• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
اقتصادی

تجهیزات فرسوده صنایع، مانع رشد اقتصادی

   18 آبان 1395  255

مجتبی نیک اقبال - این روزها در حوزه اقتصاد، واژه «بهره‌وری» را بیش از هر زمان دیگری می‌شنویم. واژه‌ای که اغلب فعالان اقتصادی ایران با آن غریبه هستند. البته این غریبگی سابقه طولانی دارد؛ شاید از حدود 50 سال گذشته به این سو، فعالیت‌های صنعتی، معدنی و به‌ویژه کشاورزی هیچ‌گاه با بهره‌وری همراه نبوده است. عدم بهره‌وری در ایران - با همه منابع طبیعی و غیرطبیعی موجود- دلایل بسیاری دارد؛ از نبود دانش لازم بگیرید تا تحریم، وجود تجهیزات کهنه و ارزان بودن منابع و اسراف آن. البته در این بین، فرسودگی تجهیزات و ماشین های صنعتی، دلیل عمده بهره وری پایین محسوب می شود. سوال مهم این است که اگر دلیل بهره‌وری پایین در ایران، فرسودگی تجهیزات تولید است پس چرا اراده‌ای برای نوسازی آن وجود نداشته و ندارد؟ شاید در وهله نخست پاسخ دهید که ایران با تحریم‌های اقتصادی روبرو بوده و تحقق این امر امکان نداشته است؛ اما باید گفت پیش از تحریم‌ها نیز دولت‌ها هیچ‌گاه آن‌طور که باید توجهی به نوسازی صنایع، معادن و کشاورزی نداشته‌اند و همین موضوع باعث شده تا به‌تدریج قدرت رقابت‌پذیری تولیدکنندگان و صنعتگران ایرانی در بازارهای داخلی و خارجی کاهش یابد. شاید بی‌توجهی به نوسازی صنایع در ایران، ریشه در فرهنگ و دیدگاه ایرانیان داشته باشد؛ به ‌عبارت ‌دیگر این نگاه در اغلب ما وجود دارد که از هر وسیله‌ای بدون توجه به عمر مفیدش، تا آنجا که امکان داشته باشد استفاده می‌کنیم و هیچ توجهی به هزینه‌ها و مضراتی که ایجاد می‌کند، نداریم؛ جالب است اسم این کار را بهره‌وری می‌گذاریم. امروزه از صنعتگری که در استان اصفهان فعالیت اقتصادی دارد و با استفاده از دستگاهی که 20 یا 30 سال پیش ساخته شده است، به تولید ادامه می‌دهد، چطور می‌توان انتظار داشت بهره‌وری را در دستور کارش قرار دهد و محصولات خود را با قیمت رقابتی صادر کند؟ حال اینکه همان دستگاه آنقدر فرسوده است که نه‌تنها نمی‌تواند محصول با کیفیت تولید کند، بلکه اتلاف انرژی آن در حد فاجعه است. شاید هزینه‌های گزاف انرژی و قطعی برق، آب و گاز کارخانه‌ها و تولیدی‌ها چندان بی‌ربط به این موضوع نباشد. با همه این مشکلات، دولت هدف‌گذاری بلند پروازانه ای در زمینه رشد اقتصادی و افزایش صادرات داشته است؛ باید متذکر شد با تجهیزات فرسوده صنایع، معادن و کشاورزی که هم‌اکنون باید بازیافت شوند، رشد اقتصادی 8 درصد که مد نظر دولت است کاملا غیرممکن یا حداقل قابل تامل! است. تردیدی نیست که بخش عمده‌ای از رشد اقتصادی کشور وابسته به افزایش صادرات است؛ در این زمینه نیز باید تاکید کرد که با بهره‌وری پایین و هزینه بالای تولید (که بخش مهمی از آن به دلیل نبود فناوری روز در کشور است) هدف‌گذاری دولت برای رسیدن به صادرات 50 میلیارد دلاری در سال جاری نیز خواب شیرینی است که به ‌زودی پایان می‌یابد. از سوی دیگر باید این نکته مهم را در نظر داشت که واحدهای صنعتی به دلیل رکود اقتصادی، قدرت مالی چندانی ندارند و در توانایی آنها نیست که ماشین‌ها و دستگاه‌های فرسوده را کنار بگذارند و تجهیزات خود را نوسازی کنند. از این ‌رو نقش دولت و به ‌ویژه «سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» در این زمینه بسیار پررنگ است. یکی از مهم‌ترین اقداماتی که دولت می‌تواند در زمینه نوسازی صنایع داشته باشد، پرداخت «یارانه نوسازی صنایع» است؛ البته سال‌هاست که دولت این یارانه را پرداخت نمی‌کند. همچنین ارایه وام ارزان‌قیمت به صنایع کوچک و متوسط (منحصرا برای نوسازی تجهیزات) راهکار دیگری برای بخشیدن جان تازه به جسم خسته صنعت کشور است. همچنین در بخش معدن نیز که امروزه تشنه تجهیزات مدرن است، باید تصمیم‌های جدی گرفته شود؛ چراکه وجود 57 میلیارد تن ظرفیت در این بخش می‌تواند تکیه‌گاه مناسبِ دولت برای رسیدن به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال باشد. با این ‌حال جای بسی تاسف است که  پس از اجرای پنج برنامه توسعه هنوز نسبت به کشورهای حوزه خلیج‌فارس از صنایع فرسوده‌ای برخورداریم که نه‌تنها منابع انرژی کشور را هدر می‌دهند، بلکه با تولیدات بی‌کیفیت و غیررقابتی، که حاصل دستگاه‌های کهنه و بی‌جان است، روزبه‌روز حضور ایران را در بازارهای بین‌المللی کم‌رنگ‌تر می‌کند. در پایان باید باز هم گفت که بخش بزرگی از ایجاد بهره‌وری در گرو نوسازی تجهیزاتی هستند که سال‌ها پیش باید بازنشسته می‌شدند. البته از این مهم نگذریم که نوسازی هر چیزی به دیدگاه نو نیاز دارد.

