امشب وقتي با دسته هاي گل از لابلاي ماشين ها عبور مي كردم كه دو جوان نامرد مي خواستند مرا به زور سوار ماشين كنند تا اينكه مردم آمدند و مرا از دست آنها نجات دادند...
والدينم از بچگي نسبت به من کاملا بي اعتنا بودند و مرا يک شيء بي ارزش درخانه خود مي پنداشتند، چون از نظر آنها من موجودي اضافه بودم که فقط براي آنها خرج مي تراشيدم. پدرم شکاک است و دایم با مادرم درگير مي شود خدا نکند پدرم از کارفرمايش پول بگيرد ديگر رنگ خوشي را درخانه هيچکدام نميبينيم اينقدر اذيت مي کند، که ما درخواستي از او نداشته باشيم .
مادرم هم كمي از پدرم ندارد او هم فقط به دو پسري که بعد از من به دنيا آورده اهميت مي دهد و گاهي وقت ها احساس مي كنم او مرا هووي خود مي پندارد.
از بچگي شده بودم کيسه بوکس، وقتي پدرم و مادرم باهم دعوا مي کردند عقده هايشان را سرمن خالي مي کردند اينقدر به اين مشاجرات ادامه دادند که بالاخره دامن گير من هم شد مدام بدبيني، دعوا، کتک کاري، آبروريزي درو همسايه و اقوام و حتي دوستان، تبعيض بين من و برادرانم و...
اشک از چشمان سارا جاري شد وگفت: اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه يك روز كه از سرکلاس به خانه برگشتم در را به رويم بازنکرد و من به ناچار درخانه عمويم ماوا گزيدم خواستگار زياد داشتم ولي به مرحله تحقيقات که مي رسيد همه درجا مي زدند و به خاطر اختلافات والدينم منصرف مي شدند تا اينکه بختم باز شد و ازدواج کردم.
خيلي تلاش کردم زندگي خوبي داشته باشم ولي باز هم والدينم درزندگيم دخالت کردند، طوري شدکه با همسرم ناسازگارشدم و توافقي از او جدا شدم، اما بعد ازطلاق عمويم مرا به خانه خودش راه نداد، چاره اي جز خانه پدري نداشتم به ناچار به اميد اينکه شايد درکم کنند به خانه پدرم رفتم ولي اين بارآنها مرا دختري فراري خواندند والقاب رکيکي به کار بردند و با تحقير مرا ازخانه بيرون انداختند.
بعد از آن شب به منزل يكي از دوستانم كه مجردي زندگي مي كرد رفتم روزها مثل او در خيابان ها به رانندگان گل مي فروختم و شب ها با او به منزلش مي رفتم و پول ها را باهم تقسيم مي كرديم تا اينكه امشب وقتي با دسته هاي گل از لابلاي ماشين ها عبور مي كردم كه دو جوان نامرد به من پيشنهاد بي شرمانه اي كردند و وقتي با مخالفت من روبرو شدند مي خواستند مرا به زور سوار ماشين كنند كه مردم آمدند و مرا از دست آنها نجات دادند. نمي دانم چكار كنم خيلي تنها و بي پناه هستم اي كاش هيچ وقت به دنيا نيامده بودم ...
تبعيض جنسيتي، يكي از عوامل فرار دختران از خانه
كارشناس ارشد مركز مشاوره آرامش گفت: با توجه به اينکه خانواده يک مجموعه اي از افراد است که در يک فضاي مادي و رواني خاص با يکديگر زندگي مي کنند و هر کدام از اعضاء آن نقش هاي خاص خود را دارند به نظر مي رسد پدر خانواده که مي بايست نقش مديريت چه از لحاظ احساسي و عاطفي چه از نظر ارتباطي با اعضاء و چه از نظر مالي و رفتاري شرايط مناسبي نداشته و به نظر مي رسد که ايشان نياز به کمک خاص روانشناسان و روانپزشکي مي باشد.
اين كارشناس ارشد روانشناسي با بيان اينكه تبعيض جنسيتي در خانواده ها يكي از عوامل مهم فرار دختران از خانه است گفت: با توجه به اينکه در بعضي از خرده فرهنگ ها تفاوت جنسيتي قالب است وجنس پسر را به دختر ترجيح مي دهند كه اين امر باعث مي شود تا دختران از خانه فراري شده و با انواع و اقسام آسيب هاي اجتماعي روبرو شوند.
وي افزود: در اين داستان نيز همين مورد مشکل آفرين شده و متاسفانه اين خانواده بر اساس فرهنگ خود تفاوت جنسيتي قایل هستند و همين امر باعث عدم پذيرش دختر جوان در خانواده است.
كارشناس مركز مشاوره آرامش گفت: والدين براي بچه دار شدن نياز به آگاهي روحي و رواني دارند با توجه به اينکه فرزند درخانه درحال رشد است و نياز به برقراري ارتباط فرزند با والدين مي بايست از قوت خوبي برخوردار باشد و عدم شناخت در اين امر باعث طرد شدن و دور شدن فرزند از خانه مي شود پناه بردن مراجع جهت دريافت توجه و محبت از طريق دوستان(مخالف) آسيب ديگري که متوجه اين فرد شده است.
تجزيه وتحليل:
با توجه به اينکه والدين با مراجع سازگار نبوده و ايشان احساس عدم امنيت را در خانه تجربه کرده اند و توجه لازم به نياز هاي مادي، رواني، و... ايشان از طرف خانواده مهيا نشده است مراجع از محيط خانه طرد وفاصله اش از والدين بيشتر و بيشتر شده است.
و از طرفي يکي از ريشه هاي گرفتاري اين دختر خانم که زمينه ساز اصلي گرفتارهايهاي بعدي او شده است رشد در يک خانواده متزلزل است بنابراين مي بايست تلاش ما بر اين امتداد باشد که به خانواده ها کمک کنيم به سمت خانواده سالم با عملکرد و مناسب آموزش ببينند.
پيشنهادات:
پس بنابراين احساس مسووليت افراد خانواده در قبال يکديگر و حل مشکل اعضا با همديگر، برقراري روابط صميمانه ميان اعضا خانواده، دوري از رفتاري هاي خصمانه نسبت به يکديگر، حل تضادها وتعارضات از طريق گفتگو صحيح، دادن روحيه انگيزه زندگي در بين اعضا خانواده توسط والدين، دوري از سرزنش وعيب جويي، ايجاد حس نشاط و شادابي در بين اعضاءخانواده ، آموزش به والدين قبل از بچه دار شدن در خصوص فرزند داري
مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي استان اصفهان
