کیاست - ثریا قنبری - آموزش و پرورش ایران سالهاست کودکان را در سن 6 سالگی تحویل میگیرد و بعد از 12 سال موجوداتی تحویل جامعه میدهد که عمدتا توانایی زندگی و تصمیمگیری ندارند و در واقع این نظام تمایل دارد دانشآموزان بله، چشم قربانگو تربیت کند تا در هدایت آنها دچار مشکل نشود. چرا آموزش و پرورش ایران هنوز هم نتوانسته مطابق استانداردهای بینالمللی و علوم روز دنیا به روز شده و دانشآموزان را مطابق زمان خود پرورش دهد؟ سوالی که بسیاری در پی یافتن پاسخی برای آن هستند.
هیچ همتی برای اصلاح نظام آموزشی نمیشود
نظام آموزشی ایران، بیش از آن که به پرورش انسان های توانمند برای آینده کشور بینجامد، در حال بازتولید وضع موجود است و این، معنایی جز عقب رفت مستمر در رقابت با جهان ندارد. با این حال و به هزاران هزار تاسف و دردمندی باید گفت که هیچ همتی برای اصلاح نظام آموزشی دیده نمی شود و کودکان و نوجوانان ایرانی، روز به روز در این نظام آموزشی ناکارآمد، فرسوده می شوند و تا آخر عمر، زخم های باقی مانده از مدرسه را با خود حمل می کنند.
خلاقیت برای آموزش و پرورش جزو ارزشها نیست
سارا گلستانی، روانشناس با اشاره به اینکه مدارس ما ویژگیهایی دارد که میتواند مخرب باشد، گفت: یکی از ویژگیهای عمده آموزش و پرورش این است که خلاقیت و تفکر مستقل هنوز جزو ارزشها محسوب نمیشود و ما برای بچههای خلاق هیچ برنامه آموزشی نداریم. در صورتی که دانشآموزان بخواهند با آزادی عمل چیزی را یاد بگیرند رفتاری که از سوی مسوولان مدرسه با آنها میشود باعث کناره گیری دانش آموزان و طرد شدن آنها می شود. نتیجه این کناره گیری بی اعتمادی دانشآموزان به معلمان، مدرسه و نظام آموزش و پرورش میشود.
دانشآموزان جدید بر اساس ویژگیهای نسل قبل پرورش مییابند
گلستانی گفت: این نارضایتی از مدرسه به علت سیستم چهارچوبداری است که بر اساس وقایع هر نسل به روز نمیشود، ما داریم کودکان امروز و نسل جدید را با ویژگیها و باید و نبایدهای نسلهای قبل پرورش میدهیم، این سیستم به طور قطع پاسخگو نیست و ارتباط دانشآموز و مدرسه تیره میشود چون بر مبنای درک متقابل نیست. وقتی در سیستم آموزش و پرورش، برنامه ریزی به گونه ای باشد که نیاز دانش آموزان در آن در نظر گرفته نشود و نیاز به فرار کردن از آن سیستم در دانشآموزان پیش بیاید این فضا سرشار از اضطراب و فشار خواهد شد.
کمبود منابع مالی نخستین چالش آموزش و پرورش
مهدی بهلولی، کارشناس آموزش و پرورش گفت: در یک آسیب شناسی کلی از آموزش و پرورش، نخستین مشکل، کمبود منابع مالی است و نخستین دغدغه وزیرآموزش و پرورش و مدیران مدرسه مناطق جبران کسری بودجه است تا بتوانند حقوق معلمان را پرداخت کنند، در آموزش و پرورش 98 درصد بودجه، صرف حقوق معلمان میشود و در واقع چیز دیگری برای کیفیت بخشی به آموزش و انجام کارهای نوین باقی نمیماند.
آموزش و پرورش دچار روزمرگی شده است، فضای مدرسه غمبار است!
مهدی بهلولی اظهار داشت: آموزش و پرورش ما دچار روزمرگی شده و بیشترین دغدغه مدیران مدرسه این است که بتوانند قبوض خود پرداخت کرده و مشکلاتی از این دست را حل کنند. در این صورت دغدغه چندانی برای مدیران باقی نمیماند تا بتوانند کارهای نوین در آموزش انجام دهند و آن را از حالت کسل کننده دور کرده و فضا را شاد کنند. فضای مدارس ما از فضای تلویزیون غمبارتر است، تلویزیون گاها برنامهها و موسیقی شاد پخش میکند اما اگر همان موسیقی در مدرسه پخش شود با مدیر برخورد میشود.
دبیر ریاضی دبیرستانهای تهران گفت: خواست جامعه مدنی فرهنگیان و جامعه مدنی کشور این است که فشارهایی باید به آموزش و پرورش وارد شود تا این نهاد با سرعت بیشتری حرکت کند.