تفکر توسعه

دولتمردان ایرانی تحقق توسعه کشور را در گرو ورود تکنولوژی، احداث راه، جاده و آسمان خراش، افزایش تعداد دانشگاه ها و دانشجویان، توسعه صنایع و... می دانند؛ بله درست است؛ برای رسیدن به توسعه، همه این موارد به علاوه موارد مهم دیگر لازم است. اما مهم ترین عنصر در راه رسیدن به توسعه یک کشور «فکر توسعه یافته» است. ۳۷سال از انقلاب شکوهمند اسلامی می گذرد و در طی این مدت، صدها میلیارد دلار درآمد نفتی، گازی، معدنی و... به دست آورده ایم؛ اما حاصل آن چه شد؟ به تعداد فارغ التحصیلان و مهندسان ایرانی نگاه کنید و توجهی هم به نیروی کار جوان کشور داشته باشید؛ مگر نه اینکه منابع انسانی و انباشت سرمایه از لازمه های توسعه است؟ پس چرا کشور ما هنوز به معنای واقعی این واژه دست نیافته است؟ ما در پنجاه سال گذشته همه ابزارهای لازم را برای توسعه داشته ایم، به جز فکر توسعه یافته؛ کشور ما نیاز به‌ افرادی دارد که تفکر توسعه ای داشته باشند. محمدرضا پهلوی تا حدودی چنین بود؛ اما یک جای کار او می لنگید؛ بله او تنها توسعه مادی را در دستور کارش قرار داد و هیچگاه به توسعه فرهنگی نیندیشید. با این حال با روند کنونی امید زیادی به «قرار گرفتن در مسیر توسعه» دارم. البته این توسعه برای مدتی عوارضی هم دارد که بلای جانمان خواهد شد. مدت آن را نمی دانم؛ بستگی به ظرفیت مردم دارد.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس