• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
اقتصادی

صنعت ورزش، ناقص و پریشان

   04 اسفند 1398  356

احتساب - مهدی برزین- اقتصاد ورزش در ایران ناقص متولد شده است، حداقل در 8 دهه گذشته که تشکیلات مدرن دولتی وارد ساخت حکومت داری ایرانی شده، ورزش نه یک رکن اصلی سلامت روح و روان اجتماعی، بلکه در مقام ویترینی برای خالی نبودن عریضه به شمار رفته است، اگرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، تلاش بسیاری برای ترویج ورزش های همگانی و برگزاری انواع تورنمت های محلی انجام گرفته و شمار باشگاه های خصوصی و شبه خصوصی افزایش یافته اما غلبه وجه یارانه بگیر ورزش، از شکل گرفتن ساحت صنعت در آن جلوگیری کرده است. معافیت های مالیاتی و کمک های دولتی یا تصدی گری نهادهای عمومی در باشگاه های داخلی کار را به جایی رسانده که مثلا دو باشگاه فوتبال معروف کشور که از قضا تنها نمونه های تقریبا موفق باشگاه داری بخش خصوصی بوده اند، هر سال با انواع روش های سلبی و ایجابی یا تحریک افکار عمومی و هواداران خود، به حساب دولت چک می کشند، بازیکن استخدام می کنند و مربیان گرانقیمت خارجی را به کار می گیرند که در بیشتر اوقات علاوه بر اینکه کمتر حساب و کتابی از نتیجه کارشان در ارتقای قدرت اقتصادی باشگاه ها وجود دارد، در بالا بردن استانداردهای ورزشی و تربیت ورزشکاران صاحب سبک نقش خاصی ایفا نمی کنند.

امروز در سراسر جهان ورزش در قامت یک صنعت ظاهر شده، برای مثال شرکت های بزرگ تولید وسایل ورزشی، طیف وسیعی از طراحی دوچرخه ها، تجهیزات بدنسازی، کفش و دیگر وسایل مورد نیاز ورزشکاران در سطوع عمومی، همگانی و قهرمانی را تولید کرده و بابرندسازی مناسب از محصولات خود، بازارهای بین المللی در این زمینه را تصرف کرده اند.

هزینه ای که این شرکت ها برای تحقیق و توسعه جهت بالا بردن راندمان فعالیت ورزشکاران در رده های سنی مختلف انجام می دهند، چنان رقم بزرگی را تشکیل می دهد که شاید به نظر بیهوده برسد، اما همین هزینه وقتی نقش خود را در شکسته شدن رکوردهای ورزشی با استفاده از محصولات فلان شرکت نشان می دهد، زمینه را برای تولید صنعتی آن محصول بخصوص فراهم کرده و ارزش افزوده جدیدی در صنعت ورزش خلق می کند.

برای مثال نگاهی کنید به کفش های پِلِه در دهه هفتاد میلادی و کفش های چند ده میلیون تومانی که امروز مِسی به پا می کند، تفاوت چیزی در حد ماشین های اوایل قرن بیستم است با آخرین مدل اتومبیل های هیبریدی شرکت تویوتا! تغییرات شگرف در تجهیزات ورزشی تا جایی پیش رفته که از نتایج آن در ساخت دیگر محصولات در زندگی روزانه هم استفاده شده، برای مثال امروز طیف وسیعی از پوشاک نانو در بازارهای ایران هم موجود است، بدون توجه به اینکه از علم نانوذرات برای تولید لباس اولین بار در ساخت لباس های دوچرخه سواران و شناگران استفاده شده که با مشخص شدن مزایای آن، به زندگی روزمره شما راه یافته است.

به جز نقش صنعت تجهیزات ورزشی و اهمیت تحقیق و توسعه در ارتقای کیفیت آن، صنعت ورزش، وجوه دیگری هم دارد، برای مثال هم اکنون اکثر باشگاه های ورزشی بزرگ، بخش زیادی از درآمد خود را از راه فروش محصولات ورزشی یا غیر ورزشی تحت نام برند باشگاهی شان به دست می آورند و البته نگرانی خاصی از بابت حق کپی رایت احساس نمی کنند.

البته صنعت ورزش خود را در ساخت اماکن ورزشی، پیست ها، استادیوم ها و دیگر اماکنی که به نحوی با ورزش در ارتباط هستند، نشان می دهد، رویدادهای ورزشی بین المللی و قاره ای، هر کدام به مثابه اهرم در اقتصاد کشورها عمل می کنند، برای مثال امروز در قطر، رویداد جام جهانی فوتبال، زمینه فعالیت شرکت های بزرگ ساخت و ساز، هتل سازان و ارایه دهندگان خدمات پذیرایی را فراهم کرده و قراردادهای پول سازی بسیاری برای فعالان این حوزه به ارمغان آورده است. سازندگان حرفه ای ورزشگاه ها علاوه بر قراردادهای ساخت، در بخش تعمیر، نگهداری و ارتقای سازه ها و تجهیزات مورد نظر هم دارای منافع بسیاری هستند، در اینجا اگرچه به ظاهر فعالیت های عمرانی و ساختمانی صورت گرفته اما گردش مالی و ارزش ایجاد شده از محل آن به همراه اشتغال مورد برای ساخت و نگهداری اماکن ورزشی متاثر از نیازها و بازاری است که ورزش و حواشی آن به وجود آورده است.

به زبان دیگر، هواداران، تشویق کنندگان و علاقه مندان به هیجان و مبارزه همان کسانی هستند که با خرج کردن پول یا زمانشان به نفع صنعت ورزش باعث می شوند تا چرخه اقتصادی ناشی از آن در بازار شکل گرفته و در پاسخ به نیازهای مخاطبان حلقه های پی درپی ایده، طرح، تولید، بازاریابی و فروش و بازارسازی ساخته شوند.

صنعت ورزش در کشورها یا اقتصادهای سالم، ارتباط مستقیمی با هنر و صنعت هنر دارد، هنرهای مختلف از جمله طراحی، گرافیک، عکاسی و سینما برای مخاطب پذیری بیشتر محصولات مختلف و معرفی بهتر آنها به بازار با ورزش همراه شده که برای هر دو طرف به مثابه بازی دو سر برد محسوب می شود.

حال اگر از فضای بین المللی فاصله بگیرید و صنعت ورزش را در ساحت اقتصاد ایران جستجو کنید، علی رغم وجود همه عناصر و مزیت های مختلف از جمله نیروی تحصیل کرده، مواد اولیه و البته بازاری حداقل 80 میلیون نفری، از چیزی تحت عنوان بازار صنایع ورزشی خبری نیست.

ورزشگاه های حرفه ای کمتر از گذشته ساخته می شوند و همان اندک هم با کارفرمایی دولت صورت می گیرد، این کارفرما از آنجا که تامین کننده اصلی مالی است، قراردادها هم تبدیل به نوعی رانت یا شبه رانت دولتی گشته که در ادامه از برآمدن صنعت مستقل، توانمند و به خود متکی در عرصه ساخت، تعمیر و نگهداری اماکن ورزشی جلوگیری کرده است.

صنعت ساخت و ساز ورزشی از سوی دیگر با نبود زمینه های بروز و ظهور به واسطه نبود نیاز جدی در عرصه ساخت ورزشگاه های به روز مواجه است، فقدان برگزاری مستمر رویدادهای پرطرفدار بین المللی یا منطقه ای بین المللی که توانایی کشاندن مخاطبان را داشته باشند، از جمله علل عدم احساس نیاز کشور به ساخت اماکن بزرگتر و ارتقای داشته هایش به شمار می رود.

همچنین عدم به رسمت شناخته شدن حق کپی رایت در ایران باعث شده تا در همان رویدادهای محدودی که برگزار می شوند، کمتر کسی در صدد خرید حق پخش تلویزیونی یا اینترنتی مسابقات و رویدادهای مختلف ورزشی برآید و صدا و سیما در مقام یگانه رسانه جمعی با گستره مناسب، به دلیل مختلف علاوه بر پرداخت نکردن حق پخش، درآمد بسیار خوبی از محل تبلیغات به دست می آورد، درآمدی که هیچ نقشی در صنعت ورزش نداشته و صرفا منفعت جانبی انحصار در این مورد خاص برای صدا و سیما محسوب می شود.

مساله و بالاتر از آن چالش حق کپی رایت در ایران در صنعت ورزش خود را به صورت عاملی برای عقیم ماندن تلاش باشگا های مختلف ورزشی برای برندینگ و تولید محصولات جانبی با برند و لوگوی خاص خودشان است، هر ابتکار جدیدی به سرعت سر از بازارهای غیر رسمی در می آورد که باعث کاهش انگیزه صاحبان ایده در خلق ایده جدید و متنوع گشته است.

در کنار حق کپی رایت و فقدان آن، صنعت ورزش در ایران با فقری دیرپا در حوزه تحقیق و توسعه ورزشی مواجه است، به دلیل پایین بودن سهم ورزش در سبد هزینه خانوار و نبود پروسه سالم جذب ورزشکار و ساختن او به قصد تربیت ورزشکار- قهرمان و فصلی- دیمی بودن گزینش آنها، نیاز بالفعل چندانی در این زمینه برای استفاده از آخرین نتایج تحقیقات و محصولات به روز وجود ندارد.

صنعت ورزش همچنین در برندسازی از قهرمانان ورزشی و تبدیل سرمایه اجتماعی ناشی از رشد آنها به مابه ازای مادی ناتوان بوده و به دلیل برداشت تنزه طلبانه ناقص از نقش ورزش در تبلیغات و بازاریابی، تاکنون کنش موثری در این زمینه از خود نشان نداده است. به همین میزان همکاری صنعت هنر با ورزش در سطح پایینی قرار دارد و جامعه شاهد ابتکار یا نوآوری خاصی در محصولات ورزشی، طراحی یا رنگ و نحوه ارایه آنها نیست.

ناتوانی صنعت ورزش در نوزایی و درون زایی در کنار دو عامل عدم شفافیت هزینه های ورزشی دولت (که از اتفاق کم هم نیست) در کنار بسته بودن ناف ورزش به بودجه ها دولتی باعث شده تا مدیران دولتی و شبه دولتی، علاقه زیادی به حضور در عرصه ورزش و اهرم کردن آن برای دستیابی به قدرت یا نفوذ بیشتر در عرصه سیاست پیدا کنند و سرمایه اجتماعی ناشی از محبوبیت ورزش و ورزشکاران در میان جامعه را به نفع اهداف کوتاه مدت و غیرورزشی هزینه کنند.

برای خارج شدن صنعت ناقص الخلقه ورزش در ایران از وضع بحرانی فعلی و ورود جدی آن در مقام بازیگر قابل اعتنا در بازار محصولات و خدمات، نمی توان نسخه ای جدا از کل اقتصاد توسعه نیافته، رانتیر و دولتی برای آن پیچید. این صنعت علاوه بر نیاز به رسمیت شناخته شده حق کپی رایت و حقوق ایده پردازان و نوآوران، باید از دخالت های دولتی، سیاست زدگی و بروکراسی دست و پاگیر در حوزه تولید یا ارایه خدمات رهایی پیدا کند.

اقتصاد ورزش همچنین وقتی توانمند می شود که بخش قهرمانی و باشگاهی هزینه های خود را از بازار محصولات، برندینگ آنها و چرخه سالم فعالیت های اقتصادی به دست بیاورد و نه بودجه های غیرشفاف دولتی و حامیان رانتخوار شبه دولتی! در این یک چرخه حیات سالم اجتماعی- اقتصادی البته هزینه کردن برای سلامت شهروندان و تقویت دسترسی آنها به وسایل، اماکن و محصولات ورزشی سرمایه گذاری محسوب می شود و دولت به جای خرج کردن میلیون ها دلار در مسیر ورزش قهرمانی، بهتر است بخش بیشتری را برای افزایش دسترسی عادلانه شهروندان به سرانه های ورزشی و تقویت ورزش در مدارس و دانشگاه ها بپردازد، این صحنه که مدارس دولتی اغلب کشورهای توسعه یافته صاحب ورزشگاه و تجهیزات مناسب ورزشی هستند و یکی از ارکان توسعه و اداره آنها ورزش است، در کنار مدارس دولتی و خصوصی در ایران که اکثرا فاقد این امکانات است، نشان می دهد تشکیل دادن وزارت ورزش و کسب مدال های رنگارنگ راهی به تقویت ورزش و صنعت ناشی از آن ندارد و همینطور که تشکیلات ورزشی در کشور ناقص متولد شده اند، دولت هم در چند دهه گذشته، پیوسته سرنا را از سر گشاد آن زده است.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس