شرارت خواندن ایران نادیده می گیرد. روزنه های همکاری یا حداقل نوعی از همپوشانی منافع با این سخنرانی بسته می شود و بوش پسر، بازی تازه ای را با سلسله اقدامات مخرب خود در برابر ایران آغاز می کند.

مذاکرات سعدآباد در مورد پرونده هسته ای ایران با همین کارشکنی ها به محاق می رود و ایران با پافشاری بر حق غنی سازی خود، وارد جنگ تحریم های فلج کننده می شود، پرونده این کشور به شورای امنیت سازمان ملل می رود تا جایی که در زمان اوباما، سخت ترین تحریم های بین المللی علیه یک کشور شکل می گیرد. ناآرامی های پس از انتخابات 2009 در تهران و چند شهر دیگر ایران باعث می شود تا آمریکا برای ضربه زدن به ایران مصمم تر از قبل وارد صحنه شود و تنش بین دو کشور به شکل بی سابقه ای افزایش پیدا کند.

در اواخر دولت دهم (دولت دوم محمود احمدی نژاد) اوباما از طریق عمان کانالی بین دو کشور می گشاید تا شاید بتواند پای خود را از مساله هسته ای ایران بیرون بکشد، کانالی که در دولت اول حسن روحانی تبدیل به مذاکرات هسته ای موسوم به مذاکرات 5+1 می شود.

تصاویر پیاده روی وزرای خارجه دو کشور، موجی از حیرت را در جهان به بار می آورد، رییس جمهور دمکرات آمریکا در حالی با همراه شرکای اروپایی خود و البته چین و روسیه به توافق برجام با ایران می رسد که علی الظاهر قرار است در صورت اثبات نتیجه بخش بودن برجام، آمریکا و ایران در مورد دیگر مسایل مورد اختلاف با یکدیگر به گفتگو بنشینند.

اما شانس برجام در مبارزات انتخاباتی تبدیل به تخم مرغ شانسی برای رقبای انتخاباتی در آمریکا شده، هر کدام از نامزدهای انتخابات چه در مبارزات درون حزبی و پس از آن، موضع خود را در برابر این قرارداد اعلام می کنند، سخت تر از همه اما دونالد ترامپ، تاجر و بیزینس معروف آمریکایی است که برجام را قراردادی خفت بار می داند و لغو آن را جزو برنامه های اصلی خود می خواند. شکست هیلاری کلینتون که داستان ال گور و بوش پسر را به ذهن متبادر می کند، ماراتنی را آغاز کرده که با مراسم سوگند ترامپ در کاخ سفید، میرود تا رابطه دو کشور از دو جهان بینی متفاوت را تبدیل به مسابقه ای مشت زنی کند.

این مسابقه مشت زنی که با رقص شمشیرهای سعودی ها در کنار رینگ همراه است، صحنه ای کامل از ناهم زبانی دو کشور و نابخردی طرف آمریکایی در شناخت دشمنان خود است، تنها دمکراسی خاورمیانه و یگانه کشوری که هیچ دخالتی در شکل گیری و تداوم تروریسم منطقه ای ندارد ایران است. ملتی که دشمنی ذاتی با مردم مغرب زمین در ساحت تمدنی آن وجود ندارد، ایرانیان هستند. در حالی ایران خود یکی از قربانیان تروریسم به شمار میرود و در چند دهه گذشته، هزینه های بسیاری برای مقابله با آنان پرداخت کرده، ایالات متحده چشم خود را بر شراکت بنیادی و راهبردی دوستانی چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی می بندد.

اسناد ویکی لیکس، گوشه هایی از تلاش های مقامات عرب منطقه را را بر ملا کرده اند که از آمریکا می خواهد سر مار( ایران) را قطع کند و حالا ولیعهد تندرو عربستان در پی خریدهای بیسابقه تسلیحاتی از آمریکا میخواهد تا فشارها بر ایران را افزایش دهد و آمریکا بدون توجه به نقش مثبت در ایران در سرکوب داعش و نجات عراق از دام آنها یا تلاش های این کشور برای تضعیف تندروهای سلفی در سوریه، خود را وارد بازی ای کرده است که باعث به وجود آمدن علامت سووال های بسیاری در اذهان ایرانیان شده است. پرسش هایی از دلیل سوگیری و دگماتیسم ایالات متحده در برابر تلاش های مثبت ایران برای رفتار مسوولانه در خاورمیانه که گاه در میان نخبگان آمریکایی یا اروپایی نیز مطرح می شوند.

ترامپ حالا با خروج برجام از چندین سو تحت فشار قرار گرفته است، یکی شرکای اروپایی و دیگری چین و روسیه! او با اینکه توافق برجام را بدترین توافق تاریخ می داند، از سوی دیگر ایران را به مذاکرات بدون پیش شرط دعوت می کند و همچنان راه تقابل با ایران را ادامه می دهد.

در این میان، آمریکا با از دست دادن فرصتی بی نظیر برای حل مشکلات خود با ایران، بار دیگر بر بی اعتمادی ایرانیان به مذاکره با این کشور مهر تایید زده و با تشدید تحریم ها و اقدامات تنش آمیزش نه تنها گرهی از کار خود نمی گشاید بلکه گره بر گره می افزاید.

با همه اینها هنوز هستند کسانی که امیدوارند با ادامه رفتار منطقی ایران در برابر آمریکا و به بن بست رسیدن تلاش های مخرب آمریکا که بالاخره خود را در شکست رقص شمشیرها و نیاز ترامپ به حل مسایل خود در خاورمیانه نشان خواهد داد، راهی برای آغاز فصلی تازه در روابط ایران مثابه هارتلند و آمریکا در مقام یکی از سه قتصاد عمده جهان گشوده شود.

این راه که در صورت گشوده شدن می تواند به روابطی توام با احترام متقابل و مملو از منافع مشترک ختم شود اما مخالفان بسیاری نیز دارد، عربستان سعودی و اسرائیل را می توان عمده ترین دشمنان این رابطه به شمار آورد که در صورت بهبود شرایط بین این دو قدرت، باید شاهد تابانده شدن نور افکن های افکار عمومی غرب بر کارنامه های دهشت بار حقوق بشری و تروریستی خود باشند. از سوی دیگر روسیه یکی از اصلی ترین کارت های بازی خود را از دست خواهد داد و نخواهد توانست سیاست های منطقه ای خود را با معامله بر سر ایران کاهش دهد.

دراین صورت اروپا و آمریکا خواهند توانست شریکی مطمئن برای صلح در منطقه آشوبزده خاورمیانه بیابند، شریکی که نشان داده در ضمن پایبندی به تعهدات منطقه ای و بین المللی، هیچ منفعتی در ایجاد آشوب و درگیری و صدور بحران برای خود متصور نیست و آینده نشان خواهد داد که سرمایه گذاری در کشوری با قدرت نرم و سرمایه انسانی تحصیل کرده، تا چه حد می تواند چشم انداز صلح جهانی را به پیش ببرد.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس