شیرین هوشنگی: جمعه شب است و بعد از مدت ها تصمیم می گیریم برای تغییر حال و هوایمان به یکی از پارک های محله برویم و ساعتی را مانند سایر شهروندان در آنجا بگذرانیم. با برداشتن کوله بار و وسایل یک پیکنیک راهی پارک می شویم ولی در بدو ورود با صحنه عجیبی مواجه می گردیم که برای ادامه راه ما را دچار تردید می کند. پارک در انبوهی از دود غوطه ور است و هر خانواده ای را که نگاه می کنیم با قلیانی مشغول است...! بعضی نیز در پی برافروختن ذغال، آتش چرخانرا با شدت تمام می چرخانند و عزم را جزم کرده اند که حتما در این فضای با صفا قلیانی دود کنند! از هر سو که می رویم بوی انواع تنباکو های معطر به مشام می رسد و بزرگ و کوچک در کنار هم در دودی غلیظ به گفتگو نشسته اند. در این لحظه بین دو راهی گیر می کنیم که آیا ما هم به این جمعیت بپیوندیم یا به خانه بازگردیم؟!
آن چه که برای خود نگارنده در همین شرایط پرسش ایجاد کرد این بود که قلیان از چه زمانی در ایران میان مردم دست به دست شد و صدای قُل قُل آن شنیده شد؟
داستان پر پیچ و خم قلیان
ماجرای قلیان داستان امروز و دیروز نیست و قدمتی تاریخی دارد که با نگاهی به شعر و نثر فارسی و سفرنامه نویسان و آنانکه زمانه خود را با نوشتن چند خطی ثبت می کرده اند می توان حکایتش را جستجو کرد.
بنا به نوشته سیریل الگود اولین بار قلیان در بارگاه اکبر اول، سلطان مغول هند، توسط پزشک ایرانی او به نام ابوالفتح گیلانی متوفی به سال 1588 ابداع شد که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور می داد تا آن را خالص تر و سرد نماید. در شبه قاره هند قلیان به حُقه شهرت پیدا کرد و مورد استفاده دیگران نیز قرار گرفت. از سوی دیگر می بینیم که با ورود پرتغالی ها به جنوب ایران قلیان کشیدن در ایران رواج پیدا می کند و در واقع پیشینه آن به دوران شاه طهماسب یکم صفوی باز می گردد که با داستان ابوالفتح گیلانی همسوست و نشان از این دارد که ایرانیان با تغییراتی در چپق و پیپ اروپاییان نوعی جدید برای مصرف تنباکو ابداع می کنند که بعدها برای خود اروپاییان وارد شده به ایران مورد تعجب و توجه است.
قلیان قُل بزند یا نزند؟!
با نگاهی به سایه قلیان در دوره های تاریخی می توان پی برد که بسیاری از دولت مردان با استعمال آن مخالف بوده اند و به شیوه های مختلف سعی در تحریم و ممنوع کردن آن داشته اند. یکی از این مخالفان شاه عباس بزرگ است که بارها آن را تحریم می کند و حتی به تنبیه و مجازات سربازان و سپاهیان خود نیز روی می آورد. پس از مرگ شاه عباس دوباره کشیدن قلیان و چپق رونق می گیرد و شاه صفی با اینکه خود چپق می کشد به مبارزه بر علیه آن دست می زند ولی این بار بحث از درآمد بسیار بالایی است که از راه مالیات توتون و تنباکو خزانه دولت نصیبش می شود و اینجاست که تحریم این وسیله محبوب شکسته می شود.
ممنوعیت استفاده از قلیان در طول تاریخ ایران روند پر پیچ و خمی داشته است. این روند تا عصر حاضر نیز ادامه داشت چنانکه در سال 71 جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، ممنوعیت استعمال قلیان را به هیأت وزیران، ریاست جمهوری و مجلس ارائه داد که از این سال تا سال 76 مصوبه مجموعه هیأت دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت و بر اساس آن استعمال سیگار و مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام شد. با این حال ورق چند بار برگشت و قلیان دوباره بر میزهای قهوه خانه ها جا خوش کرد.
در سال 1383 باز مصرف قلیان در اماکن عمومی ممنوع شد. ولی این ممنوعیت ادامه نداشت و در سال 84 با اصلاح تبصره ماده 1 آیین نامه ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی، قهوه خانه ها و رستوران های سنتی مجاز به عرضه سیگار و مواد دخانی شدند. اما به فاصله کمتر از یک سال، ورق باز هم برگشت! قلیان ها دوباره از قُل زدن افتادند. در همین مدت، هربار زمزمههای آزاد شدن مصرف قلیان به گوش می رسید، وزارت بهداشت به اشکال مختلف سعی در مقابله با این ایدهها میکرد. تا سال 1386 که وزارت بهداشت توانست ممنوعیت قلیان را دوباره مطرح کند. اما از سال 87 بود که خبرهای ممنوعیت عرضه قلیان در اماکن عمومی داغتر شد. بر اساس قانون جامع کنترل دخانیات عرضه قلیان و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع است اما با وجود تاکید بر ممنوعیت عرضه قلیان در سال 86، اجرای این قانون تا حدی متوقف شدهبود، اما کمیسیون فرهنگی دولت از نو، این ممنوعیت را تصویب کرد. این مصوبه به وزارت کشور ابلاغ شد و قرار بود تا آخر سال اجرایی شود.
کمیسیون فرهنگی و اجتماعی دولت در سال 89 جمعآوری دوباره قلیانها را تصویب کرد و این مصوبه به تمام مراکز ذیربط ابلاغ شد. در سال 90 بود که فرمانده انتظامی تهران بزرگ از ممنوعیت ورود بانوان به چایخانهها و قهوهخانههایی که با قلیان از مشتریان خود پذیرایی میکنند خبر داد. در پی ممنوعیت عرضه قلیان به بانوان، قهوهخانههای بسیاری پلمپ شدند اما با این وجود این امر همچنان به صورت غیر علنی ادامه یافت.
با ابلاغ جدید دیوان عدالت اداری در آبان ماه 1390، نامه سال 86 وزارت کشور باطل و ارائه قلیان با هر نوع تنباکو در قهوهخانهها ممنوع شد البته بر این ممنوعیت در آبان 1391 نیز تاکید شد. معاون اجتماعی وزارت کشور نیز در 6 خرداد 1391 از اعمال ممنوعیت عرضه قلیان در رستورانها، تالارها و مهمانپذیرها پس از هفته بدون دخانیات، 10 خرداد، خبر داد. اینگونه بود که خبرهایی از راهاندازی اتاق قلیان در سفرهخانهها به گوش رسید و اتحادیه سفرهخانهداران از ایجاد فضایی مناسب و استاندارد برای کشیدن قلیان در قهوهخانهها خبر دادند. این نیز راهکاری جدید شد تا سفرهخانهداران با تشکیل فضایی که در زمره فضاهای عمومی سفرهخانه قرار نمیگیرد راهکاری برای ارایه قلیان بیابند.
مصوبه هشتمین جلسه ستاد کشوری مبارزه با دخانیات بر صدور مجوز فعالیت برای قهوهخانههای تازه تأسیس تأکید داشت، البته این مجوز منوط به گرفتن تعهد از آنها برای عرضه نکردن قلیان بود. رییس اتحادیه قهوهخانهداران و سفرهخانههای سنتی در این خصوص گفته بود: « با محدود کردن عرضه قلیان، مصوبهها و دستورهایی که هر بار به شکلی صادر میشود، نه تنها تعداد قهوهخانهها در تهران کاهش یافته، بلکه همه پارکها و کنار خیابانها قهوهخانه و محلی برای مصرف قلیان شده است، این بهتر است یا داشتن مکانی با چارچوب و قانون که نظارت هم میشود؟»
علایی تاکید کرده بود: «اگر میخواهند کنترلی باشد چرا جلوی شرکت دخانیات را نمیگیرند و از کشت تنباکو جلوگیری نمیکنند؟ اگر نگرانی وجود دارد، چرا فرهنگسازی نمیشود؟»
بنا بر گزارش خبرگزاریها در سال 1391، هزینه ماهیانه سرانه مصرف قلیان در ایران حدود 215 هزار ریال است شاید یکی از دلایل این ماجرای پرپیچ خم همین هزینه باشد. بر اساس گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حدود 28 درصد مصرف کنندگان قلیان را زنان تشکیل میدهند که این آمار رو به افزایش است. اما ممنوعیت عرضه قلیان به خانمها یکی از خبرسازترین اخبار این حوزه پر پیچ و خم بود.
انتخابی بین بد و بدتر
هنگامیکه به فراز و فرودهای قلیان نگاه می کنیم آنچه که بیشتر مورد توجه است عدم برنامه ریزی درست و توجه کمتر به فرهنگ سازی می باشد. متأسفانه در سالیان متمادی فقط هدف، حذف قلیان یا همان صورت مسأله بوده است. چرا که اگر با برنامه ریزی درست مسوولین و فرهنگ سازی در سطح جامعه و گذاشتن اختیار در انتخاب بین بد و بدتر برای مردم بطور حتم شرایط امروز شکل دیگری داشت و قلیان کشیدن به صورت اپیدمی در نمی آمد.
از سوی دیگر به گفته رییس اتحادیه قهوهخانهداران چرا جلوی تولید دخانیات و توزیع آن گرفته نمی شود و باید در سطح جامعه توتون و تنباکو از داخلی تا خارجی گرفته و وسایل مورد استفاده آن براحتی در اختیار مردم قرار گیرد؟
طبیعی است که همه ما دوست داشته باشیم، جامعه عاری از هر نوع عمل ناپسند و غیراخلاقی باشد، اما آیا با منع و محدودیت موفق خواهیم شد؟ تجربه ما و کشورهای دیگر نشان داده است که منع و محدودیت کارایی چندانی ندارند و جز در مواقع ضروری کاربرد آن زیانهایی به بار میآورد که به نقض غرض اصلی منجر میشود. با این حساب باید قبول کرد که راهکار مبارزه با این تفریح ناسالم که به شکلی اعتیادگونه در بین خانواده های ایرانی در آمده باید رنگ و شکلی دیگر به خود بگیرد و با ایجاد بستری مناسب برای آن که به زیر پوست جامعه نرود و به جایی غیر قابل کنترلتر و پنهانتر کشیده نشود، برنامه ریزی دقیقی صورت بگیرد. از سویی دیگر شاید بهتر این باشد که قلیان ها را از اماکن عمومی به درون قهوه خانه ها باز گردانیم و نگذاریم تابوی آن شکسته شود و به گروه های سنی پایین تر رسوخ پیدا کند.
در پایان انتظار می رود مسوولین فرای سود و منافعی که در پی این محصول و وسایل جانبی آن عاید بسیاری می گردد، به تولید و توزیع آن توجهی بیشتر داشته و آن را تحت نظارت و کنترل دقیق تری در بیاورند. چرا که همه می دانیم موضوع قابل توجه و اهمیت وجود خود دخانیات است نه چیز دیگر.