• دوشنبه 24 ارديبهشت 1403
  • الإثنين 6 ذو القعدة 1445
  • Monday 13 May 2024
فرهنگی

چرا سرانه مطالعه در ایران کم است؟

   03 خرداد 1395  259

لیلا ایزدی - یکی از ویژگی های منفی جامعه ما، میزان بسیار پایین مطالعه در آن است. در واقع جامعه ی ایران را می توان جامعه ی بی مطالعه نام نهاد. جامعه ای که با کتاب قهر است. مردمی که ترجیح می دهند به جای خواندن، بشنوند...! 

جامعه ی ایرانی با کتاب و خط قهر است، این را آمارهای تایید شده و نشده گواهی می دهند. سهم هر ایرانی را از مطالعه از 3 تا 30 دقیقه برشمرده اند. مطالعه و نشر، شرایط ناگوار و دل آزاری دارد، این را از تعداد تیراژهای کتاب می توان فهمید. کتاب هایی با هزار، دوهزار و در نهایت سه هزار شماره، وضعیت نگران کننده ای را هشدار می دهند. همین کتاب هایی که با شمارگان اندک چاپ می شوند، سال ها طول می کشد تا به فروش برسند. از این هم که بگذریم، آیا همه کتاب های فروش رفته، مطالعه می شوند؟ 

در شرح وضعیت ناامید کننده، عللی را بیان کرده اند. از آن جمله می توان به گران بودن کتاب، فقدان وقت کافی برای مطالعه، سرگرم شدن به مسایل جانبی و یا نبود کتاب مناسب برای سلیقه های مختلف اشاره کرد. همه ی اینها هست اما مسئله، این ها نیست. بسیار جوانانی را در فضای عمومی می توان مشاهده کرد که ساعت ها سرگرم ارسال پیامک به این و آن هستند و فراوانند افرادی که وقتشان را به تماشای تلویزیون اختصاص داده اند. قیمت بالا ی کتاب یا کمبود وقت و یا سختی دسترسی به کتاب نمی تواند توجیه کننده ی خوبی برای میزان پایین مطالعه در ایران باشد. حقیقتا دلایلی را که عموما برای وضع مطالعه در ایران برمی شمرند، نمی توان دلیل محسوب کرد بلکه بیشتر بهانه جویی است!

براستی چراسرانه مطالعه در ایران این قدرپایین است؟

عوامل متعددی را برای توصیف و تشریح وضعیت نامطلوب مطالعه در ایران می توان برشمردکه عبارتند از:

1-  کتاب نمی خوانیم زیرا نیازی به کتاب احساس نمی کنیم.

2-کتاب نمی خوانیم زیرا از شک کردن در پایه های نظری مان می ترسیم.

3- کتاب نمی خوانیم زیرا احساس می کنیم به قله های یقین رسیده ایم.

 4-  کتاب نمی خوانیم زیرا فکر می کنیم مسئله ی مبهمی وجود ندارد. 

5- کتاب نمی خوانیم چون کتاب خواندن کار سختی است.

6- کتاب نمی خوانیم چون دچار تنبلی و بی حالی شده ایم. 

7-کتاب نمی خوانیم زیرا بیش از حد ساده انگاریم و ذهن بسیط داریم.

8- کتاب نمی خوانیم زیرا هیچ چیز برای ما جدی نیست. 

9-  کتاب نمی خوانیم زیرا به تدریج، پیمانه ی معرفتی مان ظرفیت خود را از دست داده است.

10- و بالاخره کتاب نمی خوانیم زیرا ارزش دانایی و آگاهی را نمی دانیم.

 به نظر من برای افزایش تعداد مشتاقان کتابخوانی در کشور باید نظام آموزشی و پرورشی را در کشور دگرگون کرد و پدیده کتابخوانی را باید به یک فرهنگ در جامعه تبدیل نمود. تا زمانی که فرهنگ غالب بر جامعه از این نیاز فاصله دارد، نباید انتظار داشت که از درون یک نمایشگاه کتاب، یک جامعه کتابخوان بیرون بیاید.

کشور ما از سالیان دور کشوری با قدمت فرهنگی بالا بوده و نویسندگان و شاعران درخشانی را در بطن خود جای داده، ولی متاسفانه سرانه مطالعه و کتابخوانی زیبنده مردم ما نیست. در ریشه یابی این معضل باید از کودکی شروع کنیم. اولین نهادی که در آن، کودک با کتاب و کتابخوانی انس می گیرد، خانواده است. پدر و مادر، بهترین معلم کودک هستند که باید شوق مطالعه را در او تقویت کنند. همچنین می توان در منزل محلی اختصاصی برای کتابخانه در نظر گرفت.

اگر والدین و افراد بزرگتر خانواده به مطالعه علاقمند باشند، فرزندان آنها نیز، با کتاب بهتر و بیشتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخوانی، عادت می کند.

پس از خانواده، دشوارترین وظیفه در اشاعه کتابخوانی بر عهده ی مدارس و نظام آموزشی جامعه است. اگر دانش آموز در مدرسه با کتابخوانی و لذت حاصل شده از افزایش اطلاعات عمومی خو بگیرد، دیگر حاضر نیست که از کتاب دست بکشد.

کتابداران کتابخانه ها نیز از عوامل موثر در ترویج فرهنگ مطالعه هستند. آنها می توانند با بکارگیری روش های خلاقانه، فعالیت های کتابخوانی را رشد داده و حتی به حوزه های بیرون از کتابخانه بکشانند. اگر کتابداران کتابخانه ها از حیث علم کتابداری و اخلاق انسانی، رشدکاملی داشته باشند، بدون تردید، همانند معلمان و اساتید دانشگاهی، معماران نسل های آینده بشر خواهند بود.

ناشران و کتاب فروشی ها هم به نوبه خود نقش موثری در اشاعه فرهنگ کتابخوانی دارند. میزان توجه ناشرین به تمایلات و نیازهای خوانندگان، استانداردهای چاپ و نشر و همچنین گسترش قلمرو نمایش و توزیع کتاب توسط کتاب فروشی ها از جمله عوامل موثر در گرایش مردم در گرایش مردم به سمت مطالعه می باشد. توجه به کیفیت برتر کتاب مانند جذابیت ظاهری، نحوه صفحه آرایی و حروف چینی، شیوه رنگ آمیزی، طراحی جلد، حجم، قطع و کیفیت چاپ و صحافی و همچنین مسائل مربوط به ویراستاری از جمله مواردی هستند که پیوسته باید مدنظر ناشران، نویسندگان، ویراستاران و به طور کلی متولیان عرصه چاپ و نشر قرار بگیرد.

رسانه های گروهی چون رادیو و تلویزیون هم می توانند در این فرهنگ سازی نقش پررنگی داشته باشند. ساخت برنامه هایی در رابطه با فرهنگ سازی مطالعه می تواند بسیار کارآمد باشد.

 

گروههای مرجع چون نویسندگان، علما، صاحب نظران و تمام کسانی که می توانند نقش هدایت جمعی را در جامعه در زمینه مطالعه برعهده بگیرند، باید از کانالهای رسانه ای به مخاطبین اطلاعات لازم را برسانند. علاوه بر این مردم نمی دانند که چگونه بخوانند و چه بخوانند. تقویت رسانه ها، در نهایت به بهبود وضعیت نابسامان مطالعه در کشور می انجامد.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

آخرین مطالب

  • یادداشت
  • گفتگو

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس