کیاست – زهرا الماس - بسیاری از شما شنیدهاید که بهداشت و درمان براساس قانون اساسی باید رایگان باشد، خوب اشتباه نشنیدهاید، اصل 29 قانون اساسی، تامین دسترسی عادلانه به خدمت سلامت را وظایف دولت دانسته و میگوید: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی، دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک به یک افراد کشور تامین کند.
در اصل 43 قانون اساسی هم، تامین نیازهای اساسی مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان و آموزش پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده و در بند 12 اصل 3 برطرف ساختن هر نوع محدودیت در زمینههای تغذیه، مسکن، کار و بهداشت مورد تاکید قانونگذار قرار گرفته است. حمایت از مادران به خصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بیسرپرست در اصل 21 قانون اساسی یادآوری شده است. اما آیا به این اصول قانون اساسی عمل شده یا آنکه در پیچ و خمهای اداری یا آییننامههای اجرایی برنامههای توسعه دچار تفسیرهای مخالف با نص شدهاند؟
اگرچه قانون اساسی بسیار واضح حق بهداشت و درمان را همگانی خوانده یا خواستار برطرف شدن محدودیتهای آن در اصل سوم شده اما ظاهرا همان بحث مشارکتهای مردمی، به نقطهای بدل گشته که با استناد به آن، بیمارستانها خودگردان و خصوصیها میداندار شدند و رنج بیمار بودن در مقابل مصائب درمان، شیرین مینماید.
گزارش رسمی و غیررسمی از دریافت زیرمیزی توسط برخی پزشکان، سرگردانی در بیمارستانهای دولتی و مشکلات عدیده نظام پرستاری به همراه بحرانهای پرشمار مهار نشده یا تنها متوقف شده در مورد تجهیزات پزشکی، همگی امروز به یاران آشنای نظام بهداشت و درمان مبدل شدهاند، اما در کنار همه آنها، پدیدهای در چند سال گذشته به وجود آمده که نامی زیبا و دهان پرکن دارد اما در عمل به بلعیدن همین مختصر ظرفیتهای باقی مانده مشغول است. گردشگری درمانی یا توریسم سلامت در حالی به ترجیع بند مقامات مسوول در نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی تبدیل شده که هنوز هیچ خیری از حضور گردشگران سلامت نصیب بیماران نشده است، دلارهای پرارزش آنها به جیب بخش خصوصی، مجتمع سازان و پزشکانی میرود که براساس منطق صحیح اقتصادی وارد بازار سلامت شدهاند و با همان قواعد بازی میکنند!
بازار پنداشتن حوزه سلامت در ایران همانند آنچه در مورد آموزش رخ داده، رویکردی ضد توسعه را رقم زده که در آینده نه چندان دور، صدمات جبرانناپذیری را به بدنه متوسط و فقیر جامعه وارد میکند و وضعیتی را رقم خواهد زد که در آن ضمن کاهش بهرهوری نیروی کار، سلامت روانی جامعه را بیشتر از پیش متزلزل کرده و همه دلارهای درمانی را در چاه ویل توسعه معکوس فرو خواهد ریخت.
کیاست نیز در رابطه با وضعیت نظام بهداشت و درمان کشور که امروز متاثر از گفتمان گردشگرپذیری حداکثری، به دنبال گرفتن نمره بیست از گردشگران سلامت است، تلاش کرده است تا این موضوع را با حضور چند تن از متخصصان و صاحبنظران این حوزه و همچنین تصمیمگیران اعم از حیدرعلی عابدی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و نماینده مردم اصفهان، علیرضا عربزاده مسوول واحد گردشگری سلامت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی اصفهان در میان بگذارد که مشرح این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
برای شروع فکر میکنید آیا آنطور که طراحان و مجریان طرح تحول سلامت مدعی هستند، این طرح در حال رسیدن به اهداف خودش است؟ فکر میکنید این اهداف چه بوده که رسیدن به آن، نظام بهداشت و درمان را روسفید میکند؟
عابدی: خلاء ایجاد ساختار نظاممند در گردشگری سلامت مشهود است، توسعه توریسم سلامت نیازمند ایجاد یک پروتکل قانونی میان وزارتخانههای بهداشت و درمان، امور خارجه و سازمان گردشگری است.
در مرحله نخست برای ایجاد رونق توریسمدرمانی و استفاده از ظرفیتهای گردشگری سلامت، لازم است که آژانسهای مخصوصی طراحی شوند. اشخاصی وجود دارند که متقاضی دریافت مجوز و فعالیت در زمینه آژانسهای مخصوص توریسمدرمانی هستند اما قوانین روشن و ضوابط معینی نیست که آژانسها بتوانند طبق آن ضابطه اقدام به دریافت مجوز کنند. البته دستگاههای دیگری مانند وزارت امور خارجه هم باید نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کنند. مثلا این وزارتخانه میتواند با ارایه ویزاهای خاص درمانی، تسهیلاتی پرداخت کند که در بازار رقابت و جذب گردشگر در جهان، کشور ما هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
عربزاده: گردشگری دومین صنعت بزرگ جهان به شمار میرود. این صنعت تاثیر بسزایی در درآمدهای ارزی کشورها دارد. گسترش صنعت گردشگری علاوه بر نقش و تاثیر آن در ابراز هویت ملی، موجب ارتقای ابعاد وسیع اقتصادی از جمله ایجاد فرصتهای شغلی، درآمدزایی، گسترش عدالت اجتماعی و رفاه در جامعه میشود. امروزه در ﻣﯿﺎن ﺣﻮزهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮔﺮدﺷﮕﺮی، ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ و ﻣﺰﯾﺖﻫﺎی رﻗﺎﺑﺘﯽ از ﺗﻮﺟﻪ زﯾﺎدی ﺑﺮﺧﻮردار ﺷﺪه اﺳﺖ.
طی چند سال گذشته به خصوص یکسال اخیر با تدوین آییننامههای نوین و نظاممند توجه ویژهای به مبحث گردشگری سلامت در داخل کشورمان شده است اما باید صدور مجوز برای واسطهگران برای انتقال بیماران از کشور مبدا به ایران و مجوزدار کردن مراکز درمانی و بیمارستانهای محدود به پذیرش بیمار اجرایی شود. با تمام تدابیر هنوز هم خلاهای بسیاری در گردشگری سلامت مشهود است، این حوزه نیاز به یکسری زیرساختهای اساسی دارد.
تختهای بیمارستانی کشور در حدود 140 هزار تخت است یعنی هر هزار نفری نزدیک به دو تخت در اختیار دارند! چقدر به استاندارد جهانی نزدیک هستیم؟ آیا پراکندگی این تختها با نیازهای جمعیتی کشور مطابقت دارد؟
عابدی: وقتی اسم توریسم درمانی به میان میآید، نباید فورا تختهای دولتی را بهخاطر بیاوریم و بگوییم مراکز درمانی ما به اندازه بیماران کشور خودمان هم ظرفیت کافی ندارند. چرا که این بخش خصوصی است که باید به میدان بیاید و به گردشگران سلامت سرویس بدهد. قرار نیست توریستی که به قصد درمان وارد کشور ما میشود، در بیمارستانهای دولتی بستری شده و خدمات دریافت کند. فراموش نکنیم که با احیای توریسم سلامت بخش خصوصی هم فعال میگردد چنانچه سازوکارهای توریسم سلامت تعیین شود در بخش خصوصی سرمایهگذاریهای مناسبی برای گسترش تختهای بیمارستانی و جذب پرستاران بیکار به کار گرفته خواهد شد.
عربزاده: برای این سوال نمیتوانم پاسخگو باشم زیرا اطلاع ندارم درصد آن چگونه محاسبه میشود اما معتقدم در مبحث گردشگری سلامت اولویت سرویسدهی بیمارستانها باید بیماران داخلی باشد نه اینکه بیمارستانی 50 درصد خدمات و تختهای پذیرش را به بیماران خارجی اختصاص دهد و از پذیرش بیمار ایرانی خودداری کند.
آیا در کشور کمبود پزشک متخصص و عمومی وجود دارد؟ اگر کمبودی وجود ندارد پس مشکل در کجاست؟ توزیع نامناسب آنان یا وجود جاذبههای اقتصادی فراوان برای صاحبان سرمایه در صنعت درمان است که توزیع خدمات را از مطلوبیت اجتماعی و انسانی به سمت مطلوبیت اقتصادی کشانده است؟
عابدی: توسعه علم پزشکی در ایران سبب شده که اقبال خوبی از سوی کشورهای همسایه برای درمان بیماریها به کشور ما شود؛ اما مساله این است که گردشگری سلامت به ساختاری رسمی نیاز دارد به این معنا که سازمانهایی در کشور متولی اعزام پذیرش و ترخیص بیمار باشند تا گردشگر سلامت دچار سردرگمی نشود. در این میان خدمات بخش دولتی و خصوصی را باید از هم تفکیک کرد چرا که در توریسم سلامت با ظرفیتهای مطلوب بخش خصوصی؛ بخش دولتی مدنظر ما نیست.
عربزاده: کمبود پزشک متخصص و عمومی در کشور نداریم. وجود متخصص و مراکز تشخیصی درمانی کارآمد که بتواند نیازهای افراد متقاضی درمان را به شکل صحیح برآورده کند، در حوزه پزشکی کشورمان مهیا است، ما از نظر محتوای گردشگری سلامت بسیار کارآمد هستیم زیرا تمام ابزارهای لازم را برای پیشبرد دانش فنی در حوزه پزشکی در اختیار داریم.
برای خوانندگان جالب خواهد بود که اگر به آنها بگویید، در کشورهایی که از نظر متخصصان و نخبگان کشور نظام درمان ایدهآل یا مناسب دارند، چیزی تحت عنوان گردشگری سلامت در سرفصلهای توسعهشان وجود دارد؟ و اگر هست، چه تاثیری بر شهروندان خود آن کشور داشته است؟
عابدی: بله در کشورهای اروپایی گردشگری توسعه سلامت با توجه به تمام ابعاد آن برای رفاه حال بیماران اجرایی میشود و ارتباط مستحکمی بین متولیان امر گردشگری سلامت تدوین شده به طوری که خدمات از در منزل تا بیمارستان و حتی برعکس با درخواست بیماران برای همراهی پرستار و پزشک با آنها لحاظ شده است.
عربزاده: در حال حاضر تمام کشورها با عناوین مختلف به سمت گردشگری سلامت حرکت میکنند و کشورهایی اعم از ترکیه، تایلند، مالزی، دبی و عمان که این مرحله گذر را طی کردهاند امروزه تاثیر توسعه گردشگری سلامت را در رونق اقتصادی خودشان مشاهده میکنند.
با توجه به گفتههای شما، پیش نیازهای شکل گرفتن گردشگری سلامت در کشور وجود دارد یا آنکه قرار است آنچه با پول مالیات دهنده ایرانی یا محل ثروت بین نسلی او ساخته شده یا پرورش یافته، در خدمت اقلیتی محدود قرار بگیرد؟
عابدی: مهمترین مساله سیاستگذاری و هماهنگی بین متولیان توریسم گردشگری سلامت است زیرا به دلیل نداشتن سازوکار مشخصی در حوزه توریست سلامت و درمانی شاهد فعالیتهای پراکنده هستیم بنابراین برای ساماندهی، توریست درمانی و گردشگر سلامت باید تفاهمنامهای بین وزارت امور خارجه، سازمان گردشگری و وزارت بهداشت تدوین شود.