آموزش و پرورش تنها یک تصمیم گیرنده دارد، دستور از بالا صادر میشود
بهلولی افزود: بحث تمرکز مشکل دیگری است که سد راه آموزش و پروش قرار دارد، اگر بخواهیم آموزش و پرورشی به روز داشته باشیم باید مدرسه، معلم و مدیر با توجه به منطقهای که مدرسه در آن قرار دارد تصمیم گیرنده باشند و امکان و انعطاف لازم را در برنامهریزی لحاظ کنند اما اینگونه نیست و در آموزش و پرورش ما یک مرکز تصمیمگیری در وزارتخانه هست که از بالا دستور میدهد و دیگران هم باید اعمال کنند.
آموزش و پرورش ایران فقط میخواهد "چشم" بشنود
بهلولی گفت: آموزش پرورش ما القایی است، تحلیلی نیست، مدرسه باید از امکانات بیشتری برخوردار شود، در تصمیم گیریها معلم و مدیر و خانوادهها هم باید مد نظر قرار گیرند، در کشورهای پیشرو در آموزش مانند فنلاند و ژاپن طرحهایی که پیاده میکنند در راستای تمرکز زدایی از تصمیمهای آموزشی است. در فرهنگ رسمی، فضای مدارس ما با فضای جامعه و خانواده بسیار تفاوت دارد و این به خاطر این است که ما فکر میکنیم میتوانیم از بالا تصمیم بگیریم، دستور بدهیم و دیگران چشم بگویند.
برای تغییر در نظام آموزش و پرورش به گروه متخصصان نیاز داریم
سارا گلستانی گفت: تغییر در برنامههای آموزشی نیاز به گروه متخصصان آموزشی، ابزار و تکنولوژی آن و افراد مجرب و دنیا دیده دارد، تا در برنامهریزی از تجارب دیگر کشورهای دنیا هم استفاده کنند. علاوه بر آن یک تیم قوی روانشناسی نیز باید حضور داشته باشد که تمام جنبههای روانشناسی مانند روانشناسی رشد، خانواده، تربیتی و دیگر شاخههای آن در نظر بگیرد. این تیم با در نظر گرفتن نیازهای رشدی واقعی در هر گروه سنی و مسایل واقعی خانوادگی باید برنامهریزی شود.
یک گزینه باز، برای اتفاقات قومی و منطقهای
گلستانی افزود: یک گزینه باز نیز باید در نظر گرفته شود تا اتفاقات منطقهای، قومی و تفاوتها قابلیت جایگزینی داشته باشد تا چنین مدارسی بتوانند بر اساس تواناییهای دانشآموزان تغییرات لازم را ایجادکنند. در واقع گام اول در تغییر نظام آموزشی، نگاه فراچهار چوبی یا با چهارچوبهای جدید و به روز است که اجازه خلاقیت را در سیستم برنامهریزی در نظر بگیریم. برنامهای باید ریخته شود که آزادی و خلاقیت در سیستم نظام کشته نشود.
هنوز به اهمیت آموزش و پرورش پی نبردهایم
گلستانی با اشاره به اینکه چرا نظام آموزش و پرورش ایران مطابق استانداردهای جهانی به روز نمی شود سوالی است که مسوولان مربوطه باید به آن پاسخ دهند، اظهار داشت: وقت، انرژی و بودجه کافی برای این امر در نظر گرفته نمیشود و دلیل آن نیز این است که ما هنوز به میزان اهمیت آموزش و پرورش کودکان برای شکل دادن آینده موفق برای جامعه پی نبردهایم.
آموزش و پرورش ایران، آنچه یاد میدهند و آنچه یاد نمیدهند
علاوه بر درسهایی که در مدارس به کودکان آموزش داده میشود و خروجی آن نیز خیل عظیم فارغ التحصیلانی است که نوشتن یک نامه اداری ساده را نیز بلد نیستند، یک روزنامه انگلیسی و عربی را نمیتوانند بخوانند، حال بماند آنچه به بچهها یاد نمیهند: مهارت های زندگی، امید، خلاقیت، مذاکره، قدرت حل مساله، مدارا، تعاملات اجتماعی و... به همه این فجایع بیفزایید فضای حاکم بر نظام آموزشی را که آمیزهای از استرس، اضطراب، تحقیر، تولیدحس ناتوانی در بچهها، ایجاد ارزشهای کاذب در دانشآموزان و خانوادههاست، فضایی که نه تنها بچهها قربانی بی چون و چرای آنند، که خود معلمان نیز در این فضای مندرس، در رنج دایمیاند.
مادام که نظام آموزشی اصلاح نشود، همه کارهای دیگر در این کشور، کوبیدن آب در هاون است.