عربزاده: یکی از آییننامههایی که جدیدا مجوز آن توسط وزارتخانه صادر و با کمک دانشگاه کارهای مقدماتی آن اجرایی شده تاسیس شرکتهای تسهیل در گردشگری سلامت است که بیماران را از کشور مبدا برای درمان به کشورهای مقصد هدایت و همراهی میکنند که این موضوع در گردشگری سلامت بسیار حایز اهمیت است چرا که با نظاممند و قانونمندی چنین شرکتهایی تعرفهها، واسطهها، اسکان و هزینههای درمانی بیماران مشخص بوده و همانند گذشتهها دغدغههای را به همراه ندارد.
در نهایت فکر میکنید چشمانداز نظام بهداشت و درمان کشور به چه سمتی حرکت میکند؟ آیا این بلبشو به نفع شهروندان فارغ از ثروت آنها و اهداف قانون اساسی سامان میگیرد یا روند فعلی با زیرمیزیهای وحشتناک و نارساییهای جدی در حوزه درمان و بستری ادامه پیدا خواهد کرد؟
عابدی: توان و تکنولوژی ما در حوزه بهداشتی بالا است و میتوانیم علاوه بر جذب گردشگر و بالا بردن درآمد ارزی، ظرفیتهای داخلی خودمان را به کشورهای همسایه انتقال دهیم. اما بخش دولتی و خیریهها باید در چارچوب طرح تحول سلامت در جهت ارایه خدمات به آحاد جامعه در شبکههای بهداشتی و درمانی داخل کشور فعال باشند و بخش خصوصی با فروش خدمات به خارج از کشور تحت عنوان توریسم سلامت در تامین درآمدهای ارزی نقشآفرینی کند.
معتقدم نیستم که زیرمیزی در حوزه درمان وجود داشته باشد شاید به ندرت چنین مواردی رخ دهد اما چنانچه سیاسگذاریهای گردشگری سلامت تدوین شود دیگر افراد نمیتوانند صاحب زیرمیزهایی باشند. زیرا با شفافسازی مسایل کسی حق عبور از آنها را ندارد به خصوص هنگامی که واحد درمان نظارت خود را کاملا اجرایی کند.
عربزاده: صنعت گردشگری در همه بخشهای اقتصادی، اثرهای توسعه و پیشرفت دارد، به همین دلیل است که برنامهریزی دقیق توسط متخصصان عامل مهمی برای دستیابی به موفقیت در بخش گردشگری برای هر کشور میشود. با رونق صنعت گردشگری، زمینه اشتغال و کسب درآمدهای ارزی در کشور ایجاد خواهد شد.
کلام آخر؟
عابدی: ظرفیتهای مناسبی برای توسعه و رونق گردشگری سلامت در کشور وجود دارد که میتوان با استفاده از این ظرفیتها صنعت توریسم را در ایران گسترش داد و از طریق آن درآمدزایی کرد. باید با هدفگذاری، برنامهریزی ثابت و تعرفههای مشخص در حوزه گردشگری سلامت مازاد انرژی در سیستم پزشکی را برای عرضه خدمات جهت تولید ثروت بیشتر توسط بخش خصوصی اختصاص دهیم و این حالتی تعادلی باشد به منظور توسعه بخش خصوصی که در موارد نیاز بخشهای داخلی هم به کمک بیایند. اما متاسفانه در این مسیر تاکنون اهدافی تدوین نشده که بخواهیم به آنها دسترسی داشته باشیم و هنوز در ابتدای راه قرار داریم.
عربزاده: هم اکنون صنعت گردشگری نسبت به گذشته با استقبال بیشتری روبهرو شده اما با قانونمندی و گسترش شرکتهای تسهیلگر نه تنها در رونق گردشگری میتوانیم توانمند شویم بلکه میتوان از فارغالتحصیلان این حوزه در امور برنامهریزی بهرهمند شد و با توسعه خطوط هوایی و فرهنگسازی در رونق گردشگری سلامت فعالیتهای را اجرایی کرده و از این صنعت برای ایجاد فرصتهای شغلی، درآمدزایی و توسعه روابط كشورها استفاده كرد.